شکرانه سلامتی؛ جشن چهارمین سال رهایی مسافر شهرام

هوالنور

روز پنجشنبه مورخ 93/06/06 سومین جلسه از دور دهم  کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی وحید با استادی آقای احمد حکیمی و نگهبانی آقای حمید طاهری و دبیری آقای آیت قپانوردی با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» رأس ساعت مقرر آغاز به کار نمود.
با شادی و عشق فراوان چهارمین سال رهایی شهرام عزیز را در نمایندگی وحید جشن می‌گیریم. 

خلاصه سخنان استاد:
اگر خوب توجه کنیم و برخی مشکلات را ریشه یابی کنیم خواهیم دید دلیلش دیده نشدن است، اصولاً انسان‌ها نیاز دارند دیده شوند، به‌عنوان مثال مردی که برای همسرش در یک روز متعارف و غیرمتعارف هدیه‌ای می‌گیرد، این مصداق بارز دیده شدن است، یعنی من تو را دیدم و برای تو ارزش قائلم، همین دیدن انرژی زیادی به همراه دارد، کنگره هم از این قضیه مستثنا نیست.

گاهی در کنگره کاری انجام می‌دهیم و در ناخودآگاه خود دوست داریم دیده شویم و همین دیدن انرژی به همراه دارد، کنگره روز به‌روز گسترده‌تر می‌شود و رسیدگی به این شعب نیاز به قوانینی دارد که همه مرزبانان از یک چشمه استفاده می‌کنند، شاید خیلی از عزیزان ندانند کار مرزبان و ایجنت چیست؟ به همین دلیل است یک هفته در مورد آن صحبت می‌کنیم تا بتوانیم شرح وظایف این عزیزان را عنوان کنیم، مهندس در سی دی‌ها در مورد اینکه مرزبانی به چه صورت شکل گرفت توضیح داده‌اند ولی اگر بخواهیم در مورد جایگاه مرزبانی بگوییم؛ مرزبان یعنی کسی که از یک مرز مواظبت می‌کند که این مرز حرمت‌های کنگره و مرز جغرافیایی است، در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر در پیام سوم نبرد درون آمده است؛ جوانه‌ها به صف...! فاصله‌ای بین این جوانه‌هاست و منظور از جوانه‌ها مسافران سفر اول هستند، این فاصله و حریم توسط مرزبان حفظ می‌شود، کسی که مرزبان می‌شود از کار و تفریحاتش می‌گذرد و همین مشکلات خاص خودش را دارد، البته به همین میزان مشکلات فرصت برای آموزش هم دارد، ما هم باید برای دیدن این افراد با هدیه‌ای کوچک از آن‌ها قدردانی کنیم.
ایجنت هم واسطه بین شعبه و آکادمی است و شرح وظایفش موجود است که من توصیه می‌کنم تمام مسافران عزیز این وظایف را بخوانند و البته چیزی که بسیار مهم است نشریات است، اگر نشریات ضعیف باشد، ایجنت زیر سؤال می‌رود، در نشریات حدود 500 سی دی موجود است که گوش کردنشان برای هیچ مسافری منع ندارد، چه سفر اولی‌ها و چه سفر دومی‌ها می‌توانند از این سی دی‌ها استفاده کنند.
 

سخنان استاد در مورد مسافر:
چهارمین سال رهایی شهرام عزیز را تبریک می‌گویم، زمانی درونمان سؤالی ایجاد می‌شود که این تولدها برای چیست؟ گاهی فرد با موی سپید رها می‌شود و ممکن است با خود بگوید که دیگر از من گذشته است و برای چه تولد بگیرم، تولدهای کنگره حاوی پیامی است و فردی که در حال سفر است به‌خوبی می‌بیند و حال خوب را از بد تشخیص می‌دهد، تولد نمایانگر درمان قطعی اعتیاد است و چهره  بشاش و شادی که هیچ آثاری از تخریب و مصرف مواد مخدر را ندارد، یک الگوست، همین اتفاق هم برای من افتاد بااینکه در سال 80 ما نسل اول سفر بودیم، گاهی ممکن است فرد با خودش بگوید که از من گذشته است، در اینجا باید گفت اگر صور آشکار سن دارد، پس شاخص سن صور پنهان چیست؟ شاخص سن صور پنهان جایگاه تفکر و اندیشه است، فرد هر سنی داشته باشد ولی اگر تفکر و اندیشه نویی داشته باشد و باعث شود در ادامه فرد حال خوبی داشته باشد، نمایانگر این است سن صور پنهانی فرد بیشتر شده است، پس این تولد یک اندیشه و تفکر است، این پیمودن مسیری است که بسیار باارزش است، من بسیار خوشحالم که در حضور شما هستم و تولد شهرام عزیز را جشن می‌گیریم و به آقای رضا دولت آبادی هم تبریک می‌گویم که زحمت زیادی برای شهرام کشیدند.
 

اعلام سفر:
آقای شهرام، نام راهنما؛ آقای احمد حکیمی، آنتی ایکس مصرفی؛ شیشه، مدت سفر؛10 ماه و 25 روز، به روش DST با داروی اپیوم سفر کردم و رهایی 4 سال و 1 ماه و 22 روز.
 

آرزو:
آرزوی قلبی من این است که تمام سفر اولی‌ها به خواسته قلبی‌شان که رهایی است برسند.
 

خلاصه سخنان مسافر:

از خداوند شاکرم که کنگره را سر راه من قرار داد تا بتوانم خدمتگزاری هر چند کوچک در این راه باشم، از آقای حکیمی تشکر می‌کنم، از راهنمای همسفرم و همسفرم سپاسگزارم و تشکر ویژه‌ای هم از جناب مهندس دژاکام دارم.
تمام درد و رنجی که در زندگی شاهدش هستیم به خاطر قطع شدن سیم ارتباطی فرد با قدرت مطلق است که باعث می‌شود ایمان از بین برود و شهر وجودی بی امنیت، خواستگاه نیروهای منفی و خواسته‌های نامعقول باشد، ولی اگر ایمان باشد، امنیت هست و همین سبب می‌شود درون فرد بستری مناسب برای کاشت بذر نیکو باشد، من هم از این قضیه مستثنا نبودم، کبر و منیت تمام وجودم را در بر گرفته بود و اسیر مواد مخدر شدم، یکی دو سال اول خوب بود، ولی همیشه به دنبال راهی بودم که از این تاریکی خارج شوم همه راه‌هایی را که رفتم اشتباه بود تا در نهایت درگیر شیشه شدم و عمیق‌ترین تاریکی‌ها را تجربه کردم و آرزوی یک لحظه آرامش، یک ساعت خواب راحت را داشتم تا اینکه همسفرم از طریق سایت با کنگره آشنا شد.
من در شعبه رباط کریم به رهایی رسیدم و همان‌جا در گیر محبت کنگره شدم، در طول سفر درگیر ناامیدی می‌شدم ولی همسفرم یک لحظه مرا رها نکرد، می‌گویند همسفر یک بال پرواز است ولی همسفر من برایم دو بال پرواز بود.

سخنان راهنمای همسفر:

ابتدا خداوند را شاکرم که فرصت خدمتگزاری به من داد، از جناب مهندس دژاکام بنیان کنگره 60 سپاسگزارم که به من اجازه خدمت دادند، بسیار خوشحالم امروز را در کنار شما هستم و شادیم را با شما شریکم، به آقای شهرام تبریک می‌گویم، به آقای حکیمی و آقای دولت آبادی هم تبریک می‌گویم، به خانم سارا تبریک می‌گویم که رهجوی بسیار خوبی بودند و همیشه در تمام مراحل کنار مسافرشان بودند و امروزه هم از خدمتگزاران خوب کنگره هستند، از همه همسفران می‌خواهم صبر کنند نه تحمل، چرا که انسان با صبر و تلاش بهترین جایگاه‌ها را تجربه می‌کند.
 

سخنان همسفر:
خدا را شکر می‌کنم که بار دیگر این جایگاه را تجربه می‌کنم، هر تولد یک معجزه است و حاوی پیام‌های بسیاری است، تزکیه و تهذیب کار بسیار بزرگی است و انسان با تزکیه و تهذیب است که می‌تواند به خودآگاهی و خودشناسی برسد تا در نهایت آرامش را تجربه کند، به شهرام تبریک می‌گویم که در این راه سخت با تلاش و صبر و فرمان‌برداری موفق شد، از راهنمای عزیزم خانم دژجو هم بسیار سپاسگزارم، همچنین از آقای حکیمی و دولت آبادی هم تشکر می‌کنم.

از طرف تیم وبلاگ نویسی نمایندگی وحید چهارمین سال رهایی آقای شهرام عزیز را تبریک می‌گوییم

شاد زی و شاکر!