پروسه راهنمایی یک پروسه طولانی

به نام رب و مربی، به نام‌ پرورش‌دهنده هستی و خالق زیبایی 

سلام دوستان مرضیه هستم همسفر، در هفته راهنما در خدمت راهنمای عزیز خانم حليمه هستم تا دقایقی از مصاحبت با ایشان بهره‌مند شویم.

سلام و عرض ادب و تبریک خدمت شما راهنمای عزیز، لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید؟

سلام دوستان حلیمه هستم همسفر نعمت، مسافرم به مدت پنج سال تخریب داشت آخرین آنتی‌ایکس مصرفی تریاک، روش درمان دی‌اس‌تی، داروی درمان اوتی، به مدت یازده ماه سفر کردیم با راهنمای گرامی مسافرم آقای ابراهیمی و راهنمای خوب خودم خانم یحیایی، ورزش در کنگره بدمينتون، مدت رهایی ده سال و شش ماه. 

لطفا بفرمایید چگونه با کنگره آشنا شدید؟

ما با معرفی یکی از آشنایان که خودش هم در کنگره درمان شده بود وارد کنگره شدیم و ماندگار شدیم مسافرم بیش از یازده سال است که در کنگره حضور دارد من هم بعد از رهایی مسافرم وارد کنگره شدم؛ البته قبل از آن هم حضور داشتم؛ اما کمتر، وقتی مسافرم وارد سفر دوم شد حضور من پررنگ‌تر شد.

ورود شما به کنگره و این حضور چه مدت به طول انجامید؟

اول از همه از چگونگی ورودم به کنگره بگویم، به این شکل بود که وقتی مسافرم بدون من سفر اولش را به اتمام رساند در او تغییرات زیادی را دیدم خیلی برایم جالب بود و برایم سؤال بود که این همه تغییرات از کجاست؟ چه چیزی باعث تغییرات در مسافرم شده است؟ من آمدم به کنگره که جواب سؤال خودم را پیدا کنم و پیدا هم کردم. وقتی خودم در جلسات شرکت کردم دیدم اتفاقاً چقدر من این جلسات را لازم داشتم. راهنما انتخاب کردم و ماندگار شدم. یک بخش عمده ماندگاری من در کنگره به خاطر راهنمای عزیزم خانم یحیایی عزیز بود. یک راهنمای پر از عشق و محبت و پر از انرژی. جا دارد این هفته زیبا هفته راهنما را به خانم یحیایی عزیز و خانم لیلای عزیزم راهنمای سفر دومم هم تبریک بگویم و از زحمات این دو عزیز تشکر و قدردانی کنم.

راهنما شدن شما چه تأثیری روی خانواده و زندگی شما داشته است؟

تأثیرات زیادی هم برای خودم و هم برای خانواده‌ام داشته است. باعث شد یک زندگی آرامی را در کنار مسافرم تجربه کنم. مسائل و مشکلات را می‌بینیم و در کنار هم حل می‌کنیم. مهم‌ترین تأثیرش برای خودم این بود که به خودم و به درون خودم بیشتر توجه کنم و ببینم از نظر درونی در چه جایگاهی قرار دارم. 

صحبت شما با همسفرانی که ممکن است برای انجام این خدمت تردید داشته باشند چیست؟

باید بدانیم که تردید از چه؟ اگر تردید از این باشد که شاید نتوانیم به درستی در این جایگاه خدمت کنیم، به نظرم این تردید بیهوده است چون؛ همان‌طور که می‌دانیم پروسه راهنمایی یک پروسه طولانی دارد؛ پس وقتی شخص توانست از این فیلترها عبور کند؛ یعنی توانایی و پتانسیل این جایگاه را دارد و می‌تواند در این جایگاه خدمت کند. خداوند فرصت خدمت به بندگانش را به هر شخصی نمی‌دهد.

پیام و صحبت با راهنمایان خودتان را بفرمایید؟

یک بار دیگر این هفته زیبا را به راهنمایان گرامی تبریک می‌گویم. امروز هر آنچه که در زندگی دارم، حال خوشی که نصیبمان شده همه و همه از زحمات خانم یحیایی عزیز و خانم لیلای عزیز است. امیدوارم بتوانم گوشه‌ای از زحمات این عزیزان را جبران کرده باشم.

به قول جناب آقای مهندس، شادی‌آورترین و شیرین‌ترین لحظات زندگی لحظه رهایی مسافران است. برای بنده هم شیرین‌ترین و ناب‌ترین لحظه زندگیم زمان دریافت گل‌رهایی رهجویان لژیون است. این حس غیر‌قابل توصیف است و نمی‌توان باهیچ چیز دیگری مقایسه کرد. این گل‌رهایی مسلماً برای آن‌ها هم شیرین و گوارا و ارزشمند است.

تعریف شما از لژیون و احساسات خودتان را بفرمایید؟

لژیون مثل خانواده است و رهجوها فرزندان آن خانواده. قرار است در این خانواده انسان‌های درستی پرورش پیدا کنند. شخصیت رهجوها در لژیون شکل می‌گیرد و من راهنما با آموزش صحیح نقش مهمی را ایفا می‌کنم. یک پیوند محبت بین راهنما و رهجو وجود دارد که هیچ‌گاه از بین نمی‌رود. دوست دارد با تمام وجود به آن‌ها کمک کند تا مشکلات آن‌ها حل شود.

سخن پایانی :

خدا قوت می‌گویم به شما و همسفرانی که در قسمت سایت خدمت می‌کنند إن‌شاالله خودتان هم طعم شیرین این جایگاه را بچشید ممنونم بابت فرصتی که در اختیارم قرار دادید.

بسیار ممنون و سپاس‌گزارم از شما راهنمای عزیزم خانم حليمه من به شخصه از زحمات شما و همه راهنمایان کنگره‌۶۰ که به خوبی خدمت می‌‌کنند ممنونم و از خدای مهربان خواستار خیر و سلامتی برای شما هستم.

تنظیم مصاحبه: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر حلیمه از لژیون سوم

ویراستار و ارسال مطلب: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر راضیه از لژیون چهارم

عکاس خبری: راهنمای نیکوتین همسفر عارفه 

مرزبان خبری: همسفر نرجس