ابتدا هر شروعی ممکن است متفاوت باشد اما همه با کلمه شروع و در روبروی هم قرار میگیرند؛ هدف ادامه است و ادامهای خوب، کمکم شما را توجیه میکند. سردار
بعضیها یکباره به سراغ موضوعی میروند. مثلاً میخواهند موضوعی را حفظ کنند و چون کاری را از نیمه یا وسط شروع کردهاند و یا اطلاعات زمینهای و پایهای ندارند درست و حسابی یاد نمیگیرند و بیعلاقه و کلافه میشوند.
درست مثل این است که شما بخواهید یک سریال را از قسمت دهم تماشا کنید تا زمانی که کسی به شما توضیحاتی در مورد نه قسمت گذشته ندهد «هر چند ساده و مختصر» شما علاقه چندانی به قسمت دهم پیدا نمیکنید. پس نتیجه میگیریم پیش از مطالعه یا حفظ کردن از این به بعد باید دانستههای قبلی خود را تا حدودی مرور کنیم و اطلاعات اولیه بگیریم و خود را علاقهمند سازیم درست مثل گرم کردن یک ورزشکار قبل از مسابقه که در قسمت قبل به آن اشاره شد.
همه افراد از خود تصویری دارند که تا حد زیادی هدفها و رفتارهای آنان را در زندگی تعیین میکند.
از تصور به تصویر و آن تصویر بنای ساختاری را در آینده شکل میدهد. کسی که به این نتیجه رسیده که درباره موضوعی استعداد زیادی ندارد برای آن موضوع تلاش زیادی نمیکند و هدفهای خیلی بالایی را در نظر نمیگیرد و انتظار نتیجه درخشانی هم ندارد.
برای مثال اگر یک دانشجو از چنین وضعیتی برخوردار باشد اگر نمره خوبی هم در امتحان بگیرد آن را شانسی تلقی میکند.
با آشنایی با روش و سبکهای مختلف و استفاده از آنها در موارد گوناگون این امکان را به ما میدهد که خود را به موضوعات مختلف علاقهمند سازیم و در جهت تواناییهای خود قدم مثبتی برداریم.
تجربه نشان داده است که آگاهی از روشهای مختلف و عمل کردن به آنها باعث پیشرفت شغلی و حتی بهبود در روند زندگی میشود.
من بعضی وقتها مطلبی را میخوانم و بدون اینکه بدانم چقدر آن را فهمیدهام چون از ضعف درک مطلب خود آگاهی نداشتم کمتر به فکر تغییر روش یا بهتر کردن آن بودم و مهمتر از همه این بود که نمیدانستم چرا نمیدانم؛ الآن حداقل اینکه میدانم چرا نمیدانم.
بعضی وقتها هم بااینکه بهسختی مطالب را حفظ میکردم اما موقعی که آنها را لازم داشتم به یادم نمیآمد.
پیامهای کتاب را حفظ میکردم اما موقعی که میخواستم در جمع بخوانم یادم نمیآمد.
یعنی نمیدانستم که حفظ کردن هر مطلب روشها و مراحلی دارد که آگاهی از آنها حفظ کردن و یاد آوردن را آسان میکند.
ولی بعضی هستند بدون اینکه کسی از آنها بخواهد مواظب یادگیری خود هستند و خود را ارزیابی میکنند و روشهای مختلف را امتحان میکنند که مسلماً این افراد با خود تنظیمی و خود کنترلی همیشه رو به پیشرفت هستند؛ اما شرایط مهم برای مفید بودن این روشها این است که آنقدر به آنها عادت کنیم که موقع یادگیری مطالب خود به خود از این روشها استفاده کنیم و ذهن خود را از مشغولیات دور کنیم.
درست مثل عادت به راه رفتن ما وقتی که راه میرویم به این فکر نمیکنیم که چطور قدمهایمان را برداریم.
قلب یادگیری فهمیدن مطالب است و یکی از نشانههای فهمیدن هر مطلب این است که بتوانیم آن را با زبان خودمان بیان کنیم.
برای مثال مراحل نفس را اینگونه با زبان خود بیان میکنیم.
-
نفس اماره مانند یک آدم شرور که از شرارت خود خوشحال است.
-
نفس لوامه مانند یک آدم خجالتی که از عمل کرد خود خجالت میکشد.
-
نفس مطمئنه مثل یک آدم خوب نه شرارت میکند نه خجالت میکشد.
پس از این به بعد سعی میکنیم مفهوم را بابیان و زبان خودمان دوباره تعریف کنیم.
یکی از چیزهایی که در یادگیری به ما کمک میکند حفظ کردن مطالب است. حفظ کردن یکی از جنبههای مهم یادگیری است. بهطوری که میتوانیم بگوییم بدون حفظ کردن تقریباً هیچ یادگیری انجام نمیشود.
خیلی از مشکلات یادگیری هم مربوط به حفظ کردن است.
وقتی میگوییم مطلبی را بهدرستی حفظ کردهایم که برای یادآوری و استفاده آن مشکلی نداشته باشیم.
فراموشی با حفظ کردن مطالب فرق میکند. گاهی اوقات به علت نداشتن تمرکز و توجه در موقع مطالعه مطلب اصلاً وارد حافظه نمیشود و موقعی که لازم داریم به یادمان نمیآید در حالی که ما فکر میکنیم آن مطلب را حفظ کردهایم. هرچه از تواناییهای حافظه و راههای حفظ مطالب بیشتر اطلاع داشته باشیم میتوانیم بهتر یاد بگیریم بهتر حفظ کنیم و آنچه حفظ کردهایم بهتر و بهموقع استفاده کنیم.
آگاهی و توجه نه تنها در مطالعه بلکه در هر کاری باعث موفقیت میشود آگاهی از یادگیری مثل قطب نما به ما نشان میدهد که چه قدر در جهت درست حرکت میکنیم. کسانی که از یادگیری خود آگاهی ندارند مثل این است که قطب نمای خود را گم کردهاند.
آگاهی از یادگیری باعث میشود خیلی زود به اشتباهات خود پی ببریم و روشهایمان را تغییر بدهیم و یا اصلاح کنیم.
هر چه درباره یادگیری خود آگاهی بیشتری داشته باشیم بهتر میتوانیم روشها و برنامههای خود را برای یادگیری بهتر مطالب تنظیم کنیم. برای اینکه مطلبی را بهدرستی حفظ کنیم سه فعالیت مهم باید انجام شود:
1- توجه
2- سازماندهی
3- به خاطر آوردن
توجه به معنی تمرکز است یعنی قصد و یا نیت.
«در قسمت اول به مشارطه یا شرط کردن اشاره شده بود»
سازماندهی به معنی برنامه ریزی است.
«در قسمت اول به مراقبه یا مراقبت کردن اشاره شده بود»
به خاطر آوردن یعنی بازیابی و مرور
«در قسمت اول به مکاشفه یا کشف کردن اشاره شده بود»
معمولاً مشکلات مختلف در حفظ مطالب به یکی از این مراحل مربوط میشود.
در قسمت بعدی «قسمت ششم» به شناخت این مراحل میپردازیم مرور کردن یکی از مهمترین نکات برای آمادگی ذهنی است.
مرور کردن یک نوع بازبینی و وارسی در حافظه است که به تازه شدن مطالب آن کمک میکند.
سپس سعی میکنیم یکبار دیگر آنچه از قبل با آن آشنا شدیم را مرور کنیم و یک بازبینی و یک نگاه اجمالی به مطالب قبلی داشته باشیم که مطالب برایمان تازه بماند.
با بهترین آرزوها برایتان
آرشیو مطلب
نویسنده: هادی پناهی
نگارنده: مسافر سید مهدی محمدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
4115