«آنکس که نداند و بخواهد که بداند
جان و تن خود را ز جهالت برهاند»
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر محسن
مسافر من با بیش از ۱۸ سال تخریب وارد کنگره شدند، با انواع آنتیایکس، آخرین آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک خوراکی، مدّت ۱۰ ماه سفر کردیم به روشDST، داروی درمان شربت OT، به کمک راهنمای خوبشان جواد آقا فلاح، راهنمای خوبِ خودم خانم فاطمه، ورزش مسافرم فوتبال و باستانی؛ ورزش خودم والیبال، الان هم ۲ سال و ۵ ماه است که آزاد و رها هستیم.
من سال ۹۷ وارد کنگره شدم و با گرفتن گل رهایی از کنگره رفتم! مسافر من توسط یکی از دوستانشان با کنگره آشنا شدند، لحظه مشاوره تازهواردین احساس میکردم تنها ایشان هستند که میتوانم اعتماد کنم و اگر حرفی بزنم جایی گفته نمیشود؛ احساس امنیت میکردم از پیدا کردن یک نفر که میتوانم ناگفتههای خودم را به او بگویم؛ وقتی خانم معصومه را دیدم احساس کردم ایشان نیمه گمشده من هستند، گاهی اوقات خودم را درون ایشان میدیدم.
گفتوگویی آموزنده با همسفر فاطمه عزیز (لژیون نهم) از نمایندگی شفا را تقدیم نگاه مهربانِ شما، همراهان همیشگی میکنیم...
لژیون سردار، الگوی شما در آن لژیون، حس بخشندگی و جهانبینی در لژیون سردار، را برای ما توصیف کنید:
جایی که باید اِذن ورود برایت صادر شود تا محرم شوی؛ الگوی من راهنمای عزیزم بودند که بخشندگی واقعی را به من یاد دادند؛ ایشان بودند که به من آموختند چهطور بتوانیم از خواستههای خود بگذریم تا به قشنگترین واژه هستی یعنی بخشندگی برسیم، حس من از بودن در لژیون سردار این است که خداوند من را در گروه بندههای خاص خودش قرار داده تا از آنها آموزش بگیرم.
همیشه اوّل از همه، خواسته دنوری و پهلوانی راهنمای خوبم و بعد خودم را از خداوند خواستارم.
جهانبینی ورزش، نقش آن در حضور پارک و فعالیتهای ورزشی چیست؟
ورزش، واژهایی که قبلاً برایم کلاً نامفهوم بود! امّا اگر الان یک هفته به پارک نیایم حالم خراب میشود! قبلاً به هر طریقی از پارک فرار میکردم! ولی الان متوجه شدم که برای درمان، اضلاع مثلث: جسم، روان و جهانبینی باید با هم رشد کنند؛ اگر من فقط در شعبه حضور پیدا کنم و به نوشتن تنها سیدیها، اکتفا کنم درمانی صورت نخواهد گرفت!
نشانه درک جهانبینی در شعبه، لژیون و اجرای جشنهای کنگره، چیست؟
قدر مسلم درمانِ من وقتی صورت خواهد گرفت که بتوانم از حضور در شعبه، لژیون و جشنهای کنگره لذت ببرم، آنها را درک کنم و بتوانم با قلبم حسشان کنم، و از همه مهمتر بتوانم انسانها را دوست داشته باشم.
مثلث جسم، روان و جهانبینی طی سفر درمان، چه لزومی دارد؟ برای همسفر رسیدن به تعادل چه نشانههای آشکار و پنهانی دارد؟
اگر ضلع جسم و روان من رشد کند و ضلع جهانبینی من رشدی نداشته باشد، من به درمان کامل نمیرسم! زیرا خودم این مورد را تجربه کردهام؛ در سال ۹۷ وارد کنگره شدم، برای جهانبینی و روان خودم تلاشی نکردم و متاسفانه سال ۱۴۰۰ با کولهباری از غم، اندوه و افسردگی دوباره راهی کنگره شدم، من در صور آشکار خودم درمان شده بودم اما در صور پنهان, درمانی صورت نگرفته بود! خدا را شکر که الان در لژیون نهم کنار خانم فاطمه عزیزم در حال آموزش و سفر جهانبینی هستم.
طنابی که توانست در حرکت به سوی نور یاریتان کند، چه بود؟
بند، عشق و محبّتی بود که اعضای کنگره به من هدیه دادند.
لطفاً از نیروهای مکمل زندگی خود، سخن بگویید؟ این نیروها برای چه کسانی مکمل میشوند؟
اگر من در صراط مستقیم قرار بگیرم، این نیروها مرا در جهت ارزشها یاری خواهند نمود، همین طور اگر از صراط مستقیم خارج شوم باز هم نیرویی مرا یاری میدهد! امّا آن نیرو، نیروی بازدارنده خواهد بود و مرا به قعر تاریکی و ذلت خواهد کشید!
تکامل زمانی رخ خواهد داد که من به دانایی و آگاهی برسم و در جهت ارزشها حرکت کنم.
تحقیقات در کنگره ۶۰، جهان را از نظر علم پزشکی، به کدام سو، هدایت میکند و نقش من همسفر در این مورد چه میباشد؟
به نظر من تحقیقات کنگره۶۰، به سمت سلامتی، روش صحیح زندگی کردن، درمان درست و منطقی اعتیاد پیش میرود؛ اگر این تحقیقات مورد بررسی و آزمایش قرار بگیرد، باعث افتخار و سربلندی ایرانیان و مخصوصاً ما که اعضای کنگره هستیم میباشد، امّا نقش من همسفر این است سعی کنم، علمی که کنگره در اختیار من گذاشته، کاربردی کنم؛ پیام کنگره را به بقیه برسانم و در حد توانم از کمک مالی دریغ نکنم.
استخر وجودی خود را توصیف کنید؟
استخر وجودی من زمانی پر از کینه، نفرت، بیزاری و ضد ارزشها بود! امّا احساس میکنم خیلی وقت هست که از کینه و نفرت خبری نیست و جای خود را به عشق، محبت و دوستی داده است.
طی سفر اول تاکنون از عملکرد خود، چه حسی دارید؟
از اینکه بتوانم حتیٰ خدمتی کوچک برای کنگره و حالِ خوب دوستان انجام بدهم، بسیار خوشحال و راضی میشوم.
«نغمه نوازنده شویم، آیت سرزنده شویم»
چگونه به چنین حالی میتوانیم دست یابیم؟
زمانی میتوانم نشانه سرزندگی را در خودم ببینم که به شکلی آن را در خودم شکوفا کنم؛ همه بتوانند شاهد شور و شوق من باشند؛ تغییرات را در من به وضوح ببینند و بتوانم حس خود را به دیگران هم انتقال بدهم.
هر مطلبی که مایل هستید، بفرمایید:
در آخر تشکر میکنم از خانم فاطمه عزیز که من را برای شرکت کردن در آزمون تشویق و همیشه ما را حمایت میکنند.
تشکر و خدا قوت همسفر فاطمه عزیز (لژیون نهم)
تشکر و خدا قوت همسفر مینا عزیز، بابت تهیه مصاحبه
--------------------------
رابط، تهیه مصاحبه: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر اعظم، رهجوی راهنما همسفر اعظم
همسفران نمایندگی شفا
- تعداد بازدید از این مطلب :
132