English Version
English

کارگاه آموزشی با استادی خانم هما +معارفه اسیستانت جدید

کارگاه آموزشی با استادی خانم هما +معارفه اسیستانت جدید
جلسه هشتماز دور بیست و نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه هم‌سفران کنگره 60 نمایندگی سمنان روزهای دوشنبه با استادی هم‌سفر خانم هما و نگهبانی هم‌سفر خانم حلیمه و دبیری  خانم الهه با دستور جلسه وادی هفتمدر تاریخ 96/12/21رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.
 
خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز وادی هفتم رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم

هر مسئله‌ای که در زندگی ما می‌آید برای تکامل ما می‌آید ما یک سری مسائل را در بعد قبل گذراندیم یک سری مسائل را در این بعد باید حل کنیم هیچ مسئله‌ای حتی کوچک‌ترین مسئله‌ها به نظر من بی‌خودی نمی‌آید

گاهی یک سردرد مزمن داریم که به آن عادت کردیم مثلاً میریم از طرف می‌پرسیم که سرم درد می‌کند می‌گویید این کار را کرده‌ای  آره من دکتر زیاد رفته‌ام اما درنهایت دکتر زیاد رفتن به معنای حل مسئله نیست گاهی اوقات ما این‌جوری می‌شویم یعنی یک مسئله را انقدر دنبالش می‌رویم و چون به جواب نمی‌رسیم ولش می‌کنیم و می‌گوییم این مسئله باید باشد اما خبر بد این است که این مسئله بعد ما و اگر ما در این بعد حلش نکنیم همچنان آن را همچنان با خود بعد از مرگ هم خواهیم برد حتی اگر در رابطه با فرزندمان باشه

هر مسئله‌ای در کائنات یک‌راه حلی دارد امکان ندارد بدون راه‌حل باشد فقط آن بستگی به پشتکار و جدیت ما دارد چقدر دنبال این باشیم که مسئله‌هایمان را حل کنیم

من قبل از اینکه به کنگره بیایم 5 تا مشاور عوض کردم برای حل مشکلات زندگی‌ام درنهایت هم وارد یک سری از کلاس‌های مهارت رابطه شده‌ام که 8 سال این کلاس‌ها را مرتب رفتم و حتی یک سری از دره‌ها که مثل اینجا که می‌گوییم خدمت می‌کردیم بخش می‌گفتیم یاوری یعنی یاور بچه‌های می‌شدیم که برای باور اول شرکت کردند تا خودمان بهتر یاد بگیریم بعد شرکت در کلاس‌ها بعد از 8 سال داشتم مربی می‌شدم که استاد من را صدا کردند و از بین تمام افراد به من گفتند که به‌عنوان مربی بیای آموزش بگیری و کار خودت را شروع کنی و کنار دست من باشی که من خیلی خوشحال شدم یک مقدار که گذشت یک نگاهی به زندگی‌ام کردم خوب من فکر می‌کردم مسافرم افسردگی دارند و با وضعیتی که مسافرم داشت یعنی در زندگی اصلاً حضور نداشت و کلا در عالم خودش بود و یک‌دفعه که به خودم فکر کردم دیدم دارم مربی می‌شوم پس چرا از زندگی‌ام راضی نیستم چگونه فکر کردی که زندگی خود را حل کردی ولی احساس نکردی زندگی‌ات حل‌شده گاهی اوقات ما به مسئله‌هایمان عادت می‌کنیم و همان‌جا بود که با استادمان تماس گرفتم و گفتم نمی‌توانم بیایم و در اینجا قرار بگیرم چون هنوز من نتوانستم از پس زندگی خودم بربیایم و تا وقتی‌که از پس زندگی خودم برنیایم و احساس رضایت نسبت به زندگی‌ام نداشته باشم من در کنار شما قرار نمی‌گیرم

خوشبختانه در انتهای راه بودم که داشتم کم می‌آوردم کنگره را پیدا کردم و فهمیدم اصلاً مسئله من مسئله خلق بد همسرم نبوده مسئله من اعتیاد همسرم بوده چیزی که من اصلاً فکرش را نمی‌کردم

بعضی‌اوقات در زندگی مشکلاتی داریم بااینکه به کنگره میایم هنوز هم هستند و این‌ها را نباید فکر کنیم که می‌توانیم به آن عادت کنیم و اصلاً عادت به مشکل وجود ندارد عادت چیز خطرناکی است که همیشه همه ما را گول میزند و ما باهاش می‌رویم مطمئنا مسئله هر فرد در درون هر فرد حل می‌شود

حتماً باید یک مسئله را حل کنیم حتی اگر یکسردرد اگر می‌شود سسردرد را با طب سنتی حل کپید با هر روشی که می‌دانید آن‌قدر دنبالش بروید تا آن مسئله را بتوانید حل کنید شاید حتی حل آن مسئله با یک آب خوردن حل شود

حالا ما مشکل را حل کردیم وارد راه شدیم

برداشت کردن من فکر می‌کنم هم کنگره هم راه دیگری شبیه یک‌دری است بعضی‌ها فقط در ساحل دریا می‌نشینند و ناهار می‌خورند بعضی از ماها به کنگره می‌آیم و فقط یک انرژی می‌گیریم و می‌رویم اندازه خودش خوب است نمی‌گوییم بد است ولی بعضی‌ها احساس نیاز بیشتری می‌کنند می‌آیند جلوتر و پایشان را در آب می‌گذارند و بعضی‌ها می‌آیند و در آب شنا می‌کنند و بعضی‌ها احساس نیاز بیشتری می‌کنند می‌روند و در آب قواصی می‌کنند در عمق 300 متر و بعضی‌ها فراتر از آن می‌خواهند بروند دوست دارند در روی دریا زندگی کنند حالا هر کس بسته به نیازش است این‌که چقدر نیاز داشته باشیم به ما کمک می‌کند که از هر راهی که وارد می‌شویم برداشت بیشتر را داشته باشیم و فکر می‌کنم این در کنگره صادق است که هرچقدر جلوتر بیایم بیشتر احساس نیاز می‌کنیم و هرچقدر نترس‌تر باشی بیشتر دوست داری داخلش بروی بعضی‌ها فقط رهجوییم بعضی‌ها تا دیده‌بانی هم می‌روند و کنار آقای مهندس می‌نشینند پس نشان می‌دهد که راه جای زیادی دارد که ما جلو برویم در کنگره افراد در دوره‌های مختلف متفاوت وارد می‌شوند بسته به مسائل و مشکلاتی که داری سریع‌تر به آموزش‌های کنگره دست میابی در حد همان آمدن و لبه دریا نشستن است هرچقدر در کنگره بیشتر خدمت کنی بیشتر می‌توانی برداشت کنی.

و در ادامه مراسم تجلیل از اسیستانت دوره قبل و معارفه اسیستانت جدید انجام شد

خلاصه سخنان ایشان:

شکر خدا این جایگاه را تجربه می کنم و سعی کردم در این مدت 2 دوره خدمتم

2 چیز را رعایت کنم و آموزش دهم

  • عشق  
  • عمل سالم

و سعی کنید همیشه با روی باز و اخلاق خوش حضورداشته باشیم و خدمت کنید و با عشق در کنار هم قرار بگیرید تا بتوانیم آموزش درست را بگیریم

کار هر اسیستانت مانند ریش‌سفید شعبه است و مشاور افراد و مرزبانان است و به قول جناب آقای مهندس هر اسیستانت باید در شعبه خود اسیستانت پرورش دهد شکر خدا تاکنون 5 اسیستنت در نمایندگی سمنان در حال خدمت و یا داوطلب برای خدمت هستند

به خانم حافظی خواهر خوبم خوش‌آمد می‌گویم و برایش بهترین‌ها را آرزو می‌کنم و از شما عزیزان خواهشمندم همکاری لازم را با ایشان داشته باشید

و در ادامه سخنان اسیتانت جدید سرکار خانم حافظی :

از خداوند سپاسگزارم به من فرصت خدمت‌گزاری در این جایگاه را اعطا کردند از آقای مهندس و خانم آنی و استاد امین و خانم کماندار سپاسگزارم که مرا انتخاب کردند امیدوارم بتوانم در این جایگاه به‌درستی خدمت کنم پیام من صلح و دوستی و پیوند محبت می‌باشد و امیدوارم بتوانم در راستای عدالت و معرفت و عمل سالم حرکت کنم و در این مسیر موفق باشم

از تک‌تک شما عزیزان سفر اولی دومی  کمک راهنمایان عزیز و مرزبانان تقاضا دارم که در مسیر اسیستانتی به من یاری برسانند و هر انتقادی دارند من پذیرای آن هستم امیدوارم بتوانم نقاط ضعف خود و شعبه را قوی کنم و نقاط مثبت را قوی‌تر کنم .

ودر ادامه پیام مدیر محترم وبلاگ همسفران واهدای جوایز به برندگان مسابقه ی سایت :

ودر ادامه تشکر وقدر دانی دبیر جلسه گذشته از دبیر جدید

ودر آخر عکس های یادگاری وبیاد ماندنی اسیسانت محترم شعبه ومرزبانان محترم به همراه کمک راهنمایان عزیز وگرامی وهمسفران خوب در کنار سفره ی هفت سین در آخر جلسه به اتمام رسید.

نویسنده وعکاس : همسفر خانم آرزو کمک راهنمای لژیون یکم

تهیه گزارش:همسفر شقایق رهجوی خانم آزاده لژیون نهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .