سلام دوستان مهراب هستم یک مسافر. در مدت بیش از سی سال اعتیاد، تجربه بارها ترک، روزها درد، خماری، بیقراری و بدخوابیهای طولانی و همینطور رنجهای دیگر که همگی حاصل اقدام خالی از تجربه و دانش و آگاهی بعضی افراد به ظاهر متخصص که همگی هم اسم دکتر را یدک میکشیدند مرا بر آن داشته بود تا دیگر خیال بیرون آمدن از جهنم اعتیاد را از سرخود بیرون کنم. جهنمی که نتیجه ناآگاهی و غرورم در بهترین روزهای زندگیام در اول جوانی بود. بیستوهشت سال مصرف ماده مخدری به نام تریاک از من مردی ساخته بود که چشم به روی تمامی حقایق بسته و جز خودم و نیازم به مصرف را نبینم.
هرچند بارها با اقدام خانوادهام در مسیر قطع مصرف قدم گذاشتم اما چون تحمل فشارها و عادتهای خماری به مدت روزهای طولانی را نداشتم و از طرفی اطرافیان فکر میکردند که میشود با چند روز استراحت و به قول خودشان کمی اراده از شر این وضع خلاص شد؛ ولی غافل از اینکه حاصل آن چیزی جز برگشت شدیدتر و آشنایی با ماده مخدر دیگری بنام شیشه برای من نبود.
ادامه این رویه باعث مشکلات فراوانی در زندگیام بود تا اینکه با کنگره و روش DST آشنا شدم. در ابتدا و شروع، کنگره را نیز چون مسیرها و روشهای قبل میدانستم؛ اما با ادامه و شنیدن صحبتهایی که در محل برگزاری کلاسها میشد، کمکم امیدوار شدم. با شروع شدن دوره درمان به روش DST و شرکت در کلاسهای آموزشی دریافتم که گام درراه جدیدی گذاشتهام که با کمک دیگر اعضاء و راهنمای خوبم که الحق و الانصاف تجربه و دانش خود را در این مدت در اختیار من و دیگر دوستان هم لژیونی قرار میداد، به نتیجه خواهم رسید.
با استفاده از روش DST دیگر خبری از رنجها و دردهایی که در طول سابقه ترکهای قبل داشتم نبود و نظم، آرامش و آسایش نسبی به زندگیام بازگشت و در کنار آن با بهرهگیری از نوشتن سیدیهای آموزشی و دستور جلسات توانستم دوره سفر اول را بعد از گذشت یازده ماه و چند روز سپری کرده و سفر دوم خود را آغاز کنم.
به امید نجات و رهایی کامل همه دوستان.
ارسال: مسافر حسین (لژیون چهارم)
ثبت: مسافر اسماعیل (لژیون هشتم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
69