عدالت را خودمان می‌سازیم

دوازدهمین جلسه از دوره چهل و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی صبح‌گاهی کنگره ۶۰، نمایندگی پارک لاله با استادی پهلوان، مسافر احمد، نگهبانی مسافر فراز و دبیری مسافر میثاق با دستور جلسه «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟» یکشنبه 23 اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۰۰ صبح آغاز به کار کرد.



خلاصه سخنان استاد:
عرض خداقوت دارم به ایجنت و مرزبان محترم پارک لاله؛ این افراد بسیار زحمت می‌کشند تا مسافران به درمان با کیفیتی برسند.
دستور جلسه؛ «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟»
به دستور آقای مهندس در این هفته تمام خدمت‌های مالی و علمی که به کنگره کرده‌ایم را باید مشارکت کنیم.



من چهار سال و چهار ماه است که رها شدم. در ابتدا خداوند و بعد آقای مهندس به من اجاز دادند تا در انتهای سفر اول خود دنور شوم، من در آن سال 620 ملیون بدهی داشتم اما به راهنمایم نگفتم چون می‌دانستم اجازه دنوری به من داده نمی‌شد. این مطلب می‌تواند شاه کلیدی باشد برای کسانی که می‌ترسند خدمت مالی انجام دهند و خداوند را شاکرم و از این قضیه بسیار راضی هستم. 



من در سال دوم سفرم با مبلغی بالاتر، دوباره دِنُور شدم و بعد از دو سال، آقای مهندس اجازه خدمت پهلوانی را به من دادند. امسال هم برای نشانی‌در‌بی‌ نشانی اقدام کرده‌ام و در ادامه باید بگویم که امروز در ساختمان سیمرغ خدمت می‌کنم. من نگهبان و خزانه دار لژیون سردار بودم و چندین ماه است که اجازه خدمت در جایگاه راهنمایی به داده شده است.
پایه‌های مالی و علمی همین تازه واردین هستند که وارد کنگره می‌شوند و راهنمایان تازه واردین با محبت به آن‌ها مشاوره می‌دهند. علم کنگره روز به روز در حال گسترش است. آقای مهندس ذره ذره در سی‌دی هایشان انسان را می‌شکافند. زبان بدن ما چهار سفر و چهار لژیون دارد؛ اولین سفر، سفر رهایی از مواد و اعتیاد با گوش به فرمان بودن به راهنما می‌باشد، سفر دوم سفر سیگار است، در این سفر ما متوجّه می‌شویم که هرچه به جلوتر می‌رویم جناب مهندس بیشتر به سلامتی جسم اهمیت می‌دهند، سفر سوم سفر جونز است که من ناخود‌آگاه به طور مثال ۲۰ کیلو از وزن خود را کم می‌کنم و از بدنم بهتر می‌توانم استفاده کنم و بعد از این سفر زندگی برای من بهتر می‌شود، در این سفر هم من باز سلامتی را به دست می‌آورم، در سفر چهارم لژیون سردار قرار دارد که اُلگوی کنگره در رأس این لژیون است، اُلگو یعنی«معرفت، عمل سالم و عدالت».

من در کنگره معرفت عمل سالم و عدالت را می آموزم و اگر بتوانم بیرون از کنگره این آموزه ها را عملی کنم به آن سلامتی، آگاهی، حال خوش و آرامش می‌رسم. عدالت به عقیده‌ی من می‌شود لژیون سردار؛ انسان در این لژیون خود را می‌سنجد که چه آموزش‌هایی دیده‌ است. به قول آقای مهندس لژیون سردار یوم الحساب است.
آقای مهندس در سی‌دی انعکاس پیامی را گفتند:«من تو را در جهان چگونه می‌بینم؟ آن‌گونه که خود را می‌بینم.» یعنی کنگره به من  آگاهی، آموزش و سلامتی آموخته است و بعد از آن جایگاهی به من داده‌ شده؛ من به کنگره چه چیزی داده‌ یا می‌دهم؟
امروز به ما اجازه داده شده که در کنگره۶۰ باشیم و به سلامتی، رهایی و تعال برسیم و قدردان کنگره باشیم.
مبادا روزی به یوم الحسرت برسیم و حسرت بخوریم که چرا خدمت نکردیم.
من رهایی‌ها و علم کنگره را با چشمان خود دیده‌ام و باید قدردان کنگره ۶۰ باشم. فراموش نکنیم که عدالت را خودمان می‌سازیم.

تایپ:مسافر محمد
عکس، ویراستاری و ارسال: مسافر رضا

مرزبان کشیک: همسفر علی