در کائنات به کسی چیزی را رایگان نمیدهند!
انسان تا زمانی که طالب علم است و روی خود کلمه طلبه را میگذارد، میتوان گفت که عالِم است؛ اما به محض اینکه خود را عالِم دانست، از این به بعد جاهل میشود؛ چراکه تا زمانی که شما طلبه هستید به مخزن غیب الهی متصل میباشید و با اذن خداوند میتوانید از مخزن سِر خداوند کسبِ دانش کنید. به محض اینکه خود را بینیاز دانستید؛ که چنین چیزی امری محال است، خداوند رحمت خود را از شما گرفته و افعال انسانی دیگر در مقام شیطانی جلوهگر میگردد.
تواناییهای انسان یا قدرت انسان بدون محدودیت میباشد؛ چون انسان جلوهای از تجلی باریتعالی میباشد. تواناییهای آدمی بسیار متنوع میباشد؛ از آن جمله:
1) میتواند فکر کند
2) میتواند سخن بگوید
3) به اجرا درآوردن
4) هنرنمایی
5) مسئولیت اعمال خود را به عهده میگیرد
و ...
از صفات بارز انسان، خواستن بوده، اما خواستن در گرو داشتن است و داشتن در گرو بودن میباشد که در یک ترسیم هندسی به صورت یک مثلث با اضلاع: بودن - خواستن - داشتن ترسیم میگردد. در اینجا منظور از بودن، بودنِ همیشگی و جاودانگی است که جز پیوستن به مخزن سِر الهی امکانپذیر نمیباشد.
انسان وقتی زنده است که بداند نقش او در این جهان چیست؛ یعنی هر انسانی نقش خودش را بداند، به عبارت دیگر خودش را بشناسد. معنی دیگر حیات یا اینکه بودن حیات به فهم و آگاهی میباشد. ظهور تمام خداوند در انسان، نقش هرکس جواب این سه پرسش میباشد: از کجا آمدهام؟ برای چه آمدهام؟ به کجا میروم؟
عقل مترادف با استقامت است. در مفهوم هندسی خط مستقیم به صورت راست ترسیم میشود و استقامت در یک خط ترسیم میشود، اما هر خطی راست نیست! هرکه داناتر باشد خطش مستقیمتر میشود و انتهای خط مستقیم آرامش میباشد.
هر انسانی منحصربهفرد میباشد پس باید سعی کنیم آن خواست درونی خودمان را کشف کنیم که میتواند نویسندگی، مهندسی، هنر و یا ورزش و ... باشد. اطرافیان روی ما و روی تصمیمات ما اثر میگذارند. باید بدون شتاب زدگی و به آرامی حرکت کنیم و از خدای مهربان بخواهیم نیاز و خواسته درونی ما را به ما نشان دهد و بعد از پیدا شدنِ آن نیاز و خواسته درونی، بدون تردید ما رستگار خواهیم بود.
برداشت از سیدی پرداخت بهاء
مسافر شاهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
2630