حس و حال اردو چه طور بود؟

 آقا محسن خودتون رو معرفی می‌کنید؟

سلام دوستان محسن هستم مسافر. آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک، 11 ماه مدت سفر اول به راهنمایی آقای سیامک طالبی، روش درمان DST داروی درمان OT  ، رهایی 1 سال و 3 ماه

اردو خوش گذشت؟ چه حسی داشتید از اینکه در اردو بودید؟

بله البته. بار دومی بود که به اردو می‌رفتم. همان‌طور که در آموزش‌ها هم داریم که به‌مرورزمان طی پله‌های مختلف سفر حس و حال‌های مختلفی را تجربه می‌کنیم اردو هم برای من همین‌طور بود. بار اولی که به اردو رفتم آخرهای سفر اولم بود. سال گذشته چون تازه مسئولیت OT رو به عهده گرفته بودم نتونستم برم و امسال که رفتم دیدم حس و حالم با دفعه قبلی که رفته بودم فرق داشت. مهم‌ترین چیزی که در اردو بود رفاقتی بود که بین بچه‌ها وجود داشت، بچه‌ها در اردو به‌صورت لژیونی خدمت می‌کردند و به خاطر همان رفاقتی که گفتم برای هیچ‌کس مهم نبود که اردویان از چه شعبه‌ای است، چه جایگاهی دارد و...

حس و حال اردو چه طور بود؟

همونطور که گفتم مهم‌ترین ویژگی اردو همبستگی و رفاقتی بود که بین بچه‌ها برقرار بود. همه‌کاره‌ای اردو توسط خود اعضای کنگره انجام می‌شد. از نانوایی و آشپزی و مسائل دیگر گرفته تا بنایی و... حدود 300 نفر از اعضای کنگره در اردو حضور داشتند که به طبع همه آموزش گرفته بودند و سفر دومی بودند و خدا رو شکر من بین اون 300 نفر هیچ‌وقت تنشی ندیدم که به وجود به یاد. حرمت و قوانین کنگره کاملاً رعایت می‌شد، احترام به پیشکسوت و احترام به همدیگر خیلی مشخص بود و حس محبت و احترام به هم در وجود همه بود و وقتی یک نفر به مشکل برمی‌خورد همه با جون و دل به هم کمک می‌کردند و مهم هم نبود که چه کسی از کدام شعبه است مثلاً من 2 روز مریض شدم و بچه‌های شعبه اصفهان خیلی به هم کمک کردند و اگر بچه‌های لژوین خودمان کنارم نبودند اصلا احساس نمی‌کردم کسانی که در کنارم هستند غریبه هستند یا از یک شعبه دیگر.

 فرق اردوی بلده با مسافرت‌های شخصی که تابه‌حال رفتید چی بود؟

مهم‌ترین فرق اردو با بقیه مسافرت‌های دوستانه‌ای که رفته بودم این بود که همه یکسو بودند، افکار همه در یک‌جهت بود، خط آموزشی یکی بود و حس گذشت در همه افراد وجود داشت. من بار اولی که به اردو رفته بودم چون در سفر اول بودم بیشتر چیزها را برای خودم می‌خواستم، از همه‌چیز بهترینش رو اول برای خودم در نظر می‌گرفتم و بعد اضافه‌اش را به دیگران می‌دادم مثلاً در چادری که بهمون تعلق‌گرفته بود سعی می‌کردم بهترین جا برای من باشد و... اما امسال دیگه این چیزها زیاد مهم نبود و بیشتر از همه سعی می‌کردیم که  در درجه اول بهمون خوش بگذره چون بیشتر افرادی که آمده بودند آموزش‌ها را گرفته بودند و از من قدیمی‌تر بودند

 فضای اردو ازنظر آموزشی چه طور بود؟

 هرروز یک کارگاه آموزشی عمومی داشتیم که همه افراد بودند و طبق برنامه هفتگی کنگره جلسات در اردو هم برگزار می‌شد.

 حرف آخر؟

فقط اینکه خیلی باحال بود و صد در صد برای سال بعد طوری برنامه‌ریزی می‌کنم که حتماً در اردو باشم...

منبع کنگره60: وبلاگ نمایندگی قزوین