بسم الله رب العالمین
با قوت گرفتن از قدرت مطلق الله
با سلام و سپاس؛ نگاه و حضور حاضر، مهربان و بهاری شما عزیزان را به خواندنِ خلاصه سیدی هفته «نَفس و روح» دعوت میکنیم.
سخنان ماندگار آقای مهندس دژاکام عزیز: باید دانش خود را افزایش دهیم؛ اولین کار این است که ما خود را آرام آرام بشناسیم، اگر خود را بشناسیم، دست به کار اشتباه نمیزنیم.
سلام دوستان هانیه هستم همسفر احمد
در این سیدی جناب مهندس به شناخت نَفس و تفاوت آن با روح میپردازند؛ اما چرا ما باید به شناخت این مسائل بپردازیم؟ انسان تا زمانیکه به شناخت نرسد، نمیتواند به تزکیه و پالایش دست یابد؛ میداند دروغ بد است! اما به آن باور ندارد!
در قلبش میگوید: من توسطِ دروغ کلی سرمایه و مال به دست آوردهام! پس این یعنی درست نمیداند و شناخت ندارد، چرا که هر ظلمی و خطایی که انجام بدهیم، باید در سیستم هستی پاسخگو باشیم.
اینها همه به علت جهل ما است، پس باید دانش خود را افزایش دهیم؛ اولین کار این است که ما خود را آرام آرام بشناسیم، اگر خود را بشناسیم، دست به کار اشتباه نمیزنیم؛ اگر کسی خود را بشناسد، هیچگاه برای ترکِ اعتیاد خود از روش سمزدایی استفاده نمیکند! چرا که میداند چه فجایعی برای او به دنبال دارد! اگر بداند زمانیکه در اختیار دارد، چه قدر باارزش است، هیچگاه وقت خود را صرف غیبت کردن و نظردهی درباره دیگران نمیکند! اگر انسان به قدرت خداوند پی ببرد، امکان ندارد که او بیخدایی را پیش بگیرد!
پس اگر میخواهیم در مورد روح، نفس و جسم به شناخت برسیم، به این علت است که اینها همه وجود و ذات ما را تشکیل میدهند. پس باید اینها را کاملاً بشناسیم.
تعریف نفس؛ نفس چیزی هست که تعیین موجودیت میکند، در ظاهر و در باطن و آن موجود یک سری خواسته دارد. نفس در تمام موجودات هست؛ انسان موجود پیچیدهای است، ما دارای ۳۸ هزار و ۲۰۰ میلیارد سلول زنده هستیم، هر سلول مثل یک شهر عمل میکند؛ این نشان دهنده بزرگی ابعاد جسم انسان است.
یا جهان هستی! اگر ما بخواهیم از این سرِ جهان به آن سرِ جهان برویم، ۳۳ میلیارد سال نوری طول میکشد.
عمرِ جهان آفرینش تقریبا ۱۴ هزار میلیارد سال است.
اینها را جناب مهندس میفرمایند تا بفهمیم که هیچ آگاهی در مورد جهان آفرینش نداریم و چقدر کوچک هستیم! ما فقط ۵ درصد از جهان آفرینش را میبینیم و ۹۵ درصدِ آن قابل دیدن نیست که به آن انرژی تاریک و ماده تاریک میگویند.
جسم هم دارای صور پنهان و صور آشکار است.
صور پنهان، نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند.
همه موجودات نیز دارای نفس هستند؛ اما نفس یا شعور و آگاهی یک بوته بیابانی با نفس، شعور و آگاهی یک درخت خرما که نر و ماده دارد، متفاوت است؛ آن نفسی که مرغِ خانگی را تعیین موجودیت میکند، یک چیز است و آن نفسی که یک عقاب تیزپرواز را تعیین موجودیت میکند، چیز دیگری است.
نفس نیز باید مرحله به مرحله، سیر تکاملی خود را طی کند تا به انسان برسد که در اینجا میتواند در سه مرحله قرار بگیرد.
پایینترین مرحله نفس انسانی، نفس اماره است؛ تمام حیوانات تحت نفس اماره هستند، نفس؛ امر کننده است؛ یعنی هرچه ببیند، میخواهد! مثل یک بز که حتی اگر در یک بازار کاهو ببیند، به سمت آن میرود تا آن را بخورد! انسانهایی نیز هستند که در پایینترین مرحله نفس، یعنی نفس اماره قرار دارند و برایشان مهم نیست که این مالی که میخورند, حرام است یا حلال؟! حال بعد از اینکه با مشکلات زیادی مواجه شدند، سرشان به سنگ خورد و متوجه شدند که این کارهایی که انجام میدهند، به ضرر آنها است.
بعد از آن وارد نفس لوامه میشود؛ یعنی نفس ملامت کننده، کاری را انجام میدهد، اما بعد از آن پشیمان میشود! دزدی میکند؛ اما بعد از آن پشیمان میشود که تو نباید این کار را میکردی و دچار زیان میشود.
از این مرحله هم که بگذرد، وارد نفس مطمئنه میشود و این بالاترین مرتبه است؛ یعنی برای تمام انسانها این مطرح هست که در همه چرخها و ابعاد زندگیشان چه این حیات و چه حیات پس از مرگ که از نفس اماره به نفس مطمئنه برسد؛ نفس مطمئنه، فرمان عقل است.
نفس باید پرورش پیدا کند. انسان و حتی حیوان، دارای نفس شیطانی، نفس رحمانی، نفس پلید و نفسهای متعدد هست؛ اما روح فقط در مرحله انسانی وجود دارد؛ روح نیاز به تزکیه و پالایش ندارد؛ چون از ذاتِ مقدس باریتعالی است؛ پس روح با نفس کاملاً متفاوت است.
در آیه شریفه میفرمایند: «بگو روح به امر خداوند هست و ما از علم به شما ندادیم مگر اندکی» پس روح با علم هم رابطه دارد؛ این نشان میدهد که ما خود علم را نمیتوانیم به دست بیاوریم، بلکه خداوند باید علم را به ما بدهد.
پس صور پنهانِ ما دارای نفس و روح میباشد و این دو از یکدیگر متفاوت هستند. جسم ما خانه ما و شهر وجودی ماست. نفس، صاحبخانه است و در آن ساکن است؛ ولی در این خانه چند نفر دیگر نیز میتوانند ساکن باشند؛ مثل پدر، مادر، بچهها. در جسم هم غیر از نفس، دو نفر دیگر هم ساکن هستند که در کلام الله از آن به فرشته خوبیها و فرشته بدیها یاد شده است.
نکته دیگری که هست؛ ما روحِ شیطانی و روح پلید نداریم! چرا که روح از خداوند است و هر چه هست خوبی، پاکی، دانش، علم و آگاهی است.
روح به مانند یک مشاور، نفس را تشویق میکند که مسیر درست را برود؛ اگر نفس بخواهد کار خلافی را انجام دهد، از او میخواهد که این کار را انجام ندهد!
موجود دیگری هم هست که انسان را به بدیها مشاوره میدهد و این فقط در انسان صدق میکند؛ چرا که انسان قدرت اختیار دارد، پس مشاور نیز دارد.
ما چیزی به نام قبض روح نداریم؛ چرا که در قرآن آمده «ما در هنگام مرگ، نفس شما را تحویل میگیریم.» ما میتوانیم روح را به مانند هر چیز زیبایی متصور شویم؛ اما آن چیزی که انسان را به طرف زوال میبرد، نفس است، چرا که نفس دارای خواسته است! پس چیزی که برای ما مهم است این است که بدانیم در چه مرحلهای از نفس قرار داریم؛ هر چقدر در مرحله نفس اماره باشیم! مشکلات و دردسرهای ما بیشتر است و هرچه به طرف نفس لوامه و مطمئنه میرویم، آرامتر و راحتتریم و از زندگی بیشتری برخورداریم، خوابِ شب راحتی داریم و آسوده هستیم؛ پس اگر نفس نخواهد، خود را تزکیه و پالایش کند از ضدارزشها پرهیز نمیکند!
اگر به هستی نگاه کنیم، میتوانیم وجود خداوند و تمام آفریدههای او را ببینیم و رویت کنیم؛ هستی یک سیستم هست و خداوند در راس آن سیستم قرار دارد؛ در هستی آن چیزهایی که برای ما غیر قابل رویت هست که ما به آنها نیستی میگوییم، همه اثرگذار هستند، هرچند قابل لمس و درک نیستند؛ اما اثر آنها را کاملاً در هستی درک و مشاهده میکنیم.
استاد در ادامه میفرمایند: در مورد مسائلی که مطمئن نیستیم، بگوییم نمیدانیم!
آیا میتوانیم بگوییم که جهانِ بعدی وجود دارد یا خیر؟ اگر مطمئن نیستیم بگوییم نمیدانیم!
بعضیها میگویند: خداوندی نیست! آیا آنها تمام هستی و کائنات را گشتهاند که ببینند، خداوندی نیست؟!
ما از جسم خود آگاهی و اطلاعات نداریم، چگونه میتوانیم به راحتی وجود قدرت مطلق و خالق هستی را انکار کنیم؟!
نکته دیگری که جناب مهندس در این سیدی میفرمایند: قرآن به صورت مکتوب درآمد که چه بسا اگر نوشته نمیشد، الان به دست نااهلان میافتاد و بسیار تحریف در آن صورت میگرفت؛ پس اگر مطلب مهمی دارید، حتماً آن را بنویسید، حتی معاملاتِ بین خود را بنویسید؛ اگر به کسی امانت یا قرضی میدهید، آن را یادداشت کنید، رسید و امضا بگیرید.
در پایان هم میفرمایند: نفس ما هیچگاه از بین نمیرود و برای جهان هستی، نه آغازی هست و نه پایانی؛ حتی قیامت هم که برسد، باز عدهای به بهشت و عدهای به جهنم میروند که این اگر تمثیل هم باشد، یعنی دوباره مرحله جدیدی آغاز خواهد شد. اگر به خودمان خوبی کردیم در آسایش و آرامش هستیم؛ وقتی کسی بداند، کار صحیح کدام است، امکان ندارد که مرتکب اشتباه بشود.
منبع: سیدی «نَفس و روح» مهندس دژاکام
با سپاس بیکران از برداشت زیبای همسفر هانیه عزیز
----------------------
نویسنده، تایپ: همسفر هانیه، رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
ویراستاران: همسفر نرگس، رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون دوازدهم) و همسفر معصومه، رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یک)
تدوین عکس، ارسال: همسفر اعظم، رهجوی راهنما همسفر اعظم
همسفران نمایندگی شفا
- تعداد بازدید از این مطلب :
141