در جزیرهای متروکه تنها مانده بودم، کسی صدایم را نمیشنید! آفتاب، باد، باران همهچیز مرا آزارم میداد.
تنها پاروی بی قایقی داشتم که برایم خاک و خاشاک جابجا میکرد و بس! قایقم طعمه طوفان شده بود! همهچیز برایم تیرهوتار بود و جهانی پر از ترس و سیاهی را تجربه میکردم
در میان این همه خفقان که وجودم را احاطه کرده بود و چون سیاهی شب تار بود ناگهان درهای آسمانی باز و جرقهای زده شد که تماماً نور بود نمیدانم از کجا و چگونه آمد، اما به او اعتماد کردم.
آن جرقه مرا با خود برد و جزیره متروکهام را به سرزمین سبز رؤیاهایم تبدیل کرد و امروز بهجای اینکه به تاریکی شب دشنام بدهم سعی میکنم شمعی بیفروزم!
درگذشته وقتی کلمه اعتیاد – معتاد – تریاک و یا هر نوع مواد مخدری را میشنیدم بدی – ترس – تنفر- استرس و ... تمام وجودم را فرامیگرفت در ذهنم سؤالها و چراهای بیجواب زیادی بود... چرا و چرا؟
اما با ورودم به کنگره فهمیدم اعتیاد یک بیماری است و درمان میشود
کنگره تمامی چراها و سؤالهایی که در طول زندگی با یک مصرفکننده مواد را داشتم به من داد. سؤالهای بیجوابی که سالها بود آزارم میداد: چرا مواد را کنار نمیگذارند؟ چرا بعد از هر نوع ترک دوباره مصرف میکنند؟ چرا خانواده و نگرانیهای آنها را نمیبینند؟ چرا برای خانواده ارزش قائل نیستند و...
نکته مهم دیگر اینکه من مسافرم را بهعنوان یک بیمار باور نداشتم، فکر میکردم او خودش میخواهد مصرف کند و این باعث رنج و تنفرم میشد؛ و امروز همه مسافران و همسفران کنگره 60 این موفقیت بزرگ درمان اعتیاد را مدیون جناب مهندس دژاکام و این دستور جلسه هستیم
«صورتمسئله اعتیاد»
جناب مهندس همیشه روی این قضیه تأکیددارند که:
ما باید در زندگی خود بدانیم به دنبال چه هستیم تا تکلیف معلوم شود و در مسائل و مشکلات بدانیم عیب کارمان کجاست؟ کجا هستیم؟ چه میخواهیم و آنگاه قدم برداریم.
باید صورتمسئلههای زندگی خودمان را بهدرستی مشخص و مسائل را معلوم کنیم تا مشکلاتمان بهراحتی حل شوند همان کاری که خود ایشان در مورد اعتیاد کردند و صورتمسئله را مشخص نمودند
صورتمسئله: ما باید بر اساس معلومات، مجهولات را پیدا کنیم ولی گاهی متأسفانه همین مسائل معلوم ما نیز مجهول واقع میشوند. اعتیاد علیرغم اینکه در جهان بیداد میکرد اما صورتمسئله آن کاملاً روشن نبود و مجهول مانده بود به خاطر همین درمان آن امکانپذیر نبود پس اعتیاد سالها برای این درمان نمیشد چون صورتمسئله مشخص نبود.
اما جناب مهندس این صورتمسئله را روشن و معلوم کردند و راه درمان را نیز ارائه دادند.
صورتمسئله اعتیاد میگوید:
عکسالعملهای آشکار و پنهان چیست ؟
طول درمان چگونه است ؟
سمزدایی غلط است ؟
اعتیاد شامل سه قسمت جسم، روان و جهانبینی است و برای درمان فرد باید جسم، روان و نگرش خود را نیز درست کند
در قسمت جسم سیستم مغز نوروترانسمیترها باید درست شود. وقتی سیستم ایکس درستکار نمیکند جسم و روان وجهان بینی دچار مشکل میشود و روش درمان را ارائه دادند که درمان بهصورت پلهای بهوسیله خود تریاک یا شربت اپیوم و طول زمان حدوداً 11 ماه انجام میشود (مسئله زمان نیز در صورتمسئله بسیار بسیار مهم است) در این روش درمان سیستم بهگونهای بازسازی میشود که دیگر هیچ نیازی به مواد مخدر نخواهد داشت و این یکی از دلایل وجود نداشتن وسوسه در افراد تحت درمان میباشد. صورتمسئله اعتیاد به من آموخت که یک مصرفکننده در قسمت صور آشکار و پنهان دچار مشکل است و برای به تعادل رسیدن باید در هر دو قسمت مشکلاتش حل شود که جسم با گذراندن مسیر درمان و زمان مناسب، درمان میشود و با خدمت کردن و آموزش گرفتن نیز میتواند به تعادل رسیده و آرامش واقعی را تجربه کند. یک مصرفکننده باید درمان و آموزش کنگره را جدی بگیرد و درست حرکت کند و در کنار به تعادل رسیدن جسم و روان باید روی جهانبینی خود کار کند او باید یاد بگیرد ضد ارزشها را نیز مانند مواد مصرفی خود تیپر کرده و ذرهذره کنار بگذارد ( دروغ- غیبت- دزدی – خیانت و . . . )
و اما امروز بسیار خوشحال هستیم و با افتخار به تمام دنیا اعلام میکنیم که در کنگره صورتمسئله اعتیاد حلشده و تنها کافی است حرکت کنیم چون مبدأ – مقصد و هدف کاملاً مشخص است
اینجا و در این مکان درمان صورت گرفته و به عینه معلوم و مشخص میباشد: رها شدگان – راهنمایان و ... همه در وضعیت خوبی به سر میبرند نظم و انضباط- صبر- آرامش و...
در این روش شخص رهاشده برای مصرف نکردن زور نمیزند – از مکانها و افراد مصرفکننده فاصله نمیگیرد – حالش بد نمیشود و...
و پرونده مواد مخدر در زندگی فرد مصرفکنندهای که بهدرستی درمان شده باشد برای همیشه بسته میشود.
گاهی باید باور کنیم تا ببینیم.
صورتمسئله پایه و بنای کنگره است و همهچیز در کنگره خود سندی است کامل و جامع بر حل بیماری اعتیاد و این صورتمسئله کلید گمشده قفلهای بسته اعتیاد بود که به دستان پرتوان جناب مهندس و تفکر و اندیشه ایشان پیداشده و سرانجام این قفلها باز شد.
شاید ارزش صورتمسئله اعتیاد را فقط کسانی درک میکنند که با پیدا شدن آن به درمان رسیدند. مسافرم همیشه میگفت: من هیچوقت خوب نمیشوم و نمیتوانم مواد مصرف نکنم...
مسئله دیگری که وجود دارد و همه ما مسافران و همسفران در کنگره میآموزیم این است که برای هر حرکتی در زندگی خود حتی سفر کردن – غذا درست کردن – مطالعه کردن و... باید مسائل را حل و راه درست را انتخاب کنیم و قبل از انجام هر کاری درست تفکر و اندیشه کنیم. اگر انسان در زندگی خود نتواند راهحلهای درستی ارائه دهد به نتیجه نمیرسد و باید صورتمسئلهها مشخص و معلوم باشند تا مشکلات بهراحتی حل شوند.
نظم – انضباط – احترام – عشق – محبت و... نیز جز صورتمسئلههای زندگی ما میباشند.
گاهی وقتی روزنامهها و مقالاتی را مطالعه میکنم و یا میشنوم که میگویند اعتیاد درمان ندارد و یا اینکه درمان فقط بر روی جسم و یا جسم و روان انجام میشود و...از این همه ناآگاهی دلم میگیرد!
امیدوارم روزی برسد که همه جهان علم کنگره را باور کرده و صورتمسئله اعتیاد را بشناسند.
نویسنده: همسفر طاهره
منبع : نمایندگی رباط کریم
- تعداد بازدید از این مطلب :
3375