فردی که بهعنوان کمک راهنما میخواهد خدمت نماید باید آموزشهای لازم را دیده باشد و کاملاً علم اعتیاد را بشناسد رسیدن به جایگاه کمک راهنمایی کار آسانی نیست یک راهنما راهی طولانی را پشت سر گذاشته تا توانسته ...
یکی از اساسیترین مسئلهای که در کنگره ۶۰ مدنظر میباشد راه و روش درمان بیماری اعتیاد است که هیچکس تاکنون موفق نشده این پرونده سنگین را قبول کند به همین دلیل تمام زوایا و کوچکترین مسائل موردبررسی قرار میگیرد. درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است. یک مصرفکننده زمانی که وارد کنگره میشود باید خواسته قوی برای درمان داشته باشد و اگر غیرازاین باشد درمانی صورت نخواهد گرفت.
وقتی افراد وارد میشوند شاید در ابتدا برایشان سخت باشد که سفر و مسیری طولانی در پیش دارند اما از همان آغاز آنقدر سفر لذتبخش میشود که باور ندارند چراکه از تاریکی بهسوی نور رفتن شوق بسیار دارد. کسی که راههای زیادی را رفته و بینتیجه بوده حال میخواهد قدم درراه جدیدی بگذارد که برایش ناشناخته است شاید گاهی تصورش این باشد که دوباره به بنبست برسد اما در کنگره دری به روی مسافر باز میشود و راهی نمایان میگردد که با راه و روشهای گذشته تفاوت زیادی دارد.
تمام انسانهایی که دست کمک و یاری بهسوی دیگری دراز میکنند خود این راه و مسیر را قبلاً طی کرده و وجودشان سرشار از عشق و محبت است، عشقی که باورش برای هر کس آسان نیست. در کنگره با واژههای زیادی آشنا شدیم که هیچکدام بیدلیل و بیمفهوم نیست و هرکدام معانی زیادی در بردارد. این موضوع نشانگر تفکر عمیقی است که آقای مهندس بکار بردهاند ازجملهی این واژهها؛ مسافر، همسفر یا راهنما و رهجو است.
رهجو فردی است که به دنبال راه است البته راه و مسیرهای زیادی برای موضوعات مختلف وجود دارد ولی آیا هر راه و مسیری انسان را به سرمنزل مقصود میرساند؟ کما اینکه همه ما برای درمان اعتیاد راههای زیادی را امتحان کردیم و متأسفانه همه آنها بنبست و بیراهه بود.
حال جوینده راه میخواهد تمامی ترسها؛ حقارتها و خروج از تاریکی را بار دیگر تجربه کند. اولین کاری که باید انجام دهد پس از سه جلسه مهمان بودن با حسش راهنمای خود را انتخاب میکند و به او ایمان داشته و گوشبهفرمان است. مرحله بعد باید یک سری موارد را رعایت و هدفش را مشخص نماید همچنین به درمان در کنگره ۶۰ اعتقاد و ایمان داشته باشد و کلیه قوانین و حرمتها را رعایت کند و مطیع راهنمای خود باشد. بایستی تحصیلات؛ دانش و دانستههای خود را پشت در بگذارد، نظم و انضباط داشته باشد و کلیه آموزشها را باعلاقه دنبال نماید. نوشتن کلیه سیدیها و مشارکت کردن از تجربیات خود نیز از وظایف رهجو میباشد. گاهی یک مشارکت و تجربه خوب میتواند راه و مسیر فردی را که در ظلمت و تاریکی به دنبال جرقهای نور هست نمایان کند.
از زمان خلق انسان خداوند همواره راهنمایانی را برای هدایت بشر قرارداد و راه و روش درست زندگی کردن را گسیل داشت قطعاً همیشه کسانی خوشبخت و در آرامش بودهاند که فرامین و دستورات الهی را رعایت کرده و مطیع پیامبران و فرستادگان خداوند بودهاند.
راهنما هم در کنگره ۶۰ به کسی اطلاق میشود که قبلاً این مسیر را رفته و به درمان قطعی و تعادل لازم رسیده است او بهخوبی علم و روش و متد درمان در کنگره را آموخته و توانسته در امتحان کمک راهنمایی نمره قبولی را کسب کند. فردی که بهعنوان کمک راهنما میخواهد خدمت نماید باید آموزشهای لازم را دیده باشد و کاملاً علم اعتیاد را بشناسد رسیدن به جایگاه کمک راهنمایی کار آسانی نیست یک راهنما راهی طولانی را پشت سر گذاشته تا توانسته موفقیتی کسب کند و به این جایگاه برسد، از همه مهمتر اینکه وجود راهنما سرشار از عشق به خدمت و کمک به کسانی میباشد که خواستار رهایی هستند.
وظایف راهنما و رهجو
نگارش کمک راهنما نصرت همسفر علی
ویراستار و ثبت همسفر بتول
- تعداد بازدید از این مطلب :
1848