-
ممکن است نامتان را بگویید؟
عاطفه هستم یک مسافر
دیپلم حسابداری
-
آیا دوره حرفهای و یا آموزشی گذراندهاید؟
زبان انگلیسی و فرانسه و کامپیوتر
-
قبل از اعتیاد نظرتان در مورد فرد معتاد چگونه بود؟
حس خاصی نداشتم اما برایم عجیب بود که چرا 3 روز تحمل نمیکنند و ترک نمیکنند!!
-
اولین باری که مواد مصرف کردید کی بود؟ چه طوری؟کجا اولین بار مصرف کردید و با کی؟
دوم دبیرستان بود. حشیش مصرف کردم . خانه ی یکی از دوستانم.
-
آیا اعتقاددارید که معتادین خودشان معلم همدیگر میشوند؟
بله البته کنجکاوی خودمان هم هست.
دوستم بود.
-
اولین بار که مصرف کردید از مواد چی گرفتید و چطور جذب شدید؟
حس خوب و قشنگی به من داد احساس میکردم نه روی زمینم نه روی هوا . حس آرامشی که از مواد میگرفتم مرا جذب کرد .
-
بعد از چه مدت دوباره مصرف کردید؟
خیلی زود بهصورت تفنني دوباره مصرف کردم اما تا دو سال نمیدانستم مصرفکننده شدهام. در آن زمان قرصهای مختلف و اکس میخوردم و خلاصه هر چیزی در دسترس بود مصرف میکردم.
-
جذابیت اعتیاد برای شما چی بود و چی به شما داد؟
حس شادی و خنده، با دوستانم وقتی از حالت طبیعی خارج میشدیم خيلي خوش بودیم.
-
موادتان را چگونه تهیه میکردید؟ آیا سریع مصرف شما بالا رفت یا خیر و یا مواد دیگری اضافه شد و چند مصرفی شدید؟
اوایل یکی از دوستانم میداد اما پس از مدتی که متوجه شد ممکن است اعتیاد پیدا کنم به من نداد. از آن موقع به بعد برای تهیه مواد خیلی سختی کشیدم. بعد از یکی دو سال مصرف من سریع بالا رفت مصرف اولیهام فقط شیشه بود اما بعد از مدتی گرس و حشیش را هم همراه الکل مصرف میکردم.
-
به نظرتان در دوره اعتیاد مهمترین چیزی که اعتیاد از شما گرفت چی بود؟ و کلاً چه چیزهایی را به خاطر اعتیاد از دست دادین؟
شخصیتم آبرویم و صلاحیتم را هم در خانواده و هم در اجتماع گرفت. تبدیل به یک فرد روانی و کارتن خواب شدم. طوری بودم که پدرم نمیتوانست من را بهعنوان دخترش معرفی کند. پلهای پشت سرم را خراب کردهام.
-
تلخترین خاطرهای که در دوران اعتیاد داشتین چه بود؟
خیلی زیاد هستند. زمانی که از تعادل خارج میشدم توهم میزدم صدا میشنیدم حس میکردم مردهام و باید بروم بهشتزهرا و توی قبر بخوابم یکبار تا بهشتزهرا هم رفتم و روی خودم خاک ریختم اما بعدازآن نمیدانم چه طور به خانه رسیدم تا چند روز بعدازآن هم نمیدانم چگونه گذشت.
-
اعتیاد تخریب دارد، تخریب آن روی شما وزندگی شما چی بود؟
نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. یکبار که در بیمارستان بستری بودم خانواده به من گفت اگر دوباره شیشه مصرف کنی به تخت میبندیمت. همه را ازدستداده بودم. کنترل آب دهانم را نداشتم...
-
اولین باری که فهمیدی معتاد شدی کی بود؟
یک مدتی نامزد اعتیاد بودم و همیشه تفریحی مصرف میکردم اما اولین باری که شیشه مصرف کردم خیلی عصبی شدم اما از آن روزبه بعد مصرف من همیشگی شد.
-
اعتیاد برای خانمها در جامعهی ما خیلی سنگین است و برچسبهای دیگری میچسبد آیا شما اعتیاد خود را مخفی کردید و یا همه متوجه شدند؟ چه کسانی فهمیدند؟ و عکسالعمل آنها چگونه بود؟
دو سه ماهی میگذشت که فهمیده بودم معتاد شدهام به پدرم گفتم خیلی ناراحت شد و پیشنهاد کمپ به من داد آنقدر حالم بد بود که تقریباً همه متوجه شدند و از من دوری میکردند کمکم رابطه خانواده با من قطع شد.
-
چرا تصمیم به درمان اعتیاد گرفتید و خواستید دیگر معتاد نباشید؟
تمام ترکها را امتحان كرده بودم و دیگر دوست نداشتم مواد مصرف کنم. از شیشه و بیداریهای شبانهاش متنفر شده بودم اما راه رهایی را پیدا نمیکردم.
بله کمپ رفتم در آنجا من را کتک میزدند و خیلی رفتارهای بدی داشتند بعد از دو هفته به پدرم التماس کردم من را بیرون بیاورد. یکبار هم پیش یک دکتر از NA رفتم و فایدهای نداشت . چند بار خودم در منزل سقوط آزاد رفتم. یکبار هم بهزور در یک بیمارستان روانی بستری شدم و بعد از دو هفته وقتی به خانه آمدم آنجا آنقدر به من دارو داده بودند مثل یکتکه گوشت لخت تا مدتی افتاده بودم.
-
تجربهای که تابهحال به کسی نگفتهاید و فکر میکنید به بقیه کمک میکند را بیان کنید.
کمپ خیلی وحشتناک بود بیمارستان هم همینطور آنجا فقط به من قرص میدادند.
-
چرا کنگره را برای درمان انتخاب کردید؟ عوامل مؤثر در کنگره برای درمان و سفر خوب به نظر شما چی هست؟
من تقریباً همه راهی را رفته بودم و اصلاً به درمان ایمان نداشتم. یکی از اقوام اینجا را به من معرفی کرد. وقتی دیدم اینجا همه دورهم نشستند و حال آنها خیلی خوب به نظرم میرسید آرامش را میشد در چهره آنها دید وجود آقای مهندس و راهنمایان و آموزشهای اینجا هم خیلی مؤثر بود تشکیل لژیون و اینکه من شربت OT را از کلینیک و بهاندازه معین تحویل میگرفتم.
-
چه چیزی در کنگره عامل مؤثر در بهتر سفر کردن شما شد ؟ آیا همسفر داشتید که در سفر شمارا کمک کند، بهترین همسفرتان چه کسی بود و نقش آنها چی بود؟
راهنما و سیدیهای آقای مهندس. نوشتن سیدیهای ایشان خیلی به من کمک کرد و من همسفر نداشتم.
-
به نظر شما کنگره چه نقطهضعفهایی دارد یا نارضایتی و کلاً برای بهتر شدن آنچه پیشنهاد و یا انتقادی دارید؟
آنقدر خوبی در کنگره هست که من بدی ندیدم و همه در کمال احترام باهم برخورد میکنند.
-
حالا که خوب شدید آیا تصمیم دارید باز به کنگره بیایین یا نه؟ برای چی میخواهید بیایین شما که خوب شدین و در سفر دوم هستید.
خوب شده ام اما بعد از درمان نقصهایم را تازه دیدم باید آنها را درست کنم و دوست دارم اینجا کاری هرچند کوچک انجام بدهم دلم میخواهد الگویی برای افراد تازهوارد باشم.
-
ما عقیده داریم نیروی مافوق ما را کمک میکند در سفر اول آیا وجود این نیرو را حس کردید؟ میتوانید بگویید و برعکس نیروی بازدارنده را چطور؟
بله خیلی زیاد حس کردم. یک سری مشکلات برایم پیش آمد و نیروی مافوق کمکم کرد.
-
چه اهدافی در سفر دوم و یا بعد از قطع مواد دارید؟
دوست دارم اشتباهاتم را جبران کنم. فردی مفید باشم و در کنگره کمک راهنما شوم و به دیگران کمک کنم و در آرامش بیشتری باشم.
-
دیدگاه و نگاهتون به زندگی و اطرافیان عوضشده یا خیر؟(مثال بزنید)
بله ، همیشه ایراد را در دیگران میدیدم اما الآن متوجه شدم اگر کسی به من بدی میکند به خاطر این است که نمیداند بدی بد است.
-
مهمترین تغییری که بعد از سفر داشتید و از آن خیلی خوشحال هستید و بهعنوان موفقیت به آن نگاه میکنید چی هست؟
كارهاي نیمهتمام را تمام کردم پایههایم مالی را مستحکم میکنم و الآن خیلی خوشحالم که میتوانم در کنار خانواده باشم و لذت ببرم.
-
و حالا در سفر دوم نظرتان در مورد معتادین چی هست؟
وقتي مصرفکنندهای را میبینم از خداوند میخواهم کمکش کند و راه کنگره برایش باز شود چون میدانم راه رهایی اینجاست و دلم خیلی میسوزد.
-
در سفر دوم خانواده رفتارشان با شما تغییر کرده یا خیر؟
بله خيلي زیاد درگذشته اصلاً برایم ارزشی قائل نبودند اما الآن همه با من مشورت میکنند.
از خانم عاطفه مرزبان محترم پارک بسیار متشکریم و برایشان سلامتی و موفقیت و رسیدن به خواستههایشان را آرزومندیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
4493