روز پنجشنبه مورخ 93/8/29 چهاردهمین جلسه از سری کارگاههای آموزش عمومی کنگره 60 نمایندگی پرستار با دستور جلسه " پرسش و پاسخ " با استادی آقای علی اشکذری، نگهبانی حسین و دبیری محسن رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
آیا اعتیاد را از دوره قبلی حیات با خود آوردهایم؟
شاید بتوان اعتیاد را با بیماریهای مادرزادی هم مقایسه کرد. یک سری از بیماریها را با خود میآوریم و یک سری از بیماریها را مبتلا میشویم و اعتیاد هم همین حالت را دارد. از دیدگاههای دیگر هم میشود این سؤال را نگاه کرد شاید عدهای از دیدگاه تناسخ به آن نگاه کردهاند که منظور ما تناسخ نیست و اعتقادی به تناسخ نداریم؛ اما در مورد بردن بیماری مطمئن هستیم که اگر بیماری درمان نشود حتماً با خودمان میبریم.
تزکیه نفس چگونه اتفاق میافتد؟ آیا انجام ندادن ضد ارزشها بهتنهایی کافی است؟ آیا نماز و روزه تأثیری در تزکیه نفس دارند؟ اگر اینطور است میلیونها نفر مسلمان نیستند؟
اینکه میگویند مسلمان منظور فقط شیعه و سنی نیست. ما سه دین الهی اصلی و سه پیامبر که این ادیان را آوردهاند داریم: موسی، عیسی و محمد. هر سه این پیامبران مسلمان هستند. مسلمان یعنی کسی که تسلیم خدا و ادیان الهی است. مسلمان کسی است که هر سه این دیان را قبول دارد چون هر سه پیامبر یکدیگر را قبول داشتند و یکدیگر را رد نکردهاند. اگر قرار باشد که یکی از این سه را رد کنیم، اشتباه کردهایم.
تزکیه نفس یعنی نداشتن خواسته نامعقول و تزکیه نفس زمانی شروع میشود که از خواستههای نامعقول خود بگذریم.
چرا مسئولین و دستاندرکاران کنگره 60 از جواب به این سؤال که «استادان آقای مهندس چه کسانی هستند و ایشان چگونه با آنها در ارتباط است» طفره میروند؟
این مسئله چیز مهمی نیست که طفره بروند. مهم نیست که استادان ایشان چه کسانی هستند مهم این است که این استادان چه میگویند. یک سری از انسانها میتوانند با افراد خارج از بُعد فیزیک ارتباط داشته باشند. علت اینکه دراینباره توضیح نمیدهیم این است که دانستن این مسائل به درد درمان ما نمیخورد. ما فقط مطالب را میخواهیم که بتوانیم به کمک آنها اعتیاد را درمان کنیم. اگر هم توضیح بیشتر داده شود، متوجه نمیشویم چون هنوز به آن درجه نرسیدهایم. خودتان را زیاد درگیر این مسئله نکنید چون در درمان اعتیاد اهمیت ندارد و فقط دانستن مطالب و آموزشها مهم هستند. مقداری توضیح میدهم: یک سری از افراد هستند که به آنها medium یا واسطه گفته میشود. این افراد کسانی هستند که میتوانند خواب ببینند و خوابشان را کنترل کنند یعنی خوابشان ارادی است و این ویژگی در همه افراد وجود ندارد. خواب دیدن ما ارادی نیست یعنی نمیتوانیم تعیین کنیم که چه خوابی را ببینیم. بهتر است به دنبال این مسائل نباشیم. این ویژگی تنها از آن در جهت آموزش، کاربرد دارد ولی زیاد به در ما نمیخورد.
یک هفته است که سفرم را شروع کردهام. آنتیایکس مصرفی من هروئین بوده است. مقدار مصرفم حدود 5 گرم در روز و تمام تلاشم را کردهام که مصرفم را به 1 گرم برسانم اما موفق نشدهام. از این مسئله بسیار ناراحتم که نتوانستهام مصرف هروئین را قطع کنم و روزی 1 سیسی شربت OT هم مصرف میکنم که جوابگوی درمان من نبوده است. لطفاً راهنمایی کنید؟
تا زمانی که هروئین مصرف میکنید شربت جوابگو نیست اما چند روز بعد از قطع هروئین، شربت شروع به تأثیرگذاری و جواب دادن میکند. چون ترکیب شیمیایی هروئین به نحوی است که مانع جذب OT میشود و بدن نمیتواند از OT استفاده کند. تا زمانی که هروئین را قطع نکنی شربت شروع به سازگاری نمیکند حتی اگر مصرف هروئین نیم گرم و یا کمتر باشد. معمولاً دو روز بعد از قطع هروئین، بدن شروع به سازگاری با شربت میکند.
تریاک بسیار قویتر از هروئین است ولی باید سازگاری اتفاق بیفتد. مصرفکنندهای که روزی 5 گرم هروئین مصرف میکند مشکل خاصی ندارد اما بهمحض اینکه 1 گرم تریاک بخورد دچار یبوست، خشکی دهان و حالت تهوع میشود پس تریاک خیلی قویتر از هروئین است. تریاک منشأ گیاهی دارد و بدن نمیداند که چگونه با آن رفتار کند و دچار عوارض میشود. بدن باید یاد بگیر که با تریاک چه کند؛ اما هروئین شیمیایی است، خیلی سریع جذب میشود. وقتی بدن این سازگاری را یاد بگیرد، تریاک خیلی بیشتر تأثیر میگذارد. این اتفاق در مورد «شیره» هم میافتد و تریاک بسیار قویتر از شیره است. شیره در بهترین حالت 3 ساعت دوام دارد و مصرفکننده شیره مجبور است که روزی 7-8 بار استفاده کند اما تریاک روزی سه وعده جواب میدهد. اثر شیره مثل آتش گرفتن و تولید حرارتی است که یک بوته خار دارد یعنی خیلی سریع و کمدوام؛ تریاک مثل سوختن کنده درخت است که ساعتها میسوزد و حرارت دارد.
دو ماه است که سفرم را شروع کردهام. مشکل جسمی خاصی ندارم اما ازنظر روحی دچار نگرانی، ترس و اضطراب زیادی هستم که این مشکل را به خانوادهام هم منتقل کردهام و برایم دردسرساز شده است.
جواب این سؤال را در سی دی «مثلث ارتباطی» میتوانید پیدا کنید. این قضیه مربوط به حس میشود. جهان یک مصرفکننده مملو از ترس و نگرانی است. حس ما تعیین میکند که ما در چه جهانی زندگی میکنیم. همه ما در اینجا حضور داریم اما جهانهای متفاوتی داریم. جهان یک آدم مست با جهان شما یکی نیست چون حس او با حس شما تفاوت دارد. بیشتر مسائل مربوط به اعتیاد به کمک این سی دی برایتان روشن میشود. در نوشتار «مصرفکننده کیست» آمده است که جهان مصرف کنده مملو از ترس است. در ظاهر همه ما در این جهان هستیم اما جهان تفکر و حس ما باهم دیگر فرق دارد. به همین دلیل است که مصرفکنندهها میگویند که خانواده مار آر درک نمیکند، چون حس مصرفکننده با بقیه تفاوت دارد. ما در کنگره بخش مسافران و همسفران را داریم تا به کمک آموزشها، بتوانیم حسهای یکدیگر را بشناسیم و مشکلاتمان کمتر شود.
نظر شما در مورد تغییر قوانین کنگره چیست؟
کنگره مثل رود است یعنی در حال حرکت است. وقتی ببینیم که یک قانون کارایی لازم را ندارد قانون را عوض میکنیم تا به نتیجه بهتری برسیم. مثل کتاب 60 درجه که پلهها 15 روزه بودند ولی بهتدریج متوجه شدیم که بهتر است پلهها 21 روزه باشند. بیشتر قوانینی که تغییر میکنند نتایج بهتر و مثبتتری دارند
چرا مرزبانان هنگام اعلام سفر بهجای نام راهنمایشان، نام شمارا میگویند؟
به خاطر هماهنگی است که باید باهم داشته باشیم. اگر مرزبان بخواهد در دوره مرزبانیاش از راهنمایش راهنمایی بگیرد، بینظمی ایجاد میشود به همین دلیل با عرض تشکر از راهنمای خودشان در طول دوره مرزبانی، راهنمای مرزبانان ایجنت یا قوانین مرزبانی است. بهعبارتدیگر راهنمای یک مرزبان، قوانین مرزبانی است نه حتی ایجنت که این روند تا پایان دوره مرزبانی مرزبانان است.
دو سال از اتمام سفر مسافرم میگذرد، اوایل خیلی زیاد به کنگره میآمد ولی بهتدریج خیلی کم شد طوری که الآن دیگر به کنگره نمیآید. این مسئله تأثیر بدی روی رفتار او گذاشته و حتی مانع آمدن من به کنگره میشود. چه باید بکنم؟
باید یک سری از چیزها را بلد باشیم، شاید بلد نیستیم که چگونه رفتار کنیم. حتی اگر از کسی پول دستی هم میخواهید باید بدانی که چگونه مطرح کنید و چقدر بخواهید؛ یعنی باید بدانیم که هر چیزی را کی و چگونه از دیگران بخواهیم.
لطفاً درباره «روش درست تفکر» توضیح دهید و اینکه چه طور وارد افکار نشویم؟
فکر کردن فرایندی است که مقدمه و آمادگی خودش را میخواهد. اگر مقدمه فراهم شود، خودبهخود و بهدرستی روند فکر کردن اتفاق میافتد. نمیتوانیم به دیگران بگوییم که چگونه فکر کنند اما میتوانیم بگوییم که فکر کردن شرایط خودش را دارد.
مسافر من دو سال است که رهایی دارد اما هم چنان در خواب «پرش» دارد. آیا این پرش ربطی به سیستم ایکس دارد؟
این «پرش» مربوط به سیستم بیسیم است؛ یعنی مقدار زیادی به جهانبینی و مقداری هم به ورزش مربوط است. چون درروش تدریجی چنین چیزهایی مفهوم ندارد و درروش تدریجی چنین چیزهای دیده نمیشود.
مسافر من مصرفکننده شیشه بوده و الآن هم بیخوابی دارد. میتوانم به او قرص خواب بدهم؟
یک سری از مسافران به خاطر همسفرشان به درمان نمیرسند. همسفرانی که فکر میکنند در حق مسافرشان خوبی و محبت میکنند اما دقیقاً کار اشتباهی را انجام میدهند. این سؤال را اگر از راهنمای خودتان هم میپرسیدید میتوانستید جوابتان را بگیرید. وقتی قرص خواب میخورید به قرص هم معتاد میشوید. خوردن قرص و هر دارویی که در درمان اختلال به وجود بیاورد ممنوع است.
«خماری شیشه» چیست؟
آقای احسان اکبری به دلیل اینکه درمان شده مخدر شیشه بودند به این سؤال پاسخ دادند: شیشه مخدر صنعتی است که بهغلط میگویند خماری ندارد اما چه ازنظر روانی و چه نظر جسمی تخریبهای زیادی را ایجاد میکند مصرفکننده شیشه چه در حالت مصرف و چه در حالت عدم مصرف بیخوابی، لرزش شدید، توهم و دوقطبی بودن را دارد.
مدتی است که به کنگره میآیم ولی هنوز مسافرم به کنگره نیامده است. چه باید کرد؟
همسفر به کنگره میآید تا یاد بگیرد که چگونه مسافرش را به کنگره بیاورد. طبق قانون همسفران میتوانند 30 -45 روز بدون مسافر به کنگره بیایند تا یاد بگیرند که چگونه مسافرشان را به کنگره بیاورند. اگر شما تابهحال موفق نشدهاید احتمالاً تابهحال یاد نگرفتهاید. جنبه دیگر قضیه این است که اگر مصرفکنندهای نمیخواهد به درمان برسد نمیتوانیم کاری برایش بکنیم.
لطفاً درباره «صلح درونی با خودمان» توضیح دهید؟
انسان دو بعد دارد و محکمه این دو بعد، وجدان است. هرچه جروبحث در محکمه وجدان بیشتر باشد، از صلح فاصله بیشتری داریم. صلح و آرامش نتیجه رفتار صلحآمیز است. وقتی میخواهیم به صلح برسیم یعنی در محکمه درونیمان جنگ و عذاب وجدان نیست. بهترین راه رسیدن به آن «تزکیه و آموزش» است. آنزیم هضم زندگی، آگاهی است. هرچه آگاهی بیشتر باشد، بیشتر میتوان مسائل را حلوفصل کرد.
چند وقتی است که با کنگره آشنا شدهام اما من و مسافرم هنوز گذشت کردن را یاد نگرفتهایم. هیچیک از ما گذشت ندارد، حرف همدیگر را نمیفهمیم و همیشه بین ما دعوا و جدل است؟
آدمها باید بزرگ بشوند وقتی بزرگ بشوند به دعواهای دوران کودکی، نوجوانی و جوانیمان میخندیم آن موقع کوچک بودیم و حالا که به آن مسائل فکر میکنیم میبینیم که چه مسائل کوچک و پیشپاافتادهای بودند. آدمها هر چه بزرگتر شوند جنگ و جدل کمتری دارند و گذشت شان بیشتر میشود. وقتی محبت و گذشت نداشته باشیم نمیتوانیم آن را به دیگران هم بدهیم.
یک سفر دومی باید سطح آگاهیش به حدی رسیده باشد که بتواند این مسائل را حل کند. ریشه تمام این مسائل به «جهانبینی» برمیگردد.
آیا سروقت خوردن دارو مهم است؟
دارو اگر عمداً یک ثانیه هم دیرتر خورده شود دیگر دارو نیست بلکه ماده مخدر است. تأخیر در خوردن دارو بهصورت عمدی به معنای «تمرد» است که تمرد همروی نفس تأثیر میگذارد و با این روند نفس تربیت نمیشود و تا زمانی که نفس تربیت نشود نمیتوان حریفش شد. نفس باید تربیت شود چون ما نمیتوانی حریف نفس وحشی شویم. هرچه نفس آرامتر باشد خود ما در آرامش بیشتری هستیم و از آن استفاده بیشتر میتوانیم بکنیم. یکی از راههای تربیت نفس، شناختن زمان است. دیر خوردن دارو بر روی تایم بدن تأثیر میگذارد و ازنظر تربیت نفس هم احترام به زمان، بسیار بااهمیت است. نه لحظهای دیرتر و نه لحظهای زودتر، نه ذرهای کمتر و نه ذرهای بیشتر. گاهی حقه نفس این است که میگوید: «دارو را کمتر کن» ولی دو روز بعد دچار مشکل میشویم و چون دفعه اول بهفرمان نفس عمل کردی اینجا هم مجبور میشوی که بهفرمان نفس عمل کنی؛ اما اگر دفعه اول بهفرمان نفس نبودی دیگر نفس و ذهن بیمار دست ازسرت برمیدارد. باید این شهامت را داشت که سر مار را قطع کرد وگرنه مار نیش میزند. ذهن بیمار مثل مار است، کمی تأملکنی تو را نیش میزند. کسانی که راحت سفر میکنند به این خاطر است که به این قاطعیت در مقابل ذهن بیمار رسیدهاند. تنها چیزی که در مقال ذهن بیمار میایستد، «مرگ» است. کمتر از مرگمایه بگذاری دست ازسرت برنمیدارد (به ذهن بیمار بگو که اگر بمیرم هم در مقدار و زمان مصرف تغییر به وجود نمیآورم)
مسافر من 5 ماه اول را بهخوبی سفر کرد اما مدتی است که دوباره مصرف می کندو راهنمایش متوجه نشده است. از طرفی هم میگویند که کاری به مسافران نداشته باشیم؟
اگر میگویند کاری به مسافر نداشته باشید یعنی اینکه اگر شما کار بهتری میتوانید بکنید مسافرتان را از کنگره ببرید. ماشین یک راننده میخواهد نه دو راننده. تا کی میتوانید مواظب مسافر خودتان باشد. یک مصرفکننده باید خودش بخواهد که درست سفر کند. وقتیکه سفر را به عهده خودشان بگذارید موفق میشوید. راهنما هم کاملاً متوجه میشود منتها به روی مسافر نمیآورد که مسافر گریز میزند چون دلیل ندارد که به روی مسافر بیاوریم. باید مسافر به درجهای برسد که خودش بیاید و بگوید و این کار ارزشمند است بهاینترتیب نتیجه سفر دائمی میشود و خیلی بهتر از نتیجه موقتی است.
تهیه و تنظیم: همسفر بنفشه
منبع کنگره60: نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
2403