این جلسه، جلسه چهاردهم از دوره شصت و چهارم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، با دستور جلسه وظایف راهنما و رهجو در روز چهارشنبه مورخ 24/11/97 با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری مسافر میثم راس ساعت 09:30 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
جلسه امروز ، وظیفه راهنما و رهجو است. دفعه قبل صحبت کردم که یک خانم نزد من آمده بود و می گفت که چرا شوهر من این کار را می کند یا آن کار را می کند، چی کار کنم چی کار نکنم؟ می خواهم ختم کلام را بگویم که این موضوع بسته شود. سه هزار سال پیش موسی آمد که انسانها را هدایت کند، بگوید چه کار کنند و چه کار نکنند، خیلی ها قبول کردند و خیلی ها قبول نکردند. دوهزار سال پیش حضرت مسیح این کار را کرد و همینطور. 1400سال قبل هم پیامبر آمد و همینطور.
کار ما درمان اعتیاد است، یکسری چهارچوب ها را هم گذاشته ایم. مثلاً ما گفته ایم، پول به یکدیگر قرض ندهید، اگر کسی داد، به ما ربطی ندارد. ما آمده ایم که اعتیاد را کنار بگذاریم، به کارهای دیگر کاری نداریم.
کلام آخر را صریح می گویم که : خورشید کارش چیست؟ نور دادن. خورشید به گیاهان می خورد، گل محمدی، گل رز، درخت سیب، پرتقال، گیلاس و آلبالو در می آید. همین خورشید به پهن هم می خورد، از پهن، بوی گند در می آید، بنابراین به ما ربطی ندارد. اگر انسانها خوب باشند، گل های رز و خوش بو نتیجه می دهد. حالا اگر یک بوی بدی بلند شد، تقصیر خورشید که نیست؟ پس اینها جوهره آدمهاست. شما باید خودتان زندگیتان را بالانس کنید و مقررات را اجراء کنید.
امروز جلسه وظایف رهجو و راهنماست. ما بیش از 1000راهنما داریم. ممکن است در این 1000نفر ، دو نفر خوب باشند، دو نفر بد باشند. ممکن است یک نفر یا یک جایی یک اتفاقی بیفتد، این هم مشکلی نیست و به ما ارتباطی ندارد. شما 20سال نتوانستید، شوهرتان را درست کنید، حالا می خواهید ما یکساله درستش کنیم. تازه ما هروئین رو از او گرفته ایم و کلی تغییرات در او بوجود آمده است. انتظارات بیش از اندازه نباید داشته باشید.
راهنماهای کنگره، حتی بدترین راهنمای کنگره، جزو بهترین آدمهاست از نظر من. چون هدایت و کمک می کنند. بعضی راهنماها 20 نفر، 30 نفر را به رهایی رسانده اند. منظورم هم همسفر است و هم راهنما. پس اینها برای ما ارزشمند هستند. البته ارزش راهنما در کنگره اینطور تثبیت شده است، در گروههای مشابه ما راهنما نداریم یا اگر داشته باشیم به این شکل و فرم نیست. راهنما شدن در کنگره 60، سال به سال سخت تر می شود. خیلی ها یکسال بیشتر می خوانند تا بتوانند راهنما شوند.
راهنماهای کنگره 60، به درستی اعتیاد را می شناسند و تشخیص می دهند، به درستی علم و دانش حل این مشکل را دارند، چه مسافران و چه همسفران. دروسی که امتحان می دهند هم هیچ فرقی با هم ندارد. درس های مسافران و همسفران مشترک است. همسفران کاملاً قواعد بازی را بلد هستند و روی جهان بینی آنها بسیار کار می شود.
یکسری وظایف راهنما دارد، راهنما باید صادق باشد، با رهجو با مهربانی و عطوفت برخورد کند. مهربانی خالی نیست، ممکن است یک جایی نیاز به خشم یا قهر یا برخورد باشد. آدم همیشه مهربان نمی شود، باید یک جایی نامهربان باشد تا بتواند شاگردش را هدایت کند.
احترام مسجد به متولی است، راهنما باید خودش احترامش را نگه دارد. اگر راهنما با رهجوی خودش به مسافرت رفت، رهجو دیگر روی او حساب نمی کند. راهنما یک الگو است، این الگو باید بی نقص باشد. اگر راهنما قوانین کنگره را زیرپا بگذارد و به شاگردش هم بگوید، چیزی نگو، این شاگرد، شاگرد نمی شود. راهنما باید خوبی شاگردش را بخواهد. راهنما باید دوست داشته باشد که شاگردانش به رهایی برسند. علاقه راهنما باید این باشد که رهجوهایی که در اختیارش هستند، به رهایی برسند.
راهنما باید بداند که این رهجوها، امانت هستند و متعلق به خودش نیستند. رهجوها برای کنگره هستند، برای من هم نیستند.
راهنما باید شاگردانش را برای سیستم تربیت کند، آن موقع است که راهنما موفق است.
با شاگردانش شوخی نکند، حدفاصله را نگه دارد. با قاطعیت با شاگردانش برخورد کند. اول آوانس بدهد، بعد بازخواست کند. تمام شاگردان باید سی دی هایشان را بنویسند.
بعد از عید خانم های همسفر و آقای مسافران هم باید 40 سی دی را نوشته باشند تا رهاییشان را بگیرند.
با شانی گفتم که برای گروه همسفران خانواده نشان سفر دوم طراحی کند که وقتی وارد سفر دوم شدند، نشان را دریافت کنند.
ما مدعی هستیم که راه درمان اعتیاد را کشف کرده ایم و باید آن را گسترش بدهیم.
رهجو در مقابل راهنما، کاملاً وظایفی دارد. باید به فرمان راهنما گوش کند. حرف راهنما را بپذیرد. احترام راهنما را کاملاً نگه دارد. سر کلاس حضور داشته باشد. با راهنما بگو مگو نکند. بدون اجازه صحبت نکند. رهجو باید تسلیم مطلق راهنما باشد در چهارچوب قوانین کنگره .
ما به کسانی که سنشان از ما بیشتر است احترام می گذاریم، ولی ما راجع به اعتیاد صحبت می کنیم و راهنما وظیفه اش این است که رهجو را به رهایی برساند، بنابراین معیار اعتیاد است و اینجا معیار سن و سال نیست. سواد هم مطرح نیست، شخص ممکن است مدرک دکترای یک رشته را داشته باشد و در کنگره هم در کنار راهنمایی بنشیند که 9کلاس سواد دارد.
شاگرد باید کاملاً مطیع راهنمای خود باشد. راهنما باید به رهجو یاد بدهد که این هفته، هفته مرزبانان است و باید به بهترین شکل ممکن از مرزبانان تشکر و قدردانی کند.
روزهای چهارشنبه که من رهایی می دهم، گاهی می بینم که شاگردان یک راهنما، هرکدام یک پاکت یک شکل دارند و پشت پاکت هم هیچ چیزی ننوشته اند و در پاکت 5000تومان گذاشته اند و می دهند. این آموزش غلط راهنماست. راهنما باید به شاگردان خودش بیاموزد که 5جشن در کنگره داریم و باید در تمام این جشن ها از تمامی افراد، همسفر، دیده بان، ایجنت و مرزبان و راهنما نهایت قدردانی را داشته باشد.
همانطور که رهجو می تواند، راهنمای خودش را عوض کند، راهنما هم می تواند رهجوی خودش را عوض کند، دست رهجو را می گیرد و به مرزبانی می برد و می گوید که من نمی توانم به این رهجو آموزش بدهم. امیدوارم بتوانید شاگردان خوبی پرورش بدهیم و به وظایف خودمان به خوبی عمل کنیم.
نگارنده: مسافر احمد شریفیان
بسمه تعالی
این جلسه، جلسه چهاردهم از دوره شصت و چهارم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، با دستور جلسه وظایف راهنما و رهجو در روز چهارشنبه مورخ 24/11/97 با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری مسافر میثم راس ساعت 09:30 آغاز به کار نمود.
- تعداد بازدید از این مطلب :
9225