«یا رزاق»
سخنان ماندگار مهندس دژاکام: «اگر بدانیم که هستان، جایشان را به نیستان، که هست خواهند شد، میدهند؛ همه قضایا متفاوت خواهد شد.»
سلام دوستان طاهره هستم همسفر رحیم
در جایجای كتاب آسمانى گفته میشود؛ ما بهشت را براى انسان نیكوكار میآوریم.
پس وقتى آوردنى شد، یعنى قابلانتقال است؛ همهچیز به خود ما برمیگردد، خود ما بهشت و جهنم را براى خودمان میسازیم؛ بهشت درونى و بیرونى ما از داشتن عشق، محبت و مهر در ما به وجود میآید. از انساندوستی و پیروی از فرامین نشأت میگیرد.
زندگی آن روزهای گذشته خانواده ما، مثل کسانی بود که بدون هیچ امکاناتی در جاده پر پیچ و خم زندگی در بوران و برف و دمای منفی ۶۰ درجه بدون هیچ امکاناتی سرگردان به دنبال نجات بودند. زندگیِ اعتیاد، شاید تاریکیهای وجودی ما را بیشتر و بیشتر کرد و به دنبال دستی برای یاری گرفتن بودیم. «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» خدایی که بندهاش را فراموش نمیکند و در سختترین لحظه، آسانی قرار داده، دروازه کنگره را به روی ما گشود.
با دانش کنگره، مسیر تجربه و تفکر، تغییر یافته است.
حالا جاده زندگی به جاده سرسبزی تبدیل شده که از پیمودن جاده لذت میبریم.
روزی دستم را کسانی گرفتند که منِ طاهره را تجربه کردند، کسانی که خدمتگزاران کنگره و مرهمی بر دل در راه ماندگان هستند، روزی شبیه من بودند، محبت را باور کردند و ظرفیتشان تهی نبود.
چند نفر جمع شدند تا نَفسی را آزاد کنند، زندگی را نجات دهند، امیدی تازه بخشند، به مقام انسانی ارزش گذاشتند. حالا وقت آن است که سفر دوم را شروع کنم؛ سفری از ظلمت به نور، سفری برای رسیدن به خود، سفری برای گذشتن و بخشیدن
آدرسش در کنگره راحت است: خیابان بندگی، کوچه عبور از گذشته خود، پلاک لژیون سردار
نويسنده و تایپ: راهنما همسفر طاهره عزیز (لژیون هفدهم)
ویراستار: همسفر نرگس، رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون دوازدهم) و همسفر معصومه، رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یک)
ارسال: همسفر اعظم، رهجوی همسفر اعظم
همسفران نمایندگی شفا
- تعداد بازدید از این مطلب :
131