فرق کسی که مرتب سفر میکند با کسی که سفر نامنظمی دارد وهر دو به رهایی میرسند، در سفر دومشان چیست؟
ما در کنگره اعتقاد داریم که حال خوش یعنی تعادل و نظم و بی نظمی به معنای عدم وجود تعادل میباشد. این امر مانند فرق دو نفر است که هر دو با دو خودروی یکسان به سفر میروند. یکی از این افراد کمربند ایمنی نبسته، تجهیزات ایمنی همراه ندارد و نکات فنی خودرو را نیز رعایت نکرده است. نفر دوم همه موارد ایمنی را کاملاً رعایت کرده است. بهطورقطع فرد دوم با آرامش و نیز با رعایت نظم سفر میکند اما فرد اول حتی اگر بتواند سفر خود را با سلامتی به پایان برساند نیز در طول سفر خود همواره اضطراب خواهد داشت و از سفر خود هیچ لذتی احساس نخواهد کرد. در یک امتحان هم فردی که نمره 10 می گیردقبول استو هم فردی که نمره 20 را کسب میکند. کسی که در کنگره نا مرتب سفرمی کند مانند این است که در امتحان نمره 10 گرفته است، قبول میشود اما نتیجه دلچسبی کسب نمیکند.
آیا شخصیت من قبل از کنگره در نوع شخصیت منی که از کارخانه آدم سازی کنگره خارج میشوم تأثیری دارد؟ به بیان دیگر آیا کنگره میتواند بر روی شخصیتهای متفاوت، تأثیر یکسانی ایجاد کند؟
کل قضیه به دیدگاه فرد بستگی دارد. به این بستگی دارد که فرد با چه نگرش و هدفی قدم در کنگره بگذارد. یکی ممکن است برای رهایی از مخارج اعتیاد اقدام به درمان بکند، یکی ممکن است برای اینکه خانواده در کنار او بمانند و یا از کار خود اخراج نشود به کنگره بیایو ودیگری ممکن است به کنگره بیاید تا رها شده و زندگی خوبی داشته باشد و در کنار آن به دیگران نیز خدمت نماید. نوع نتیجه به این بستگی دارد که فرد چه ظرفی را با خود آورده باشد و از برداشتهای خود چه استفاده ای نماید. در کنگره 60 همه افرادی که به رهایی میرسند بهطورقطع از نقطه شروع خود به جلو حرکت میکنند اما میزان این حرکت به خود فرد، هدفش و به میزان تلاشش بستگی دارد.
چگونه میتوان آموزشهای کنگره را به معنای واقعی در زندگی شخصی خود و خارج از کنگره به اجرا در آورد؟
هر زمان که من آموزشهای کنگره را ملکه ذهن خود گردانم، آنها را اجرا کرده و تأثیر آنها را در زندگی خود ببینم در آن زمان میفهمم که من آموزشها را یاد گرفتهام. افراد زیادی عضو کنگره میباشند اما همه آنها کنگرهای رفتار نمیکنند. برای کنگرهای بودن کافیست از آموزشها و تفکرات کنگره استفاده نماییم. کنگره چیزی عجیب و یا تازه به ما نمیآموزد. دوری از ضد ارزشها، اجرای فرامین الهی، صداقت، راستی، عشق و محبت، بخشش، توانمندی، دانایی و ... . اینها آموزههای کنگره هستند و ما میتوانیم همه آنها را به سادگی در زندگی خود عملی نموده و تأثیر آنرا مشاهده نماییم.
چگونه میتوان تبدیل به انسان خوبی که مدنظر کنگره است شویم؟
باید بنده خدا بود. کنگره از ما چیزی خارج از فرامین الهی نمیخواهد. قوانین کنگره همان فرامین الهی میباشند. اگر در مسیر فرامین الهی حرکت نماییم بهطورقطع یک کنگرهای واقعی خواهیم بود. اگر از صراط مستقیم خارجشده و اسیر فرامین شیطان شویم بدین معناست که از آموزشهای کنگره چیزی یاد نگرفتهایم.
بزرگترین چیزی که تاکنون از کنگره آموختهاید چیست؟
شاید پاسخ من بسیار شبیه به شعار باشد اما در کنگره فهمیدهام که بهواقع هیچ نمیفهمم. در اوایل که وارد کنگره شدم متوجه شدم که چیزهای زیادی بودهاند که من دانستم و حال فهمیدهام که چیزهایی بیشتری نیز وجود دارند که من نمیدانم که نمیدانم. در اوایل آموختم که جاهایی از زندگی من خالی است که باید با آموختن آنها را پرکنم و با لطف خدا این کار را انجام دادم. حال بهجایی رسیدهام که میاندیشم «آنکس که نداند و نداند که نداند من آنم».
بهطور مختصر یک روز خوب کنگرهای را تعریف کنید؟
در مسیر ارزشی حرکت کردن، کمک به بندگان خدا و آموزش دیدن، یعنی اینکه لطف خدا شامل حال ما شده است. خداوند این شرایط را برای ما فراهم نموده است که خود آموزش ببینیم و در کنار آن قدمی برای خدمت کردن به بندگان خدا برداریم. هیچکدام از این توفیقات بر دیگری برتری ندارد و هردو لطف خداست؛ مانند رنگهای رنگینکمان همه زیبا و لذتبخش میباشند و هرروز کنگره که سرشار از آموختن و خدمت کردن باشد یک روز خوب کنگرهای است.
کلام آخر...
بسیار دوست داشتم که افتخار حضور در تبریز را داشته باشم و اکنونکه به بهانه تولد دوستان، این لطف خدا شامل حال من شده است که در کنار شما دوستان و عزیزان باشم، بسیار خوشحالم.
خبر نگار کنگره60: مسافر پویا