English Version
English

ناامیدی نشانه گمراهی

ناامیدی نشانه گمراهی

برای اینکه بتوانیم در برابر مشکلات مقاوم باشیم و زندگی آرامی را تجربه کنیم و به درمان برسیم چهارده آبادی را باید پشت سر بگذاریم.

در قدم اول آموختیم برای رسیدن به صلح و آرامش باید اندیشه و تفکری سالم داشته باشیم که این اندیشه و تفکر یک حرکت درونی است که رفتارهای بیرونی ما را شکل می‌دهند پس هر رویداد و حادثه‌ای که در زندگی ما پیش می‌آید نقطه آغاز آن تفکر بوده است. آبادی دوم به ما می‌آموزد برای ادامه دادن مسیر راه ناامیدی و یاس را از زندگی بیرون کنیم چون ناامیدی معمولاً از سرگردانی نشأت می‌گیرد و زمانی که انسان نداند از کجا آمده و آمدنش بهر چه بوده و به کجا می‌رود سرگردان است و در حین سرگردانی ممکن است تفکرات غلطی را در ذهن خود پرورش دهد اینجاست که انسان راه خود را گم کرده و به بیراهه می‌رود پس از مسیر زندگی خارج گردیده و در مسیر ضد ارزش‌ها حرکت می‌کند و انواع و اقسام تصاویر منفی در ذهنش خود را به نمایش می‌گذارد همین تصاویر توان ادامه راه را از او می‌گیرد و با ناامیدی دست از تلاش بر می‌دارد.

نگاه از هدف اصلی که همان رفتن و رسیدن به مقصد است دور می‌شود ولی این آبادی با پیام زیبای خود به ما گوشزد می‌کند که هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم پس اگر به آفرینش نگاه کنیم می‌بینیم که هیچ چیز بیهوده پا به هستی نگذاشته چنان چه خیال کنیم بیهوده خلق شده‌ایم این از همان تصاویر غلط ذهنی ماست که نتوانسته‌ایم به قدرت بی‌پایان خداوند پی ببریم درست است که خداوند بیراهه‌ها و پیچ و خم‌های زیادی را در مسیر حرکت انسان قرار داده اما در مقابل همه این‌ها قدرت و توانایی و اراده و اختیار را به او بخشیده تا خود اسباب سعادت و خوشبختی خویش را فراهم سازد.

اگر چه انسان با افکار و حرکت ناشایست خود ، سال‌ها بر جسم و روان خود تخریب وارد کرده باشد و قدرت حرکت را از آن‌ها گرفته باشد حالا باید با دانایی به جسم و روان توان حرکت دهد تا بتواند از گذرگاه‌های سختی که در مسیرش هست عبور نماید و باقابلیت تغییر پذیری که دارد در وضعیت خود تغییراتی ایجاد نماید و آگاه باشد که در این جهان هستی که حضور یافته هیچ کس تنها نیست نیرویی وجود دارد که نه تنها انسان بلکه تمامی آفریده‌های خود را مورد حمایت و رحمت خویش قرار می‌دهد.

انسان موجودی است که نسبت به خالق خود سراسر فقر و نیازمندی است و هر قدر معرفت و شناخت و آگاهی اش نسبت به خود و جایگاه خویش در عالم هستی بیشتر گردد به شناخت خالق هم بیشتر پی خواهد برد لذا خداوند را باید در وجود خود جست و جو کرد یعنی انسان اول باید خودش را بشناسد تا همه چیز را به عین ببیند و در راه خداشناسی قدم بردارد.

البته در این راه ممکن است مشکلات زیادی سد راهش شوند ولی هرگز نباید ناامید شود چون ناامیدی خود نشانه گمراهی است و باور داشته باشد هر شب سیاهی طلوعی زیبا به دنبال خواهد داشت.

منبع : وبلاگ نمایندگی بوشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .