English Version
English

وادی هشتم و تأثیر آن روی من

وادی هشتم و تأثیر آن روی من

«به نام او»

با حرکت راه نمایان می‌شود.

هرچند قطار با کمک ریل جابجایی را ممکن می‌سازد اما بدون حرکت نه قطار را فایده‌ای است و نه ریل را!

در وادی هفتم یافتن راه را آموختیم حال باید در راه یافته شده حرکت کنیم چرا که تغییر از حرکت به وجود می‌آید و در نهایت تغییرات به تبدیل و ترخیص خواهند رسید.

حال در این وادی مطرح شده است که راه با حرکت کردن نمایان می‌شود یعنی تا حرکتی وجود نداشته باشد راهی برای پیمودن نخواهد بود! اما برای حرکت باید مطالبی را بدانیم، بدانیم که چگونه حرکت کنیم، از چه راهی برویم و حتی به کجا برویم! که این مطلب خود جای تفکر دارد.

در تمامی هستی حرکت وجود دارد حتی در اجسام جامد نیز حرکت وجود دارد اما بدون چشم مسلح این حرکت دیده نمی‌شود. همه چیز در حرکت است از نقطه‌ای معلوم با مسیری مشخص به نقطه‌ای معلوم. در نوشتارهای کنگره 60 آمده است که خداوند جهان را از امواج خلق کرد و حرکت خاصیت امواج است و لذا این خاصیت به جهان هستی رسید.

انسان نیز در حرکت است اما به واسطه اختیاری که دارد می‌تواند حرکت در مسیر ضد ارزش و یا حرکت در مسیر ارزش را انتخاب کند. در کنگره 60 آموخته‌ایم که چشمه آب حیات در تاریکی‌ها قرار دارد! می‌توان گفت یکی از بزرگ‌ترین درس‌های اعتیاد برای فرد مصرف‌کننده آموختن این مطلب بود که حرکت غلط و یا به عبارتی ضد ارزش به کجاها که ختم نمی‌شود!

آن چه بایستی مدنظر داشته باشیم این است که حرکت نیاز به زمان دارد، به عبارتی هیچ فردی یک‌شبه تبدیل به مصرف‌کننده قهار نشده است و این جای تفکر دارد.

این قانون را خوب می‌شناسیم و در تمامی مراحل زندگی از آن استفاده می‌کنیم مثلاً اگر قصد ساختن یک ساختمان را داریم توقع نداریم که یک‌شبه حاضر شود! اما چه می‌شود که زمانی که صحبت از درمان بیماری اعتیاد می‌شود همه سخن از درمان سرعت دار می‌کنند!

حال که راه را یافته‌ایم شایسته است در این مسیر حرکت کنیم، با در نظر گرفتن صبر در پارامتر زمان دست یافتن به تعادل که به نظر کنگره 60 فوق درمان است چندان دور از دسترس نیست.

 حال این حرکت چگونه است؟ یا چگونه باید باشد تا به مقصد برسیم؟

در کنگره 60 معتقدیم که انسان دارای صور آشکار و صور پنهان است. بنابراین می‌توانیم حرکت را در دو صور آشکار و پنهان تعریف کنیم. در سفر اول حرکت در صور آشکار می‌تواند حضور به موقع در جلسات، مشارکت کردن، صحیح مصرف کردن جیره‌ها، با نظم بودن و ... باشد. در صور پنهان نیز حرکت می‌تواند در حقیقت تغییر نگرش یا جهان‌بینی ما باشد. حرکت برای انسان باید هم در درون و هم در بیرون اتفاق افتد و در غیر این صورت بی‌تعادلی را به همراه خواهد داشت.

مثلث درمان اعتیاد در کنگره 60 که شامل جسم، روان و جهان‌بینی است تأییدی است بر این مدعا که در نوشتارها آمده است؛«اگر جسم و روان تغییر کند و درمان شود ولی جهان بینی درمان نشده باشد یعنی به تعادل نرسیده باشد بازگشت به اعتیاد حتمی است».

چیزی که برای فرد مصرف‌کننده وجود دارد مسئله بدهی است! یک فرد مصرف‌کننده بدهی دارد؛ چرا که تخریب ایجاد کرده است و برای آنکه بتوانیم به تعادل بازگردیم و از آرامش نسبی برخوردار باشیم بازپرداخت این بدهی لازم است.

این بدهی در مرحله اول به خود شخص ایجاد شده است یعنی جسم که امانت الهی است تخریب شده است. من به عنوان یک انسان مانند حاکمی هستم برای تمامی سلول‌ها یا ذراتی که جسم را به وجود آورده‌اند و به نام نشئگی هر بلایی که خواسته‌ام بر سر این ساکنین آورده‌ام! حال این مطلب که من عدالت را در بیرون آرزومندم اما خود حاکم نالایقی بوده‌ام باز هم جای تفکر دارد.

پس از آن که بدهی به خود پرداخت شد یعنی جسم سلامت شد، جهان‌بینی تغییر کرد و به واسطه این تغییر جهان اطراف تغییر کرد نوبت به بازپرداخت بدهی به اطرافیان و در نهایت به تمام عالم هستی است!

به نظر کار بسیاری مشکلی است اما کنگره 60 معتقد است با تبدیل شدن به انسان‌های سالم و صالح می‌توانیم از پس این مهم بر آییم.

در وادی آمده است هنگامی که خود را باور کنیم دیگران هم ما را باور خواهند کرد. این باور از خود باز هم کار یک شب و یک روز نیست چرا که واقعی بودن با واقعی وانمود کردن دو مقوله متفاوت هستند! برای باور کردن خودمان نیاز به موفقیت داریم، نیاز به احساس رضایت از خود داریم و این احساس به راحتی از طریق درست کم کردن پله‌ها یا جیره‌ها ذره‌ذره در ما به وجود خواهد آمد.

ما به تدریج با حرکت کردن می‌آموزیم که می‌توانیم و پس از آنکه غول اعتیاد به زانو در آید کاملاً باور خواهیم نمود که انجام هر غیرممکنی از دیدگاه یک مسافر کنگره 60 کاملاً ممکن است و تنها به تلاش در پارامتر زمان نیاز دارد!

شما دیگر به طوفان دچار نخواهید شد چرا که حل اشکال را آموخته‌اید... .

امواج چون گردباد بر زمين فرود مي‌آيند و آنچه برداشتني باشد با خود به امانت مي‌برند و اين جز فرمان حاصل نمي‌گردد .

پس با شما كه پيمان مي‌بنديد در انديشه آن باشيد كه از زمين برخاسته و به آن مكاني كه فرمان است رهسپار شويد.

در انتهای وادی 8 پیمانی وجود دارد که به زعم نویسنده تجربه کردن آن برای هر مسافر کنگره 60 کاملاً واجب و ضروری است. در این پیمان آمده است که می‌خواهیم یا تصمیم داریم که از ضد ارزش‌ها به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم.

کاری که در سفر اول انجام می‌شود همین است! سفر اول حرکتی است از اعماق تاریکی‌ها به سمت ارزش‌ها و خداوند، کائنات، هستی، جریان یا هر نامی که بر آن قدرت مطلق می نهی همواره در این مسیر همراه ما خواهد بود و هستند مسافرین دیگری که آنان نیز همراهان ما خواهند بود.

پس با ماست که در اندیشه باشیم و بدانیم که هر کدام از ما وظیفه اصلاح کردن خود را بر عهده داریم یا به قول حافظ:

من اگــــر نیکم اگر بد تو برو خـــود را باش

                                                   هــــــــرکسی آن دِرَوَد عاقبت کـــار که کِشت

با احترام

مسافر احسان رنجبر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .