English Version
English

«وادی هشتم» و تأثیر آن بر کاهش وزن به روش تدریجی

«وادی هشتم» و تأثیر آن بر کاهش وزن به روش تدریجی
به نام خداوند دانا و توانا

لژیون جونز آقایان صبح روز جمعه مورخ 1393/01/29 با استادی آقای مهدی سلطانی و با دستور جلسه “وادی هشتم و تاثیر آن” روی من برگزار شد.

آقای مهدی سلطانی: شما هر مدل روی پله هایتان باشید و تغییر در نگرش بدهید و تمام موارد را رعایت کنید، اگر ورزش در زندگیتان نباشد عملا شما دچار اضافه وزن خواهید شد. یک معادله ساده است که تنظیم ورودی و خروجی است. در روش دی اس تی اولین کاری که می کنیم نظم می دهیم یعنی ورودی را تثبیت می کنیم یعنی ساعت ها و مقدار حجمی که دارد را تنظیم می کنیم و یواش یواش از ورودی کم می کنیم و خروجی را اضافه می کنیم. طبیعتا غذایی که شما می خورید ورودی شماست و خروجی شما آن فعالیت های جسمی است که انجام می دهید. اگر حرکت جسمی قطع شود ممکن است در این 11 ماه نتیجه بگیرید ولی در طول زندگی باعث می شود شما خروجیتان کمتر شود و شما اگر ورزشتان از 3 جلسه شده 1 جلسه باید حواستان به ورودی باشد. اتفاقی که سر فوتبالیست ها می آید، 7 ساعت به طور حرفه ای تمرین می کنند یک مرتبه ول می کنند، ورودی همان است ولی خروجی کم شده و همه چیز یک مرتبه از تعادل خارج می شود. پس یک برنامه ثابت در کل مسیر زندگیتان داشته باشید. چیزی که باعث تناسب اندام شما می شود داشتن حرکت و فعالیت جسمی است و ورزش کردن است. دو جلسه در هفته عالی است و سه جلسه بهترین حالت است. به نظر من هر روز ورزش نکنید شاید شرایطتان جوری باشد که الان بتوانید ورزش کنید ولی ممکن است شرایط عوض شود و اگر 2 هفته 3 هفته ول کنید می بینید شما اضافه وزن می آورید. تایم آن هم اصلا در استپ اول مهم نیست. ورزشی که ما قبول داریم ورزش هوازی است. مثال مثلث احتراق را داریم که گرما، ماده سوختنی و اکسیژن است که ماده سوختنی برای همه وجود دارد، گرما هم با فعالیت جسمی و فیزیکی به وجود می آید و اکسیژن هم حجم هوایی که می کشی، هر چه تندتر نفس می کشی چربی سوزی بیشتر می شود. ورزشهای هوازی برای با بردن نقطه تحمل مثل دویدن. برای بچه هایی که تازه شروع کرده اند ممکن است دویدن خیلی سخت باشد و از پیاده روی شروع کنید. من باید نقاط تحملم را بشناسم و آنها را بالا ببرم. بهترین ورزش هوازی هم دویدن است که با یک کتانی راحت و لباس ورزشی می توان آن را انجام داد.

آقا صادق: وادی هشتم وادی حرکتی ماست. یک موقعی ما از دور می ایستیم یک قضیه ای را می بینیم و می خواهیم در آن حرکت کنیم، سختمان می آید وارد قضیه بشویم مثل سفر جونز. خیلی ها سوال می کنند سفر جونز چه جوری است؟ ما می توانیم دو تا گزینه داشته باشیم که یکی این است که بگوییم سفر سخت است و دیگران توانستند و وزن کم کردن کار خیلی دشواری است و این چربی ها زیاد می شود و من ژنتیکی چاقم؛ یک موقع هم می توانیم بگوییم که دیگران توانستند و من هم می توانم، من باید وارد این قضیه بشوم و سفر کنم. در حرکت مشکلات ما حل می شود و اگر بایستیم و سکون داشته باشیم مشکلات ما حل نمی شود. در این وادی در مورد بازپرداخت بدهی صحبت می شود. ما بدهکار جسممان هستیم و این جسم به امانت به دست ما سپرده شده و باید از آن خوب مواظبت کنیم. به قول آقا مهدی اگر ما الان ورزش کنیم، پس اندازی است برای پیریمان. این جسم دست ماست و با تخریب و اضافه غذا خوردن این جسم را از بین می بریم و چند سال دیگر باید با یک هزینه زیاد پرداخت بکنیم.

آقا رضا: تا حرکت نباشد حتی اگر من به دانایی رسیده باشم کاری برای من انجام نمی شود. بنابراین من زمانی که بخواهم به تناسب اندام برسم و به یک تعادل جسمی و روحی و روانی برسم باید حرکت کنم و حضور در لژیون را خیلی جدی بگیرم. باید مقید باشم و بدانم که الان توان من چقدر است و نقطه تحمل و توانم را بالا ببرم و این با حرکت انجام می شود و بدون حرکت من نمی توانم رشد کنم. من فکر می کنم نباید به قدری فشار بیاوریم که آمادگی نداشته باشیم و بعد باعث تخریب جسمی بشود که بعد اصلا نتوانیم ورزش کنیم. باید خیلی آرام و به تدریج باشد. نیرویی که از کم شروع می شود و به تدریج آهسته آهسته زیادتر بشود به نقطه تحمل می تواند منتهی بشود ولی اگر من جوگیر بشوم و یا به هر دلیلی به خودم فشاری بیاورم ممکن است برای ترمیم آن آثارش یک مقدار زیادی زمان را از دست بدهم و بعد به جای اولم به سختی بتوانم برگردم. بنابراین این آرام بودن حرکت و تدریجی بودن حرکت خیلی مسئله مهمی است به خصوص در موارد ورزش. باید معادله را در نظر بگیریم. اگر ورودی ما درست نباشد این می آید انبار می شود و نمی سوزد و تبدیل به چربی می شود. ما باید تنظیم کنیم که میزانی که غذا می خوریم با میزانی که فعالیت های ورزشی داریم اینها جوری باشد که نتیجه شان تعادل جسمی و روانی باشد.

آقا الیاس: با حرکت راه نمایان می شود. من خودم قبل از اینکه بخواهم سفر لیدی جونز را شروع کنم اینکه مقدار و تایم غذا را تنظیم کردن و شمردن لقمه ها خیلی برایم سخت دیده می شد و فکر می کردم که چنین چیزی امکان پذیر نیست. غذا را که می خوردم اصلا نمی فهمیدم که چی می خورم و اصلا حجم غذا را متوجه نبودم. شروع به حرکت کردن کردم البته اوایل کار مقداری سخت بود ولی خیلی راحت راه برایم نمایان شد و توانستم مسیر را خیلی راحت تر جلو بروم.

آقا حشمت: من در طول سفر بشقاب هایم را عوض کردم و از بشقاب های کوچکتر استفاده می کردم. دید من نسبت به غذا تغییر کرد و خیلی ذائقه من عوض شد. الان چیزی که می خورم با حس است.

آقای مهدی سلطانی: مهمترین مسئله برای قوی شدن یک ساختار، نظم است و در این نظم تنظیم ورودی خیلی مهم است که شما بدانید چه مقدار ورودی وارد بدنتان می شود. قرار نیست تا آخر عمرتان قاشق ها را بشمارید، بعد از 10، 11 ماه سفر به جایی می رسید که دیگر لازم نیست قاشق هایتان را بشمارید. خود بدن با شما صحبت می کند و حس بعد از 10، 11 ماه و کار روی جهان بینی، تزکیه و پالایش شده و می دانی که یک قاشق اضافه را بخوری حالت بد می شود. به این می گویند رسیدن به فرمان عقل در زمینه تغذیه و هوشیاری در زمینه تغذیه. در سفر اول دقیق بودن راس ساعت و تعداد قاشق خیلی مهم است ولی بعد از 10، 11 ماه نیاز به شمردن ندارید و حستان به شما می گوید که چه مقدار بخورید.

ما در این وادی یاد می گیریم که حرکت کنیم ولی قبل از اینکه شروع کنیم به حرکت، خواسته مان مشخص بشود و بخواهیم که به تناسب اندام برسیم یا نه. این زمینه ذهنی را درست کنیم که می دانیم آیا پرخوری ضدارزرش است یا نه. یک عده هستند که این را نمی توانند تشخیص دهند و هم می خواهد زیاد بخورد و هم به تناسب اندام برسد. باید خواسته تان مشخص باشد. چیزی که باعث می شود شما به نتیجه برسید آهسته و پیوسته بودن است و نقطه تحمل را بالا بردن است. اصلی ترین کار ما در لژیون جونز تثبیت شرایط شماست یعنی شما بتوانید تثبیت کنید. پس حرکتی که می کنم را تا انتها باید ادامه بدهم و وسطش ول نکنم و بروم خیلی مهم است. اگر می خواهی نتیجه ای که می گیری پابرجا باشد و ماندنی باشد خیلی مهم است که حرکت هم ادامه دار باشد.

آقای امیر موذنی: ما در مورد وادی قشنگ صحبت می کنیم و آغاز نامه را می خوانیم ولی در نهایت اینها به یک کلمه می تواند ختم بشود به اسم دانایی. ولی دانایی به تنهایی برای من به شخصه به درد نمی خورد اگر آن را اجرا نکنم. اگر من قرار باشد به دانایی و دانایی موثر برسم باید تجربه ای که دارم را به کار ببرم. برای همه نمی توان یک نسخه را پیچید چون حس ها فرق می کندو  نمی توان گفت تو برو نان و پنیر بخور و تو برو عسل بخور یا تو حتما ظهر این ساعت غذا را بخور. هر کسی می گردد و نسخه فردی خودش را پیدا می کند که با حرکت کردن درست می شود. دانایی را از لژیون کسب می کنیم یا از سایت و آغاز نامه ولی هر کسی قرار باشد این دانایی به دردش بخورد باید حرکت کند و به دانایی موثر برسد.

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .