سی دی فرضیه ایکس {{ آقای مهندس دژاکام }}
علم پیچیده نیست . هر چیزی کلید دارد . تا زمانی که در مباحث علمی ما کلیدی پیدا نکنیم هرگز نمیتوانیم آن مبحث را باز کنیم یا آن علم را پیدا کنیم. ممکن است با باروت آن در را باز کنیم و جز تخریب چیز دیگری ندارد .
علم متعلق به همه انسانها میباشد ، علم برای قشر خاصی نیست .
یکی از مسائل پیچیدهای که از قدیم وجود داشته ، مسئله اعتیاد است . رنج و درد بشر از روی نادانی و جهل نیست ، رنج و درد بشر از دانشهایی است که کشف نشده و در مورد خیلی بیماریها هنوز دانش آن را کشف نکردهایم و چون سرطان را کشف نکردیم ، انسانها در درد و رنج به سر میبرند .
در مقوله اعتیاد دقیقاً همین طور است . از زمانی که اعتیاد پیدا شد تا به امروز ، هیچ راهحلی برای درمان اعتیاد پیدا نشده که بپذیریم. به طوری که همه اندیشمندان جهان در تمام سطوح در مقابل اعتیاد زانو زدند و گفتند : اعتیاد درمان ندارد . ترک وجود دارد ولی درمان وجود ندارد .
مهندس میگوید : من میگویم اعتیاد ممکن است چندوجهی باشد ولی درمان اعتیاد چندوجهی نیست .درمان اعتیاد یک وجه دارد . این نیست که ما با صدها مجهول طرف هستیم ، چون این مسئله را پیدا نکردیم .
اعتیاد از دیدگاه ما جسم، روان، وجهانبینی است.
در مقوله جسم هیچ پیشرفتی نشده و هیچ کس نمیداند چه میکند . اگر معتقد هستیم اعتیاد یک بیماری چسمی است و میخواهیم بیماری جسمی یک فرد را درمان کنیم ،یک سؤال مطرح است که کجایش را میخواهیم درمان کنیم ؟ خرابی مطرح است .
شخص معتاد افسرده است علت و ریشه افسردگیاش کجاست ؟ چرا فرد خواب نمیرود ؟ آن عوامل چی هست ؟ ما باید آن عوامل را روشن کنیم و تا زمانی این عوامل پیدا نشود ، ما به درمان نمیرسیم .در تمام تئوری سیستم ایکس در مورد من 100 در 100 به اثبات رسیده .( مهندس دژاکام )
مطالبی که در کنگره 60 به آن رسیدیم ، دیدیم که افرادی که تحت درمان تریاک به درمان میرسند اگر یک بیماری هم داشتند حالا قبل از اعتیاد یا در زمان اعتیاد ، وقتی به درمان میرسند آن بیماری هم بر طرف میشود . مثلاً ناراحتی روده داشته ، مشکل معده داشته ، میگرن داشته ، ناراحتی قبلی داشته و ...... وقتی اعتیادش به درمان میرسد آن بیماری هم از بین میرود .
در اینجا بررسی کردیم چه چیزی وجود دارد بین بیماریهای جسمی غیرقابل علاج و بیماریهای روحی روانی و اعتیاد ؟
اوایل افراد میآمدند میگفتند که فلان بیماری را داشتیم الآن خوب شدیم ، بعدها دیدیم که تعدادشان زیاد است . پس طبق فرضیه باید یک نقطه مشترکی وجود داشته باشد که هم در اعتیاد و هم در بیماریهای جسمی و روان اصل موضوع تئوری سیستم ایکس است . تمام حالات روحی و خلقی ما تحت یکسری هورمونها و...... میباشد در پزشکی .
اگر ما چغندر بخوریم به مدت 10 سال به چغندر معتاد نمیشویم ، اگر نخوریم اعصابمان خورد نمیشود . مثل برنج ، نان ، گوشت ، ولی تریاک اگر باشد ، الکل باشد بخوریم ، بعد یک مدت نخوریم اعصابمان خورد میشود ، بیرون روی میگیریم و.....
مغز که تمام قسمت فرماندهی بر عهدهاش است که سد خونین ،مویرگهایی هستند که خون را به مغز میرسانند .این سلولها خیلی به هم نزدیکاند و چیزی نمیتواند از بین آنها عبور کند ، به دلیل اینکه بعضی از میکروب ها ، ویروسها اجازه ندارند وارد سیستم مغز بشوند که در کار مغز مداخله کنند . ولی مواد مخدر ، داروهای روانگردان و الکل تنها موادی هستند که میتوانند از سد خونین رد شوند و وارد مغز شوند ،وقتی وارد شدند در سیستم مداخله میکنند . اگر مداخله نکنند خلق و خوی تغییر نمیکند.
وقتی فردی مشروب میخورد و مست میکند . الکل از سد خونین عبور میکند و وارد مغز میشود و در سیستم های مغزی مداخله میکند . تریاک هم همین طور اختلالات در مغز به وجود میآورد . اینها در چربیها حل میشوند و از سلولها عبور میکنند و کنترل مغز را به آرامی به دست میگیرند.
وقتی سالیان متوالی مواد مصرف کردیم ، یواشیواش سیستم بدن وابسته به مواد مخدر میشود . مثلاً اگر تریاک مصرف کرد دیگر افسردگی ندارد .
در وحله اول مواد مخدر وقتی انسان استفاده میکند ، یک ویژگی و خواصی دارد که انسان از آن استفاده میکند . ممکن است مواد مخدر مشکلی را حل کند ولی بعدها چندین مشکل را به وجود میآورد .به خاطر این مواد در سیستم های شیمیایی بدن تغییر ایجاد میکند .
وقتی ما میخواهیم به جایی برویم باید مقصد را تعیین کنیم و هدف مشخص شود . مبدأ را باید تعیین کنیم . مسئله بیماری اعتیاد مبدأ است و مقصد و هدف مشخص نیست . به همین دلیل است هیچ معتادی به درمان نمیرسد .
تعریف سیستم x : به مجموعه ناقلهای عصبی ، هورمونهای درونریز و برون ریز و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر و نیز تأثیر آنها بر سایر اعضای بدن گفته میشود . این تأثیر متقابل و تا حدودی برای انسان امروزی شناختهشده و در مواردی همچنان ناشناخته است .
تأثیری که اینها دارند برای بشر امروزی یک مقداری شناختهشده است و خیلی از آنها ناشناخته است . تریاک الکالوئید هایش را میدانیم ولی الکالوئیدهایی در آن هست که تا کنون کشف و پیدا نشده .
وقتی کسی مسموم میشود ، او را به بیمارستان میبرند و سم را از بدن او خارج میکنند ولی برای اعتیاد اینگونه نیست . وقتی مواد را از بدن او خارج کنیم او پاک نمیشود در این حالت سکته میکند و هزار تا بلا سرش میآید .
سیستم ایکس شامل تمام ناقلهای عصبی ، هورمونها میباشد ، اینهایی که تمام فرماندهی سیستم را بر عهدهدارند .
آنتی ایکس یعنی ضد ایکس . چیزهایی که تعادل ناقلها و هورمونها را به هم بزند میشود ضد x .
تعریف آنتی x : به کلیه مواد مخدر ، مواد محرک ، مواد توهم زا ، الکل ، داروهای روانگردان ، مجموعه داروهای اعصاب که به نحو صحیح مورد استفاده قرار نمیگیرد و در سیستم ایکس میباشند.
نظریه ایکس میگوید : بیماری اعتیاد و اکثر بیماریهای مزمن جسمی و روانی غیرقابلدرمان ، با تنظیم شدن مجدد سیستم ایکس که از تعادل خارج شده است ، قابلدرمان میباشند .
تئوری x میگوید : منشأ و مبدأ تمام بیماریها چه جسمی و چه روحی و روانی عدم تعادل این سیستم است .ما در هر چیزی یک شاخص داریم مثلاً واحد اندازهگیری طول متر ، وزن کیلوگرم و.....
ما یک مواد مخدر را به عنوان شاخص قرار دادیم تمام اثرات سوء آن ، درمانش را مشخص کنیم و بر مبنی آن ماده مخدر بر مواد مخدر دیگر بررسی کنیم.
ما شنیدیم که هر مواد مخدری که بیرون روی بعد از ترک آن داشته باشد اعتیاد دارد ولی اگر بیرون روی نداشته باشد ، اعتیاد نمیآورد .
ولی طبق نظریه ایکس میدانیم که اعتیاد یعنی جایگزین شدن در سیستم ایکس . در اینجا تریاک را به عنوان شاخص تعیین میکنیم. به این دلیل به عنوان شاخص قرار میدهیم چون قدیمیترین و کهنترین دارو میباشد و در اثر سوءاستفاده انسانها از تریاک یک ماده مخرب و بدبخت رین ماده کردند.
فاکتور دیگر که تخریبهایی که به روان وارد میکند ، فاکتور سوم که تخریبهایی که به تفکر و جهانبینی وارد میکند .
اعتیاد 2 بخش میشود . یکسری عکسالعملهای آشکار رخ میدهد و یکسری عکسالعمل های پنهان .
عکسالعمل آشکار : وقتی شخص مصرفش را قطع کرد تا 24 ساعت بعد به حداکثر میرسد . عرق کردن ، بیرون روی ، عطسه کردن ، آبریزش بینی ، استخواندرد .
عکسالعمل پنهان : افسردگی ، بیقراری ، بیخوابی ، قسمت مهم همین است و به دلیل عدم تعادل سیستم مغز میباشد .
کسی که مواد مخدر ، تریاک ، هروئین و ...... مصرف میکند و اگر ما موفق بشویم مواد مخدر آن را قطع کنیم و این شخص مصرف نکند یک شوک فیزیولوژی به این شخص وارد میشود .
موقعی معتاد تحریک میشود ، وسوسه و گرایش به سمت مواد دارد که بدنش کمبود دارد . اگر ما مواد مخدر بدن را به حالت تعادل برسانیم ، معتاد نیاز به مصرف مواد مخدر ندارد .
معتادان در اول کار لذت جو هستند ولی وقتیکه مصرفکننده شدند این لذت جوئی نیست ، یک شیشهای یک کراکی ، یک هروئینی بعد از اینکه معتاد شد دیگر برای لذت جوئی مصرف نمیکند . چون آن موقع اگر مواد مصرف نکند ، بیرون روی پیدا میکند ، خواب ندارد ، نیازش میشود .
کسانی که درمان شدند از اعتیاد ، نباید بگویند من درمان شدم ، باید هیچ کس باور نکند اینها درمان شدند .باید به تعادل در قسمت جسم، تعادل در قسمت روان ، تعادل در قسمت تفکر و اندیشه بر قرار باشد.
نویسنده : م – باقری -- حیدری
منبع : وبلاگ مسافر امیرحسین باقری
- تعداد بازدید از این مطلب :
9185