من تا به امروز به این مقوله که درواقع بهای لذت بردن ما انسانها چه میتواند باشد فکر نکرده بودم، خارج از کنگره و بیشتر در گوشه و کنار شبکههای اجتماعی پیامهای زیادی در رابطه با لذتهای زندگی میدیدم از محکوم کردن آن بهعنوان آنچه پس از هر بار بهره بردن از آن باید تاوان گرانی بدهیم تا دستاویز کردن آن بهعنوان علت آفرینش برای هرزگی تا اینکه چند روز پیش فرمان کمک راهنمایم مرا بر آن داشت که قدری در این مقوله تحقیق و تفکر نمایم.
اول اینکه بدانیم لذت بردن چیست؟
تعریفی که استاد امین از لذت کردهاند این است و همین ما را بس:
لذت بردن در اثر جابجایی انرژی پدید میآید. از دست دادن انرژی، به دست آوردن انرژی و تغییر انرژی از یک صورت بهصورت دیگر میتواند باعث لذت شود.
از دیدگاه من لذت بردن میتواند دو نوع باشد یکی لذتهای مثبت و دیگری لذتهای منفی.
اگر بار دیگر به تعریف بالا رجوع نماییم اینگونه میتوان مسئله را مرتبط ساخت که آن لذتهایی که درواقع در اثر بالا رفتن سطح انرژی ما ایجاد میشوند را لذتهای مثبت و آن لذتهایی که در اثر پایین آمدن سطح انرژی و انفجار خارج از ظرفیت انرژی در ما حاصل میشوند را میتوان لذتهای منفی نامید
لذت بردن رابطه مستقیم با جهانبینی و سطح دانایی ما دارد، اینکه ما به دنیای اطرافمان افراد روابط و اتفاقات با چه دیدی و از چه زاویهای نگاه میکنیم و تا چه اندازه قدرت و ظرفیت درک مسائل راداریم تعیین میکند که ما چگونه و از چه چیزهایی لذت ببریم و نسبت به چه چیزهایی بیتفاوت باشیم.
از دیدگاه بنده انسان دائماً به دنبال حال خوش و کسب لذت است و همچنین در کل عالم هستی منابع و امکانات دریافت آن فراهم میباشد که اگر ما از سطح انرژی مناسب و ظرفیت دریافت بالایی برخوردار باشیم امکان جذب و استفاده از آن راداریم و در غیر این صورت و به علت عدم توانایی ما در جذب و درک لذتهای مثبت به دنبال کسب آن از راههایی چون مصرف مواد، هرزگی و کسب مال حرام و یا مشروبات الکل میرویم.
البته در اینجا این نکته قابلذکر است که سطح انرژی به معنای هم کیفیت وهم کمیت انرژی است که در استخر انرژی یا شهر وجودی ما وجود دارد.
لذت بردن درواقع خود یک حس است و حس اولین نیروی بهکارگیری قوه عقل است.
همه این را میدانیم که لذت منفی یعنی حس آلوده و حسن آلوده یعنی القای اطلاعات غلط به عقل و این یعنی فرمان و حکم غلط و فرمان و حکم غلط یعنی نافرمانی، طغیان تباهی، پس به عبارتی ثمن این لذتجویی تباهی است. از سوی دیگر اگر ما با کسب دانایی و بالا بردن سطح انرژی شهر وجودی و نیز بالا بردن ظرفیتها که خود مقولهای بس مفصل است بتوانیم به دامنههای ارتعاشات بالاتر و یا به عبارتی به لذتهای سالم زندگی پی ببریم، آن حس لذت حس سالم خواهد بود درنتیجه قوه عقل به جهت مثبت فعال خواهد شد و حکم و فرمان درست صادر خواهد کرد و این یعنی رشد تعالی و لحظهبهلحظه بالا رفتن سطح انرژی و افزایش ظرفیت در انسان.
درنهایت و درنتیجه گیری کلی من به این جمله میرسم که بهای لذت درهرصورت برابر با گوهر وجودی انسان است اما یکی به بهای از دست دادن آن ویکی به بهای یافتن آن.
نویسنده: مسافر مهدی سنچولی
منبع کنگره60: وبلاگ مسافر محمد اختری
- تعداد بازدید از این مطلب :
2077