من پریناز هستم یک همسفر؛ آنتیایکس مصرفی مسافر من شیشه و تریاک بود و ایشان مدت پانزده ماه و پنج روز با روش DST و با داروی اپیوم سفر کرد و در حال حاضر سه سال و سه ماه است که آزاد و رهاست.
تأثیر اعتیاد بر خانواده شما چگونه بوده است؟
من در خانوادهای پرورش یافتم که هیچیک از اعضای خانواده، با هیچگونه ماده مخدر و حتی سیگار هم آشنایی نداشت. من با هزار و یک آرزو ازدواج کردم و اندکی پس از ازدواج بود که متوجه اعتیاد مسافرم شدم. اعتیاد تأثیرات منفی زیادی بر خانواده دارد؛ اعتیاد
غولی است که هر چه جلوتر میرویم، بزرگتر میشود و بههیچوجه نمیتوان با آن درگیر شد. هر چه برای خلاصی بیشتر تلاش میکردیم، گویی به قعر چاه نزدیکتر میشدیم. پذیرفتن این مسئله برای من بسیار سخت بود و تمام تلاشم این بود که خانوادهام از
اعتیاد مسافرم آگاه نشوند. بیشترین فشار روی من بود اما من برای دوام پیوند نوپایمان این فشار را تحمل میکردم.
فرق نگاهی که با آموزشهای کنگره 60 در یک رهجو پدید میآید، چگونه است؟
شک نداشته باشید که فرق نگاه در هر رهجویی ایجاد میشود، ولو اینکه حرکت او کند باشد. من این تغییرات را در زندگی خود بهخوبی حس میکنم و علیالخصوص در مسافرم این تغییرات بسیار چشمگیر است؛ حتی این تغییرات در فرزندم نیز بهخوبی
محسوس است و من شاهد تأثیر آموزشهای کنگره در او هستم؛ وقتی من دخترم را با سایر کودکان مقایسه میکنم، آرامش را در وجود او حس میکنم و علت این امر را در آموزشهای جهانبینی کنگره 60 میدانم.
دامنه تغییرات هر فرد در کنگره 60 به چه عواملی بستگی دارد؟
مهمترین عامل به خواست یک فرد مربوط میشود. من در اوایل سفر اول تنها به خاطر مسافرم به کنگره میآمدم، اما رفتهرفته متوجه شدم که آموزشهای کنگره طیف وسیعی دارد و بسیار کاربردی است، این آموزشها در هیچ دانشگاهی تدریس نمیشود. خواست قوی من برای رهایی، باعث شد تا آموزش پذیری من نیز قویتر شود. به نظر من تغییر جهانبینی و دیدگاه هر رهجو بستگی به خواست قلبی او دارد.
بنا به گفته آقای امین، بدست آوردن اهمیت دارد اما حفظ و نگهداری آن به این جهت اهمیت دارد که اگر ما نتوانیم آن را انجام دهیم، قطعاً در اختیار نیروهای بازدارنده قرار خواهد گرفت. شما برای حفظ آموختههای خود از چه روشی استفاده میکنید؟
امواج بازدارنده به دنبال این هستند که دانایی فرد را متوقف کنند. من بهشخصه سعی میکنم تا آموختههای خود را کاربردی کنم و همین عامل باعث حفظ آموختهها میشود.
جایگاه زن در کنگره 60 چگونه است؟
زن در کنگره 60 از جایگاه خاصی برخوردار است. اعتیاد ضربه مهلکی به خانواده و بهویژه به زن وارد میکند. من هم با چنین احساسی وارد کنگره 60 شدم، اما در این فضا متوجه شدم که زن در کنگره 60 ارزش والایی دارد و همین امر سبب شد تا من در پی ارتقاء و
رشد باشم. از ارزش یک زن در کنگره 60 همین بس که یک هفته را برای بزرگداشت او اختصاص دادهاند.
خانم پریناز شما در صحبتهایتان اشاره کردید که مسافر شما هنوز موفق نشدهاند در آزمون کمک راهنمایی قبول شوند. واکنش ایشان در برابر قبولی شما در آزمون کمک راهنمایی چه بود؟
آزمون کمک راهنمایی مصادف شد با دانشگاه رفتن مسافر من و ایشان بنا به توصیه مهندس دژاکام مبنی بر ادامه تحصیل مسافران و همسفران و همچنین با توصیه راهنمای خودشان اولویت را به دانشگاه رفتن دادند. مسافر من تصمیم گرفت تا پایههای علمی و
مالی خود را مستحکم کند و سپس در جایگاه کمک راهنمایی قرار گیرد. بعد از قبولی من در آزمون کمک راهنمایی، او بسیار خوشحال شد. با تولد فرزندمان کمکهای او هم بیشتر شد و شرایط حضور مرا در کنگره به بهترین شکل فراهم کرد.
فرزند شما بعد از رسیدن شما به جایگاه کمک راهنمایی متولد شد، حضور او چه تأثیری بر خدمت شما در کنگره 60 داشت؟
عشق به خدمت و عشق به رهجویانم سبب شد تا من به مشکلات فائق آیم. شاید در ابتدای تولد فرزندم برخی مشکلات مانع از حضور فعالانه من شد، اما با عملی ساختن وادی هشتم، راه برای من نمایان شد. عشق به رهجویانم باعث شد تا من مجدداً در
کنگره حضور یابم.
به نظر شما ورزش در پروسه درمان میتواند مؤثر باشد؟
من به ورزش بسیار علاقهمندم و احساس میکنم که همسفران هم بهاندازهی مسافران به ورزش نیازمندند. ورزش به من در پروسه درمان بسیار کمک کرد. ورزش در کنگره 60 یک نوع آموزش است. با توجه به مسئولیتی که در ورزش همسفران در رشته والیبال به
من سپرده شد، توانستم اندکاندک با کاربردی ساختن وادی نهم نقطه تحمل خود را بالا ببرم. من با پیاده کردن این وادی توانستم خشم خود را کنترل کنم و علت این امر را هم حضور در ورزش کنگره میدانم. نباید تنها شرکت در جلسات و لژیونها را آموزش
بدانیم، فعالیت در ورزش کنگره هم میتواند سرشار از آموزش باشد.
نظر خودتان را در رابطه با دستور جلسه این هفته کنگره 60 «کار، تحصیل و قدرت» بیان کنید:
دستور جلسه این هفته، ذهنم را بهشدت مشغول خود ساخته است. زمانی که من متوجه اعتیاد مسافرم شدم، تحصیلات خود را در دانشگاه متوقف کردم؛ چون کشش و توانایی برای ادامه تحصیل نداشتم؛ اما با این دستور جلسه و همچنین با دیدن مسافرم و
عزم او در ادامه تحصیل، تشویق شدهام تا تحصیلات خود را ادامه بدهم.
کلام پایانی:
در دورانی که من با اعتیاد مسافرم دستبهگریبان بودم، این جمله را بارها در ذهن خود مرور میکردم:
حتی در بنبست هم راه برای رسیدن به آسمان باز است، فقط باید پرواز کردن را بیاموزیم. من واقعاً پرواز کردن را در کنگره آموختم. اینکه چگونه یک بال پرواز باشم. پرواز کردن در کنار مسافرم را مدیون آموزشهای کنگره هستم. ما در کنگره یاد گرفتهایم زمانی که به مشکل برمیخوریم، متوقف نشویم و بدانیم که راه آسمان همیشه باز است
منبع کنگره 60: نمایندگی شادآباد