مصاحبه با آقای عباس خدا وردی ـ یکی از مسافران کنگره60 (نمایندگی سمنان)
لطفاً خودتان را برای ما معرفی کنید و برای ما بگویید که متولد کجا و چه سالی هستید؟
سلام دوستان من عباس هستم یک مسافر , از شعبه سمنان،من متولد سال 1357 و از شهر شاهرود هستم.
- زندگی شما قبل از اینکه مصرفکننده کامل مواد شوید چگونه بود و چه شد که عباس یک مصرفکننده شد؟
من قبل از آن زندگیام خیلی خوب بود و ورزش میکردم با خود میگفتم هر کس که مصرفکننده شود من نمی شوم و با اطرافیانم روابط دوستانه و خیلی خوبی داشتم و همه من را قبول داشتند.
من در سن 24سالگی بود که برای اولین بار مواد مصرف کردم و خیلی زود و سریع درگیر مواد شدم تا جایی که باز هم دو سه سال اول را فکر نمیکردم که معتاد هستم و شدم و با اینکه نیاز به قرص و مواد را حس میکردم ولی باز هم خود را معتاد نمیدانستم و خوردن قرص را اعتیاد به حساب نمیآوردم و یک هفته که مواد مصرف میکردم بعد از آن قرص میخوردم که به خیال خود درگیر مواد نشوم و این زرنگبازی من , کار دستم داد و من خیلی زود به یک مصرفکننده کامل مواد تبدیل شدم.
-آیا به مراکز دیگری برای ترک مواد خود هم رفتهاید؟... , و آیا نتیجهای هم گرفتهاید؟
فراوان. . .من در اکثر کلینیک های سمنان برای ترک مواد رفتهام و در آنجا پرونده دارم و2 بار هم سابقه خرید دارو از ماهواره را داشتم و نزد پزشکان متعددی هم رفتهام که هیچکدام از این راهها به من کمک نکرد و نتیجهای نگرفتم .انواع قرصها مثل ترامادول ،آمی تریپلین،بوپر نورفین،کلوندین ودیفنوکسیلات وشیاف دیکلوفناک وخلاصه هر چیزی که بدن را گرم میکرد برای فرار از دست مواد استفاده کردهام،و با این روشها دقیقاً وسط مردابی قرارگرفته بودم که هر چه بیشتر دست و پا میزدم بیشتر در اعماق تاریکیها فرو میرفتم.
-مهمترین چیزی که باعث شد شما در کنگره به درمان برسید چه بود؟
برای من خیلی سخت بود که وابسته به مواد و قرص باشم و این وابستگی من را آزار میداد به همین دلیل تصمیم گرفتم که از دست مواد رها شوم و خواست قوی و کمک آموزشهای ناب کنگره و سعی و تلاش زیاد من در طول سفر برای رهایی از مهمترین و اساسیترین عواملی بود که باعث شدند من به رهایی برسم.
-چرا بعد از رهایی و پایان سفر اول در کنگره ماندید؟
احساس نیاز به آموزشهای کنگره و اینکه با خدمت کردن حال من خوب میشد.
-صحبت از خدمت کردن شد،خدمت کردن به معنای واقعی چه ویژگیهایی را باید داشته باشد؟
خدمت باید خالصانه و بدون منت باشد(بدون چشمداشت) چون هدف ما از جمع شدن در کنار هم خدمت کردن و آموزش درست گرفتن است تا به تعادل و حال خوش برسیم.کسی ما را مجبور به خدمت کردن نمیکند پس اگر خدمتی را قبول کردیم باید به بهترین شکل ممکن انجام بدهیم.
-اکنون شما در شعبه سمنان چه جایگاه خدمتی دارید؟
من در قسمت oT مشغول به خدمت و آموزش گرفتن هستم.
-نظر شما در مورد شربتoT به عنوان داروی درمان بیماری اعتیاد در کنگره چیست؟
شربت oT بهترین دارویی است که از بدو تاریخ تاکنون , بهتر و قوی تر از آن پیدا نشده است .و چون زود با بدن سازگار میشود بهترین دارو برای درمان بیماری اعتیاد از نظر کنگره است.ولی چیزی که مهم است این است... که من باید بدانم که چندین نفر برای اینکه این دارو به دست من مسافر برسد در پشت پرده فعالیت دارند و زحمتهای فراوانی برای اینکه به بهترین شکل ممکن به دست من مسافر برسد میکشند ،پس باید قدر آن را به خوبی بدانیم به خصوص در سفر اول که مهمترین دغدغه من نگهداری از شربت ot باید باشد و به عنوان دارو به آن نگاه کنم.
-چه عواملی در رهایی یک فرد مسافر در کنگره میتواند نقش بسزایی داشته باشد؟
کنگره یک آموزشگاه است و باید یک مسافر در جریان آموزشهای کنگره باشد و همیشه فرمانبردار و مطیع کمک راهنمای خود باشد چون ما در کنگره به دنبال قطع مواد نیستیم ، خیلیها در بیرون از اینجا قطع مواد شدهاند ولی حال خوش و خوبی ندارند.شفا و رهایی یک فرد مسافر در کاربردی کردن قوانین زندگی که همان جهانبینی است میباشد.
-اشاره به حال خوش نمودید،رسیدن به حال خوش در کنگره و زندگی از نگاه شما چگونه است؟
در این مورد باید قوانین حال خوش را عملی و کاربردی کنیم. این قوانین چه میگویند،میگویند که در زمین باید زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند،آنچه برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم و گاهی بستانیم گاهی ببخشیم و گاهی قصاص کنیم.
-از نقش همسفر در رهایی و زندگی خود برای ما بگویید؟
نقش همسفر در رهایی و در تمام زندگیام خیلی پررنگ و موثر بوده است،همسفرم در دوران مصرف من اصلاً جلوی من قرار نگرفت بلکه سعی کرد با آرامش خود , من را وادار به درمان و رهایی از دام اعتیاد کند که همین طور هم شد
-عباس از لحاظ اجتماعی کجا باید میبود که الآن به خاطر تخریبهای مواد آنجا نیست.و چه برنامهای برای رسیدن به آنجا دارید؟
حداقل این بود که درس میخواندم و به جای اینکه الآن کارگر یک مجموعه باشم , میشد که مدیر آنجا باشم .اعتیاد واقعاً سد محکمی است در مقابل انسان و آینده آن،و حتی از لحاظ اقتصادی هم میتوانستم در شرایط خیلی بهتر از الآن باشم.برنامههای زیادی برای آینده دارم ولی سعی میکنم از روی احساس و بدون تفکر نباشد.
-عباس دوران مصرف چگونه انسانی بود و چه زندگی داشت والان چه طور؟
عباس دوران مصرف یک کلاف سر در گم بود که راهی برای رهایی پیدا نمیکرد و همش در جا میزد،واصلا زندگی خوبی نداشت چون زندگی او فقط مواد بود،ولی الآن حداقل میداند که همیشه بهترین راه را با تفکر و آگاهی و شناخت کامل باید پیدا کند.و معنی زندگی کردن الآن بازندگی قبل از کنگره با هم متفاوت بوده واصلا در یک جهت نیستند،و اینکه عباس همیشه امید به آیندهای روشن و یک زندگی خوب و عالی در کنار خانواده را داشته و خواهد داشت.
-و سخن آخر؟. . .
در ابتدا از شما تشکر میکنم و از کمک راهنمایم آقای حافظی تشکر میکنم .که کاملاً تأثیر بسزایی در شکلگیری عباس الآن وزندگی آن داشته است.
و امید رهایی برای همه سفر اولیها و آرزوی ورود به کنگره و درمان برای تمام آنهایی که خواستار رهایی از اعتیاد را دارند خدا قوت آقای خدا وردی. . . من هم به نوبه خودم از شما تشکر میکنم که به بنده افتخار مصاحبه را دادید.
نویسنده و تهیه گزارش:مسافر محمود
منبع : وبلاگ نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
2111