English Version
English

گزارش لژیون پزشکان کنگره60؛ 23 آبان 1393

گزارش لژیون پزشکان کنگره60؛ 23 آبان 1393

سومین جلسه از دور ششم لژیون پزشکان کلنیک ها با نگهبانی  مهندس و دبیری خانم دکتر آتوسا و  استادی آقای دکتر محمد رضا با دستور جلسه وادی سوم و تاثیر آن روی من در تاریخ 93/8/23 راس ساعت 9 آغاز به کار نمود.

 

آقای دکترمحمد رضا :

شاید خیلی اوقات عادت کرده ایم که اگر یک شخص  کاری برای ما می کند و دفعه بعد اگر آن کار را برای ما نکرد ما از دست آن شخص دلخور خواهیم شد ، حتی ما یک جوری به خداوند هم ناسزا می گوییم که چرا فلان کار را برای ما نکرده است و اوضاع ما چرا اینطوری شده است ، در واقع نباید اینطوری باشد ، زیرا هیچکس به اندازه خود ما به ما فکر نمی کند ، یک وکیل که بر روی پرونده من کار می کند ؛ چه قدر می خواهد دلسوز و پیگیر باشد ؟

ما باید برای حل مشکلات تلاش کنیم ، نع اینکه تقصیر را بر گردن دیگر افراد بیاندازیم ، در مراجعین ما در کلینیک ها این رویکرد وجود دارد که شخص همه را مقصر می داند ، از پدر و مادر و خداوند تا محله ای که در آنم به دنیا آمده ! اینها دفرار از مشکلات می باشد، حال برای حل مشکلات چه باید کرد ؟ آیا خود کرده را تدبیر نیست و یا یا به قول آقای مهندس خود کرده را تدبیر هست ؟

باید مشکل خود را قبول کنیم ، سختی را با جان و دل قبول کنیم و می توانیم از نظر مشورتی دیگر اعضا استفاده نماییم ، اگر از تجربیات دیگران استفاده نکینم ، هیچ وقت بخ حل مشکلات نخواهیم رسید .

شخصی اگر  به موفقیت برسد خود را لایق می داند ولی در مسایل انجام گناه، انسان دوست دارد به دنبال شریک برگردد ولی کنگره در همان ابتدا شخص را از این حالت خارج می‌کند و می‌گوید مسبب همه کارها خودت هستی، در انجام کارها اختیار داشتی و مسئولیت به عهده خودت است. من تا به حال در کلینیک خود ندیده‌ام اشخاصی که از کنگره مراجعه می‌کنند، خارج از زمان مقرر مراجعه کنند یا افراد خانواده خود را واسطه دریافت دارو کنند ولی در مورد افرا دیگر این اتفاق ممکن است بی‌افتد! یعنی کاملاً مشخص است که کنگره روی این مسایل کار می‌کند.

 

آقای دکتر یوسف:

وادی سوم می‌خواهد بگوید که کمک اطرافیان وجود دارد ولی نقش اصلی و مسئولیت به عهده خود فرد است و او باید کلید مشکلات خود را پیدا کند و به وسیله آن کلید مشکلات خودش را حل کند، اگر نه با مشکلات بیشتری روبرو می‌شود.

آقای دکتر مسعود:

من وقتی این وادی‌ها را نگاه می‌کنم، اول به زندگی خودم رجوع می‌کنم تا ببینم که چه بودم و چه کردم. من در سال 47 دانشجوی پزشکی شدم. روزی دیدم که پدرم به مادرم می‌گفت که یک تیغ بگذار در پاکت سیگارم که من سیگارهایم را نصف کنم و هربار نصف سیگار بکشم تا بتوانیم برای خرج دانشگاهِ این بچه، هر ماه مبلغی بفرستیم. من چون توان فکری خوبی نداشتم، تا صبح گریه کردم و صبح به پدرم گفتم که من پزشکی نمی‌خوانم و این‌طوری سرنوشتم عوض شد. نمی‌دانم خوب شد یا بد! ولی سرنوشتم عوض شد و یک موفقیت بزرگ را از دست دادم صرفاً به این دلیل که روش حل مسئله را بلد نبودم. نمی‌دانستم که مثلاً می‌توانم بروم کار کنم و بالاخره آن مبلغ را تهیه کنم.

بعد از آن افسر شدم، در ورزش قهرمان شدم و جالب است  که دو سال بعد از قهرمانی، مرا مَست در جوب‌های خیابان کاخ پیدا می‌کردند. چطور شد که یک قهرمان تبدیل شد به یک مشروب خوار قهار و درب و داغان؟! چرا این‌طوری شدم؟ چون ضعیف و ناتوان بودم و نمی‌دانستم که باید برای مشکلاتم یک فکری کنم. زمانی که در آسیا اول شدم، در سنندج در حال برگشت از مراسمی که برایم گرفته بودند و در فکر قهرمانی جهان و ... یک‌دفعه یک پهوان نامی آن زمانِ شهرمان من را دید و با هم به قهوه‌خانه رفتیم. برایم مشروب ریخت و گفت بخور! گفتم که من مشروب نمی‌خورم، چاقو را گذاشت زیر گردن خودش و گفت اگر نخوری خودم را می‌زنم، من هم از ترسم مشروب را خوردم. ولی فردای آن روز که دیگر ترسی نبود، ولی چون خوشم آمده بود بازهم خوردم و ... تا دو سال بعد که شده بودم یک مشروب خوار و مَست و ... و تبدیل شده بودم به یک انسان دیگر.

وقتی به زندگی نگاه می‌کنم، در آن مقطع چه تراژدی است؛ که یک انسانی الان قهرمان آسیا و می‌خواهد برود مسابقات جهانی و در سال بعد در جوبِ خیابان‌ها است. رشته پزشکی قبول می‌شود ولی می‌رود کار دیگری انجام می‌دهد. من باید می‌دانستم و فکر می‌کردم، به دلیل بی‌پولی پدرم درسم را رها نمی‌کردم و باید خودم برای زندگیم کاری می‌کردم. اما الان که نگاه می‌کنم می‌بینم تمام آن ماجراها خیر بوده. به قول چارلی چاپلین که می‌گوید: وقتی به طول زندگی نگاه می‌کنم می‌بینم که چه کمدی زیبایی است. امروز از خدا سپاس‌گزارم که پس از این فراز و نشیب‌های بسیار امروز به اینجا رسیده‌ام. با توجه به تعالیم کنگره و سی‌دی‌ها و راهنمایی‌های جناب مهندس، الان دیگر خودم تلاش می‌کنم مشکلاتم را حل کنم نه اینکه از آسمان زمین به من کمک شود! اگر هم شکستی پیش می‌آید به گردن آسمان و ریسمان نمی‌اندازم و می‌دانم باید حلش کرد و می‌دانم که رفتار خودم باعث این شکست شده.

آقای دکتر جعفر:

به نظرم رسید، در سی‌دی‌ها، آقای مهندس کوشش می‌کنند مسئله «حل مشکلات» را  به نحوی برای همه تفهیم کنند. کلاً در تعریف بیماری‌های روانی که اعتیاد هم گاهی بیماری روانی محسوب می‌شود، یکی از معیار‌هایش این است که شخص اُفت Function دارد؛ یعنی شخص قادر نیست مشکلاتش را حل کند و در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی دچار مشکل می‌شود و این یک اختلال است. حال برای حل این مسئله پدیده‌ای است به نام «دومینو». همان‌طور که وقتی فردی با اتومبیل تصادف می‌کند، به جای اینکه مشکل تصادف را حل کند تازه با فرد درگیر می‌شود و یک مشکل دیگر به وجود می‌آورد، شخص معتاد هم چون به مرور زمان توانایی حل مشکلات را از دست می‌دهد به مرور بیشتر و بیشتر در گرداب فرو می‌رود و دوباره تنها پناه‌گاهش هم می‌شود مواد مخدر تا اضطراب‌ها ناراحتی‌ها و افسردگی‌های خود را تسکین دهد، پس به مسئله دومینو خیلی باید فکر کنیم. در کنگره 60 خیلی به مسئله «حل مشکلات» توجه می‌شود و سعی می‌کنند این مسئله را حل کنند.

به طور کلی وقتی که انسان با مشکلی روبرو می‌شود، چهار رویکرد دارد؛ اولین و بهترین رویکرد، چالش با آن مشکل است؛ تلاش و کوشش و حل مشکل، که کار انسان‌های بزرگ است. زمانی هم هست که نمی‌توان مشکل را حل کرد و باید آن را پذیرفت، که خیلی هم سخت است؛ مانند از دست دادن عزیزان، تا نپذیریم به آرامش نمی‌رسیم. خانواده‌های معتادها هم ابتدا معتاد بودن عزیزان خود را نمی‌پذیرند و انکار می‌کنند ولی پس از پذیرفتن ابتدا به آرامش می‌رسند و سپس به فکر حل آن می‌افتند. سومین رویکرد تحمل مشکل است که باعث افسردگی و درماندگی و بی‌چارگی می‌شود. این را هم در خانواده معتادها زیاد می‌بینیم. چهارمین و بدترین رویکرد، به فراموشی سپردن و پاک کردن صورت مسئله است و گاهی برای فراموش کردن مشکل به الکل و مواد مخدر پناه می‌برند و این را هم در معتاد‌ها زیاد می‌بینیم که آن پدیده دومینو را هم ادامه می‌دهند و مشکلاتشان بیشتر و بیشتر می‌شود.

آقای دکتر احمد‌رضا:

من اولین دفعه‌ای است که در جلسات لژیون پزشکان شرکت می‌کنم، از اراک. به عنوان یک درمان‌گر اعتیاد، آشنایی با قوانین کنگره ندارم اما قصدم از مشارکت این بود که از دوستان درخواست کنم که پس از جلسه من را راهنمایی و کمک کنند. خیلی خوشحالم که اولین ملاقاتم با آقای مهندس اتفاق افتاد. آشنایی با کنگره و بیماران کنگره برای من جذابیت خیلی خاصی داشته. من سال‌ها در حوضه اعتیاد کار کردم ولی با کنگره چند ماهی است که آشنا شدم.

خیلی برایم جالب است، وقتی کلمه لژیون را شنیدم، یک سپاه و دسته پیشرو برایم تداعی شد‌ و احساس کردم پزشکانی که در این جلسه شرکت می‌کنند وظیفه مهم و خطیری دارند، علاقه‌مند شدم و خداوند کمک کرد توانستم حضور پیدا کنم. به امید خدا در آینده هم در خدمتتان خواهم بود.

آقای دکتر رضا:

به نظر من بحث این وادی مقداری بر می‌گردد به وادی یک که وادی تفکر است، اینکه انسان به عنوان اشرف مخلوقات مسئولت خود را به عهده بگیرد و نسبت به نقاط ضعف و قوت خود شناخت پیدا کند و جملۀ: کسی که خود را بشناسد، خدای خود را می‌شناسد، خالی از حقیقت نیست.

اما بحث این وادی؛ که آیا ما می‌توانیم از بقیه استفاده کنیم یا صرفاً خودمان؟ ما تاجایی که بخواهیم تصمیم بگیریم، با توجه به نقاط ضعف و قدرت وجودی خودمان و با توجه به شناختی که از محیط خود به دست می‌آوریم و با توجه به مشورتی که از افراد مورد نظر خود می‌گیریم، مسئولیت به عهده خودمان است.تبعاتِ هر تصمیمی که در نهایت می‌گیریم به عهده خودمان است. اگر من آگاهی و تفکر کافی نداشتم، اگر من نقاط ضعف و قوت خود و نقاط تهدیدها و فرصت‌های بیرونی را به‌طور دقیق شناسایی نکردم دیگر مسئولیت به عهده خود من است.

چون قرار است مصادیق را در مورد خودمان هم ذکر کنیم؛ برای من مسایلی پیش آمده که چون، یا مشورت خوبی نگرفتم یا شاید زمان کافی برای آن تحلیل نگزاشتم و دست به عملی زدم، مسئولیت به عهده من بوده است. هیچ کس به اندازه خود فرد نمی‌تواند دلسوز انسان باشد و مسئولیت هم به عهده خود انسان است.

آقای دکتر یوسف:

در چهار وادی اول بحث تفکر است. همه چیز با تفکر آغاز می‌شود، مانند اینکه شما در شهری به دنبال آدرسی هستید و اگر با یک نقشه خاصی عمل نکنید خیلی سخت است که موفق شوید، باید اطلاعاتی داشته باشید، یک دانشی کسب کرده باشید تا بتوانید به هدف خود برسید.

این مایه افتخار است که در این چند جلسه‌ای که درخدمت مهندس و دوستان بودیم در خیلی چیزها به نتیجه رسیده‌ایم. دوست دارم این را بگویم که روز اولی که آمدم اینجا تفکرم فقط در قالب جسم بود و به دیگر گزینه‌ها که می‌تواند ما را به کمال برساند توجه نداشتم ولی الان خیلی چیزها برایم ارزش دارد که می‌تواند انسان را در رسیدن به کمال خیلی کمک کند؛ مثلاً مسئولیت دادن به خدا به معنی رفع مسئولیت از خودتان است یا در رفع مشکلات فقط خودِ انسان است که بیشترین نقش را دارد و بقیه چیزها فقط ابزارهایی هستند برای رسیدن به کمال، از اهمیت بالایی برخوردار هستند. امیدوارم خداوند به ما آرامشی دهد که در سایه آن بتوانیم به خواسته‌هایمان دست پیدا کنیم.

آقای دکتر آرش:

موضوعاتی که در کنگره مطرح می‌شود همان‌طور که آقای مهندس هم بارها گفته‌اند، مشکلاتی است که در طول درمان کامل اعتیاد به وجود می‌آید.

هرکسی که می‌خواهد شروع به ترک اعتیاد کند، همه، خود شما و حتی خانواده شخص و دیگران به او می‌گویند که همه مسئولیت به عهده خودت است و اراده خودت است و ... اما دلیل اینکه کنگره توانسته موفق باشد این است که این مسئله را در وادی سوم مطرح می‌کند؛ در دو وادی قبل اول فرد را آماده می‌کند و بعد این مسئله را می‌گوید. اول مسئله فکر کردن را مطرح می‌کند، اول می‌گوید همه چیز با تفکر آغاز می‌شود و بعد می‌گوید جز خودت، کس دیگری در مورد تو آنقدر فکر نمی‌کند! و در واقع مسئولیت را به او واگذار می‌کند. نکته پر اهمیت ترتیب وادی‌ها است که بسیار کاربردی چیدمان شده است.

خانم دکتر آمنه:

در زندگی وقتی مشکلی برایمان پیش می‌آید به دنبال پیدا کردن مقصر هستیم و این طرز فکر بیمارگونه است. چه خوب است که به جای آن به دنبال راه حل باشیم، به جای اینکه همه چیز را به گردن پدر، مادر و اطرافیان بی‌اندازیم و بگوییم اگر اینها نبودند، اگر این اتفاق نمی‌افتاد و ...

اگر سعی کنیم این دیدگاه را عوض کنیم و در زندگیمان برای مسایل مختلف به دنبال راه حل باشیم می‌توانیم موفق‌تر باشیم. باید سعی کنیم از مشکلات یک پل بسازیم به سمت موفقیت. شاید خیلی از مشکلاتی که ما داریم؛ از بیماری‌ها گرفته تا مصیبت‌ها، اینها همه راهی باشند تا بتوانند ما را به موفقیت‌ برسانند و در واقع این تفکر که پشت هر شّری یک خیری نهفته است. اگر این دیدگاه را داشته باشیم خیلی می‌توانیم موفق باشیم و این دیدگاه را بتوانیم انتقال بدهیم به بیمارانی به ما مراجعه می‌کنند، حال خود افراد یا خانواده آنان، چون این دیدگاه را خیلی در افراد مصرف کننده مواد مخدر داریم.

آقای دکتر وحید:

من می‌خواهم در این مورد صحبت کنم که چرا در یک جمعی، کسی مصرف می‌کند و کسی مصرف نمی‌کند؟ چون تا حدودی آگاهی و شناخت دارد اما قطعاً مشکلاتی در بدن خود دارد که این مشکلات تأثیر بیشتری از آگاهی و شناخت دارد.

آقای دکتر بهنام:

وادی سوم تکلیف بیمار را با خودش روشن می‌کند و به او می‌گوید که بهترین دوست تو بد‌ترین دشمن تو است. این پیامی برای بیماران و هم‌سفران است که به هم‌سفران می‌گوید خیلی به‌طور مستقیم وارد این قضیه نشوند زیرا اگر بخواهند مانند روشی که پیش از این داشته‌اند را ادامه دهند باز هم به نتیجه نمی‌رسند. یک جایی هست که شخص باید رها شود و باید معلوم شود که مسئول زندگی من، خودم هستم! من باید زندگی و آینده‌ام را بسازم. حال درست و غلط آن بستگی به این دارد که چقدر زحمت بکشم.

بیماری داشتم بسیار باهوش که خانواده بسیار متمولی هم داشت و از هر لحاظ حمایتش می‌کردند به طوری‌که دیگر فکر می‌کرد هر مشکلی برایش پیش می‌آید اجحافی است که در حق او می‌شود. به مدت یک سال ما هر کاری توانستیم انجام دادیم که نظام زندگی این فرد را تغییر دهیم ولی نتوانستیم تا اینکه خانواده خود را در حادثه‌ای از دست داد و همسرش هم بعد از مدتی رهایش کرد. بعد از مدتی بسیار وضع بدی پیدا کرد و تا مرز تزریق هروئین پیش رفت ولی بعد از مدتی که بازگشت کاملاً یک فرد دیگری شده بود و دوره درمانش را به خوبی طی کرد و دارویش قطع شد و الان زندگی طبیعی دارد. می‌خواهم بگویم گاهی عده‌ای افراد که بی‌جا پشت ما هستند خیلی عوارضش بیشتر از این است که اصلاً کسی پشت ما نباشد. این شخص وقتی برگشت و کسی پشتش نبود اصلاً شخص دیگری شد!

آقای دکتر محسن:

منظورم از مشارکت این بود که ادبیات غنی ایران دربارۀ مسئولیت پذیری خیلی حرف دارد و حیف است چیزی گفته نشود.

گر نبودی اختیار این شرم چیست /  واین دریغ و خجلت و آزرم چیست

ما اگر اختیاری نداشته باشیم و مسئولیتی نداشته باشیم دیگر هیچ وقت ناراحت نمی‌شویم

 

ای آن آینه جمال شاهی که تویی /  ای معجزه عدل الهی که تویی

بیرون ز تو نیست هرآنچه در عالم هست /  از خود بطلب که هرآنچه خواهی تویی  (مولوی)

 

اگر بد کنی چشم نیکی مدار /  که هرگز نیارد گز انگور بار

نپندارم ای در خزان کشته جو /  که گندم ستانی به وقت درو  (سعدی)

 

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد / وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد  (حافظ)

 

آقای مهندس:

یک نکته: همه سعی کنیم که مشارکت کنیم، زیاد مهم نیست که همه صحبت‌ها خیلی تخصصی باشد، حتی پنج کلمه هم صحبت کنیم برای همه ما وضعیت بهتری را ایجاد می‌کند.

چیزی که آقای وحید اشاره کردند راجع به آگاهی؛ در کنگره منظور ما از آگاهی، دانایی است! ما در کنگره مثلث‌های مختلفی داریم؛ مثل: جسم، روان، جهان‌بینی. یک مثلثی هم هست به عنوانِ دانایی که سه ضلع آن هستند: آموزش؛ آن علمی که فرا می‌گیریم - تفکر – تجربه. این‌ها دانایی را به وجود می‌آورند. حال ممکن است شخصی آموزش ببیند ولی تجربه‌اش صفر باشد یا در مورد آن آموزش اصلاً فکر نکند.

مسئله دیگر: چرا بعضی‌ها به موادمخدر علاقمندند و بعضی‌ها نیستند؟ کسی مشروب یا تریاک یا ... مصرف می‌کند و حالش بد می‌شود ولی دیگری تمایل به مصرف دارد؟ کنگره 60 معتقد است این مسئله مربوط به ژنتیک است؛ مثلاً فرض کنید در سیستم  ژنتیک، سروتونین فرد پایین است و وقتی تریاک استفاده می‌کند آن کمبود جبران می‌شود یا دوپامین فرد بالانس می‌شود و شخص در اصطلاح سَرحال می‌شود. شخص به صورت ژنتیکی چیزهایی را کم دارد که این‌گونه جبران می‌شود. این قضیۀ کاملاً جدی است و ما این را تجربه کرده‌ایم، دانایی که می‌گوییم، همین تجربه است. مثلاً دچار انزال زود‌‌رَس است و هیچ راهی پیدا نمی‌کند ولی با مصرف تریاک مشکلش را حل می‌کند، پس از نظر ژنتیکی چیزی کم دارد که تریاک جبران می‌کند و باعث می‌شود Delay (تأخیر) ایجاد شود.

ما اعتقاد داریم که یک قسمت بسیار عمده از دلایل مصرفِ مواد مخدرِ افراد این است که از نظر ژنتیکی، سیستم بیوشیمی افراد دارای کمبود است و متعادل نیست که با مصرف مواد مخدر این کمبود‌ها جبران و متعادل می‌شوند. موقعی هم که می‌خواهیم درمان اتفاق بی‌افتد، باید این سیستم درست شود. اگر این سیستم درست نشود درمان اتفاق نمی‌افتد! اگر فردی برای انزال زودرَس یا اُرگاسم مواد مصرف می‌کند، اگر در درمان اعتیادش این مسئله را حل نکنید، فرد برگشت می‌کند.

یکی از مسایل مهمی که در گروه‌های خودگردان (NGO) مانند NA که ترک سقوط آزاد دارند، توصیه می‌شود این است که به مدت یک سال از هم‌بستر شدن با همسر خود اجتناب کنید! یعنی باید مسایل جنسی را به مدت یک سال متوقف کنید، در صورتی که این پاک کردن صورت مسئله است، خوب بعد از یک سال چه؟ 90% برگشت‌ها به همین دلیل است. کسی که از تریاک یا هروئین یا کراک استفاده می‌کرده، اگر مثلاً پنج سانیه Delay داشته بعد از قطع مواد این Daley می‌شود نیم سانیه. بنابر این اینجا یک مشکل کاملاً فیزیولوژیک است. اشکال در نوروترانسمیترها است، اشکال در سیستم بیوشیمی بدن است و تا زمانی که این مشکلات حل نشود هیچ‌گاه مشکلات شخص حل نمی‌شود.

ما معتقدیم آن چیزی که به عنوان وسوسه مواد مخدر مطرح می‌شود، نیاز است، اصلاً وسوسه نیست و حتماً نیاز است! چرا نیاز است؟ چون فرض کنید شخص شب نمی‌تواند بخوابد، در مسایل جنسی زود می‌رسد به آستانه اُرگاسم، قادر به کار کردن نیست، بسیار پریشان است و می‌خواهد خودکشی کند، ولی با مصرف مواد مخدر همه این مسایل درست می‌شود! پس همه اینها نیاز است و هیچ کدام وسوسه نیست. وسوسه در جاهای دیگر و تعریف‌های دیگری دارد ولی در مسئله مواد مخدر، این چیزی را که در تمام جهان معتقدند که این وسوسه است، من معتقدم که به هیچ عنوان وسوسه نیست بلکه یک نیازِ صددرصد فیزیولوژیک است و باید درست شود و تا زمانی که درست نشود برگشت خواهد بود.

من سه ماه بود مواد مخدر را قطع کرده بودم، ریالی پول نداشتم، شرکت هم داشتم، یک کاری را هم در حال انجام بودم؛ که فرض کنید یک قالی را بافته‌اید و یک رج آن مانده است تا کار را تحویل دهید و پولش را برای گذران زندگی دریافت کنید. من سه ماه قادر نبودم این رج آخر را به انجام برسانم. بعد از سه ماه مقداری شیره مصرف کردم و در ده دقیقه کار را تمام کردم، بردم دادم، پولش را گرفتم و کارهایم را حل کردم. خوب اینکه وسوسه نبود در من! وسوسه یک چیز دیگر است؛ در کبوتر بازی است، در قمار است، در سکس است، من نمیدانم ولی معتقدم در اعتیاد این اصلاً وسوسه نیست.

اگر ما نیازهای فیزیولوژی فرد را، حال مسایل روانی، جهان‌بینی و نگرش به جای خود، چون شما پزشک هستید، در قسمت پزشکی نیازهای فیزیولوژیکی فرد را برطرف کنیم اصلاً برگشت نخواهیم داشت. ممکن است بگویید ما برای خواب فرد از قرص خواب استفاده می‌کنیم، برای افسردگی از فلوکستین و برای درد از فلان دارو و ... در حالی که این‌ها علامتی و حمایتی هستند و مشکل را از درون حل نکرده‌ایم. اگر پای کسی شکست باید کاری کرد که بتواند با همان پا، دوباره راه برود! و ما راهش را به خوبی پیدا کرده‌ایم، چیز عجیب و غریبی نیست. با روش DST و داروی OT این سیستم احیا می‌شود و به کار می‌افتد. نه تنها به کار می‌افتد بلکه خیلی مسایل دیگر هم به کار می‌افتد. شخص آمده و میگوید من بعد از 35 سال بچه‌دار شدم! با روش DST و داروی OT. در کنگره 60 بسیاری زنان و مردان بوده‌اند که نازا بودند و این‌ها با این سیستم علاوه بر اعتیاد مشکل نازاایشان هم حل شده.

در مشاوره وقتی از افراد می‌پرسم برای چه می‌خواهی ترک کنی؟ مثلاً می‌گویند برای کارم یا برای فرزندم یا برای همسرم، من نمیپذیرم‌شان، می‌پرسند چرا؟ می‌گویم فردا فرزندت ازدواج می‌کند یا از همسرت عصبانی هستی و ... دوباره می‌روی و مصرف می‌کنی، باید تفکر درستی داشته باشی! ما در کنگره 60 می‌گوییم همانطور که باید مشکلاتِ خود را خودمان حل کنیم، در قسمت فیزیولوژی هم همین‌طور است. اگر استخوان پا می‌شکند و پزشک ارتوپد استخوان‌ها را در جای صحیح خود قرار می‌دهد و گچ می‌گیرد یا آتل می‌بندد، عمل جوشکاری را خودِ بدن انجام می‌دهد! همین‌طور در شکافتن و بخیه زدن خودِ بدن جوش می‌دهد. یعنی بدن یک ماشین هوشمند است که خودش را ترمیم می‌کند. ما می‌گوییم در مسئله اعتیاد هم همین‌طور است و روش DST همین را می‌گوید؛ می‌گوید: ما به مرور زمان موادی را ذره ذره وارد بدن کرده‌ایم که باعث شده سیستم بدن از تعادل خارج شود و برای به تعادل رسیدن باید با همان آهنگ برگردیم؛ مانند یک مسیری که رفته‌ایم و حال دوباره از همان مسیر باز می‌گردیم.

در روش DST به جای هر نوع ماده‌ای که مصرف می‌شده، تریاک قرار می‌دهیم؛ به این دلیل که تریاک ترکیبات بسیار متنوعی دارد، 25 تا 50 آلکالوئید مختلف دارد. متادون از تبائین است که یکی از آنها است، ترامادول از نارسئین است که یکی از مشتقات تریاک است و بقیه به همین ترتیب. تریاک را قرار دادیم به عنوان مادر که واقعاً هم برای همه سیستم‌ها جواب می‌دهد. با اندازه گیری، با دوز مشخص و ساعت مشخص. دوزهای مختلفی وجود دارد، شخصی در روز 0.3cc و شخصی 15cc مصرف می‌کند که البته یک سقف مشخصی هم وجود دارد. دوز تعیین می‌شود، برنامه ریزی می‌شود، پس از سازگاری بدن فرد، در دوره‌های 21 روزه با ضریبِ مشخص کاهش می‌دهیم. این مسئله فیزیولوژیک، اما در کنار این لژیون وجود دارد، همراهش کلاس‌های گروه درمانی، مسئله نگرش افراد، مسئله افکار، روان، مشارکت، مسئله سرگرمی، ورزش، خانواده‌ها که آموزش ببینند و مقاوت‌ها کم شود و مشکلات را به گردن بگیرند و ... و همین بحث‌هایی که دوستان انجام دادند ...اگر ما این مسایل را حل کردیم و فیزیولوژی را هم درست کردیم و به نقطه درمان رسیدیم، دیگر مشکلی به نام وسوسه نداریم! اگر شخص درست درمان شده باشد مشکلی نیست.

در 6- 5 سال اول مقداری خوش گذرانی هست ولی بعد از آن خواسته و آرزوی قلبی یک معتاد این است که درمان شود! شما اصلاً نمی‌توانی یک معتادی را پیدا کنید که نخواهد درمان شود. می‌دانید لذت معتادها چیست؟؛ کسی با چکش بر سر خود می‌کوبید. می‌پرسند چرا این کار را می‌کنی؟ می‌گوید آخر آن موقع که نمی‌کوبم خیلی کیف می‌دهد! حال ما معتادها هم اکثراً این جوری هستیم؛ همیشه حالمان خراب است و موقعی که مثلاً تریاک مصرف می‌کند مقداری حالش طبیعی می‌شود! بحثِ لذت جویی نیست، تازه طبیعی می‌شود اگر تریاک، هروئین یا کراک نکشد بیرون‌رَوی می‌گیرد، عرق می‌ریزد، نمی‌تواند راه برود... مواد را مصرف می‌کند تا بتواند بین مردم زندگی کند و آبرویش نرود! پس توجه داشته باشید که درمان آرزوی قلبی و جانی هر معتاد است. این نکته را در نظر داشته باشید! اگر نمی‌شود بحث لَج‌بازی یا خوش گذرانی نیست. اگر ما این سیستم را بالانس کنیم باور کنید هیچ کدام اصلاً به سمت اعتیاد نمی‌روند. ما بیشتر 10 هزار نفر نمونه داریم که اصلاً وسوسه و غیره برایشان معنی ندارد؛ چون قسمت فیزیولوژی‌شان درست شده.

تمام سعی و دقت من این است که با دکتر و بچه‌ها بیاییم این اطلاعات را بدون واسطه به پزشکان منتقل کنیم، نه فقط با کتاب و مقاله، بلکه به طور مستقیم! ما از پزشکان درخواست کردیم که تیم ورزشی هم بدهید که حالا چند نفری والیبال بازی می‌کنند. پزشکان خانم بروند میان هم‌سفران نشست و برخاست کنند و ببینند، آقایان همین‌طور، مستقیماً اطلاعات خوب و تازه بگیریم و بعد بتوانیم اطلاعات را منتقل کنیم. شما یک قسمتی با کنگره کار می‌کنید و می‌توانید این اطلاعات را در قسمت‌های دیگر به کار بگیرید. حتماً لازم نیست که در OT کار کنید، ببینید اگر جواب می‌دهد، در مورد بیمارانی که با متادون و بوپره‌نورفین کار می‌کنید عمل کنید! به هر حال این کاری است که ما انجام داده‌ایم و به نتیجه رسیده‌ایم. امیدوارم در جلسه بعد همه مشارکت کنیم. سپاس‌گزارم

با احترام کامران رک

نگاردنده : عادل

 

 

نام پزشک

نام کلینیک

تلفن تماس

منطقه

دکتر رضا کارگشا

کلینیک اهورا

09125183651

اسلام‌شهر

دکتر آرش حسینی

کلینیک ساقی

09121944214

اتوبان ستاری

دکتر بهنام شاه محمدی

کلینیک مهرنام

09121035939

خانی آباد نو

دکتر آتوسا لکیان

کلینیک پیمان و دکتر باقریان

09127152992

آزادی – یافت‌آباد

دکتر محمد یوسف کریمی

کلینیک روشنگر

09125362341

سرسبز

دکتر صمد روحی

کلینیک راه تندرستی

09123054579

فرجام

دکتر محمد رضا حسین

کلینیک کسری

09121351164

فلکه صادقیه

دکتر ستاره بقایی

کلینیک اکسیر

09373316266

شادآباد

روان‌شناس آمنه اوجی

کلینیک عصر اندیشه

09197119372

میدان آزادی جناح

لیلا شعبان علی

کلینیک بعثت

09355554031

شهر ری

دکتر غلامحسن عباسی

مهر آیین

09124970387

شهر ری

دکتر وحید حاجی پور

دکتر حاجی پور

09126976683

-

دکتر طوطی عادل زاده بنام

کلینیک دندان پزشکی60

09122935463

 

دکتر مسعود حاج رسولی

کنگره ٦٠

09123057408

 

دکتر رضا ناصر معدلی

کلینیک دندان پزشکی60

09121190247

 

دکتر نادر اشرف نیا

سفیر سلامت

09123061526

13

دکتر یوسف حداد

کیان مهر

09121159327

تجریش

دکتر پونه کیمیا قلم

بهستان

09122275027

فاطمی

دکتر سعید دولت ابادی

میثاق

09123882987

پونک

دکتر مهین نعمت اللهی

ماکان شهریار

65222751

شهریار

دکتر جهان فر وحیدی

ماکان شهریار

65222751

شهریار

دکتر علیرضا غفاری

گلستان

56331366

جاده ساوه

دکتر اعظم انصاری

انصار

09124540662

رباط کریم

دکتر مهران نیکبخت

سایه

09123547635

صادقیه

دکتر همایون قاسمی

آفتاب عبدل آباد

09369494104

خانی آباد نو

دکتر حبیب الله رسولی

کنگره60

*

*

محسن لطفی

کیمیای شرق

09122345210

جناح

سیاوش جاهه

نوید بهار

09125208528

پل چوبی

شهرام جزایری

دکتر جزایری

09121322254

استاد معین

مهران نجاریان

شفا مهر

09121991513

شهر قدس

مریم اسدی حاجی وند

آتیه سبز

09395649185

جمهوری

احمد رضا

حامی

09189595486

اراک

فریده شیرازی

دکتر دولت آبادی

091251994377

-

ذبیح الله خاقانی جو

عصر اندیشه

09123072476

2

بهارده پایدار

صبای مهر

09197279265

مهر آباد

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .