English Version
English

شکر نعمت

شکر نعمت

 قبل از اینکه به پرسش دستور جلسه هفته: «چگونه شکرگزاری می‌کنم؟»، بپردازم، می‌پرسم، اصلاً «چرا» باید شکرگزاری بکنم؟ یعنی، به چه دلیل و برای به دست آوردن چه منافع و در راستای کدام انگیزه باید شکرگزاری کنیم؟

 ما اعتقادداریم، ترتیب دستور جلسات هفتگی دارای آهنگی هدفمند و جهت‌دار است، بنابراین در تجزیه‌وتحلیل آنها، علی‌القاعده، باید تقدم و تأخر آنها را در نظر داشته باشیم. مثلاً  ، قرار گرفتن دستور جلسه این هفته، شکرگزاری «بعد از دستور جلسهٔ» صبر، استقامت و آرامش، در هفته‌های گذشته، به‌صورت اتفاقی نیست. مقام و جایگاه «شکر»، در خودشناسی و معرفت النفس و تزکیه و پالایش (که در کنگره 60، به آن «رسیدن به خود» می‌گوییم)، بعد از مقام «صبر» است؛ فراموش نکنیم،  همهٔ این‌ها برای رسیدن به خود و تربیت نفس که از الزامات رهایی از دام اعتیاد است، می‌باشد.

    برگردیم به اصل مطلب، چرا باید شکرگزاری کنیم؟

اول اجازه دهید ببینیم، «شکر» چیست؟ معمولاً هر جا سخن از نعمت است، شکر نیز مصداق پیدا می‌کند. معروف است که شکر نعمت، باعث فزونی یا زیادتر شدن نعمت می‌گردد و برعکس، نادیده گرفتن یا کفران نعمت، موجب نقصان نعمت و از دست رفتن آن می‌شود.

اما چرا چنین است؟ یعنی، به چه دلیل «شکر نعمت، نعمتت افزون کند»؟ و چرا «کفر نعمت از کفت بیرون کند»؟ باید دانست، دلیل این امر به چگونگی و مکانیزم درونی و خصوصیات نفس و روان آدمی برمی‌گردد. باید توجه داشته باشیم، نعمت به‌تنهایی، انسان را غره و مغرور می‌کند. ذات نفس آدمی به‌گونه‌ای است که نعمت باعث غفلت او می‌گردد. سلامت، قدرت، ثروت و امثالهم، همهٔ این‌ها یک نوع نعمت است. تمام نعمات برای پیشرفت مادی و معنوی انسان لازم و ضروری است؛ اما همین نعم می‌توانند موجبات بدبختی و سیاه‌روزی انسان را فراهم کنند. در حقیقت اگر در پی کسب هر نعمتی، «شکر» ی وجود نداشته باشد، علاوه بر اینکه آن نعمت از بین می‌رود، همان نعمت به نفرت و نکبت و بدبختی و بیچارگی تبدیل خواهد شد. آیا صاحبان قدرت و مکنت، همگی در آسایش و آرامش هستند؟

بگذارید موضوع را به شکل دیگر مطرح کنم. آیا «شکر نعمت»، اولویت دارد یا «نعمت شکر»؟ ما گفتیم هرکدام از نعمت‌ها مثل سلامت، ثروت، قدرت، معرفت و غیره برای بهبودی درون و برون انسان ضروری است؛ حال، آیا شکر هم یکی از نعمت‌هاست و باید همین خاصیت را داشته باشد؟ دقت شود، پرسش این است، آیا «شکر» نیز به‌خودی‌خود یک «نعمت» است؟

آری و باری، «شکر نعمت»، از «خود نعمت» واجب‌تر، ضروری‌تر، مفیدتر و سازنده تراست.

ما مبانی اخلاقی و روانشناسی یا معرفت النفس و تزکیه را از اولیاء خدا، بزرگان، حکیمان، سالکان و راه بلدان می‌آموزیم، چون «سالک، بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها». از مولانا می‌آموزیم، عاملی که انسان را بالا می‌کشد و نفس انسان را ارتقاء می‌دهد و او را به‌سوی کوی دوست و قدرت مطلق، الله، سوق می‌دهد، «خود نعمت» نیست، بلکه «شکر نعمت» است. او شکر را مانند «مغز و جان» می‌داند و نعمت را مانند «پوست»؛ و این در حالی است که نفس ما، برعکس، بیشتر و پیش‌تر به دنبال «خود نعمت» است تا «شکر نعمت»؛ نعمت را اصل می‌داند و اگر تفضل کند، شاید شکر را فرع موضوع قرار دهد.

شکر، جان نعمت و نعمت چو پوست - زانکه، شکر آرد تو را تا کوی دوست

به‌منظور پرهیز از اطاله بیشتر کلام، ادامهٔ مطلب و چگونگی شکرگزاری را تیتر وار فهرست می‌نمایم.

  • اول‌ازهمه باید نسبت به نعمت و صاحب نعمت شناخت پیدا کنیم. مرحله علم به نعمت.
  • آدمی از اکثر نعمت‌ها  احساس خوشی و شعف می‌کند؛ یعنی نعمت‌ها اکثراً دلربا هستند، خواه از آنها شناخت داشته باشیم و یا نداشته باشیم. احساس شادمانی و رضا از نعمت و منعم در دل، در صورتی به‌عنوان مرحله دوم شکرگزاری تلقی می‌شود که همراه با علم و شناخت و معرفت از نعمت باشد. مرحله حال.
  • دو مرحله اول که «علم» و «حال»  بود، شکر را کامل نمی‌کند، بلکه مرحله سوم که «عمل» است، شکرگزاری را کامل می‌نماید

بهتر است برای ادای حق مطلب مثالی بزنم:

گفتیم که ثروت، قدرت، معرفت، سلامت و امثالهم نعمت هستند. اضافه کنیم به آنها  ، نعمت شربت را؛ منظور  شربت تریاک است که به انگلیسی می‌شود، اپیوم تینکچر، Opium Tincture و به‌اختصار، OT به آن گفته می‌شود.

 اگر ما OT را بشناسیم و نسبت به خواص آن علم پیدا کنیم :

  •  به خاطر مصرف یا تجویز آن احساس شادمانی کنیم، در حقیقت دو مرحلهٔ اول شکرگزاری که «علم» و «حال» است را انجام داده‌ایم. می‌ماند مرحلهٔ
  • که عمل است. اگر در سفر اول، در مصرف آن دقت نماییم که به لحاظ مقدار و ساعت‌ها، دقیقاً طبق تجویز راهنما عمل نماییم، شکرگزاری ما کامل است؛ و طبعاً و بالطبع، این نعمت از کفمان بیرون نخواهد رفت، بلکه راحت‌تر در دسترس خواهد بود و سلامتی ما هرروز بیشتر می‌گردد

بر اساس همین دلایل و همچنین شناخت عمیق از نفس آدمی است که می‌فرماید

شکر نعمت» ، خوش‌تر از نعمت بود ...شکرباره، کی سوی نعمت رود؟

 

نویسنده: مسافر امین گلی

 

منبع کنگره60

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .