English Version
English

جایگاه راهنمایی؛ آموزش و ارتقاء

جایگاه راهنمایی؛ آموزش و ارتقاء

یازدهمین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاه های آموزشی کنگره 60 نمایندگی ایمان، به استادی راهنمای محترم مسافر مصطفی ،نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه "هفته راهنما" در روز چهارشنبه 12 اردیبهشت ماه 1403 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مصطفی هستم مسافر ، خدا را شاکر هستم که یک بار دیگر به من فرصت داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم .

در ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک عرض می کنم. در ادامه به راهنمایان خودم ،و سپاس گذارشان هستم . من یک نفر بودم ولی شاید ده ، پانزده نفر از راهنمایان کنگره60 به من کمک کردند و به من آموزش دادند.
من در کنگره این آموزش را دیدم که برای چند نفر به هیچ عنوان نباید حساب گرانه برخورد کنم ، بلکه باید عقلانی رفتار کنم . که آنها پدر است، مادر ، همسر ، اولاد ، کنگره60 است و راهنما .

اگر برای این افراد بخواهم حساب گر باشم ، هستی هم با من حساب گرانه رفتار خواهد کرد. بی حساب چیزی را به من نمی دهد.

دستور جلسه امروز خیلی سخت است و نمی توانم درباره این دستور جلسه صحبت کنم، با این پیام آغاز می‌کنم:

ما همه راهنمایان ، همه با هم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهادیم و سجده ای آغاز نمودیم برای شکر گذاری از انجام این عمل عظیم که همانا خروج از جهان ظلمت بود ،و پیوستن به جهان نور و روشنایی . هم اکنون ما هم آموزش دیده ایم تا بتوانیم به انسان های در بند خدمت کنیم ، زیرا خودت گفتی که اگر فردی را احیا کنیم ، گویی تمام ساکنین زمین را احیا کرده ایم و اگر فردی را نابود کنیم گویی همه را نابود کرده ایم.

آن زمان که وارد کنگره شدم این پیام برای من اجرایی شد.

من از همه جا رانده شده بودم ، هر جا که می رفتم ،یا به دنبال پول بودند ،یا چیز های دیگر و هیچ کس برای من کاری انجام نمی داد.

وقتی وارد کنگره هم شدم در ابتدا می ترسیدم، ولی به مرور زمان متوجه شدم که این جا ،با جا های دیگر فرق دارد. اینجا اصلا  صحبت از پول نیست ، به همین دلیل  من در این جا ماندگار شدم .

ما برای آموزش و خدمت به دنیا آمده ایم، یعنی؛ من وارد دنیای تاریک اعتیاد شدم و پوست من کنده شد. تا این اتفاق ها برای من بیوفتد ،و همه ی انسان های اطراف من جمع شدند تا به من آموزش بدهند.

زمانی که من به چشم آموزش به انسان های اطرافم نگاه کردم، از جنگ با دیگران و فشار خارج شدم و سعی کردم از همه آموزش بگیرم و باید بدانم که این آموزش ها را باید برگردانم و به دیگران هم منتقل کنم .

کسانی که خدمت گذار هستند می توانند با یک حرکت انسان ها را از تاریکی خارج کنند یا می توانند، با یک حرکت انسان ها را از مسیر درست خارج کنند. و فاصله ی بین این دو حرکت یک تار مو است .

اگر می خواهم این جایگاه را امتحان کنم از قبل باید با خودم فکر کنم و حساب های خودم را صاف کنم.

از این که به صحبت ها ی من گوش دادید سپاسگزارم.

اهدای لوح تقدیر به راهنمایان و راهنمایان تازه واردین توسط ایجنت محترم نمایندگی ایمان مسافر آبتین:

گرد آوری، تنظیم و ارسال : مسافر محمد جواد ، مسافر مهدی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .