در خدمت همسفر فاطمه راهنمای لژیون چهارم از نمایندگی پرستار، ورزشکار رشته ورزشی ایروبیک در بوستان ولایت هستیم. مسافر ایشان با آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT به مدت ۱۰ ماه و ۲۸ روز باراهنمایی همسفر انسیه و مسافر امین سفر کردند. هماکنون به مدت ۵ سال و 3 ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند.
زیباترین و بهترین تعریفی که شما از واژه راهنما دارید چیست و بارزترین نشانه راهنما چه چیزی میتواند باشد؟
راهنمایی یعنی آموزش دیدن خود راهنما و من وقتی راهنما میشوم انگار مسیر خودشناسیام روی ریل تندرو میافتد و این خیلی باارزش است. بارزترین نشانه، عشق، عقل و ایمانش است که برای او همهچیز به ارمغان میآورد، نظم و مسئولیتپذیری و خودشناسی میآورد.
چرا در کنگره مطرح میشود که راهنما همیشه خط مقدم فعالیتهای کنگره است؟
وقتیکه فعالیتهای کنگره با سه ضلع ناب انسانی، تخصص آموزشی و مالی میچرخد یک راهنما با آموزشی که در لژیون دارد بهراحتی میتواند روی هرکدام از اعضاء لژیون و رهجوها، روی این سه حوزه کار کند و هرکدام از این رهجوها باعث توسعه کنگره شوند؛ به همین دلیل است که میگویند راهنما همیشه خط مقدم فعالیتهای کنگره است.
تأثیرگذارترین رفتار و برخوردی که در راهنمای خودتان وجود داشت و توانست انگیزه لازم برای دستیابی شما به این جایگاه فراهم کند چیست؟
عشق بلاعوض و خالصانه راهنما در من انگیزه لازم را ایجاد کرد. راهنمای عزیزم همسفر انسیه اساس کار خود را بر مبنای عشق، عقل و ایمان گذاشتند و من چون عشق بلاعوض، خالصانه و ناب را در وجود ایشان دیدم و اینکه تمامقد برای اهداف کنگره تلاش میکردند خودم هم تصمیم گرفتم راه ایشان را ادامه بدهم.
اگر یکبار دیگر بهعنوان رهجو سر لژیون حاضر شوید، فکر میکنید چهکارهایی انجام میدهید که درگذشته انجام ندادهاید؟
فکر میکنم از راهنمایم خواهش میکردم که اگر میتوانم باری از روی دوشش بردارم و کاری هست که بتوانم انجام بدهم که کارهای ایشان سبکتر شود حتماً به من بگویند تا انجام بدهم.
به نظرتان رسالت شما بهعنوان یک راهنما در کنگره چیست؟
بیبروبرگرد و بهطورقطع پرورش استاد است. آقای مهندس رسالت راهنماها را در کنگره ۶۰ پرورش استاد معرفی کردند و اولین و آخرین رسالت یک راهنما پرورش راهنماست برای اینکه اهداف کنگره به ثمر بنشیند.
بعد از قرار گرفتن در جایگاه راهنمایی، دیدن چه واکنش و رفتارهایی در رهجوهایتان شمارا به چالش کشیده و به این باور رسیدهاید که این قطعاً گره وجودی خودتان هم هست؟
قطعاً صلاح نیست که انسانها گره وجودی خود را برای دیگران مطرح کنند؛ ولی حتماً گرههای زیادی هست و خیلی از آنها بازشده و با لطف خداوند بقیه هم باز میشوند.
آیا جمله یا پیامی هست که شما دائماً آن را در لژیون مرور کنید و از بیان آن خودتان احساس شعف نمایید و تأثیر خوبی بر رهجوهایتان داشته باشد؟
بیشترین چیزی که روی آن تأکیددارم این است که اگر قرار هست من به کسی کمک کنم باید حالم خوب باشد تا بتوانم کمک کنم. اینکه من خودم را در غم فروببرم که یکی از عزیزانم غمگین است نشاندهنده اینکه من انسان خوب و کاملی هستم نیست، اینکه من بتوانم باحال خوب خودم را سر پا نگهدارم و کمک بهتری بکنم این نشاندهنده انسانیت و رشد من است.
شما در حال حاضر در جایگاه نگهبان لژیون سردار خدمت میکنید و جایگاه دنوری را تجربه کردهاید، لطفاً حس و حالتان از این خدمت را بفرمایید؟ حضور در لژیون سردار چه تفکر و باوری را در شما تغییر داد (چه مادی و چه معنوی)؟
شاید بهتر است بگویم من به چه باوری رسیدم و بعد در لژیون سردار و دنور شرکت کردم تا اینکه لژیون سردار چه باوری در من ایجاد کرد؟ من چیزی که از آموزشهای الهی کنگره یاد گرفتم این بود که افق دیدم را بلند کنم؛ یعنی مکانها و دوردستهایی را دیدم که هیچوقت قادر به دیدن آن نبودم و دیدن دوردستها که قطعاً آموزشهای آقای مهندس و راهنمایان عزیزم به من دادند باعث شد که بهراحتی و با عشق در این مسیر قدم بردارم.
به نظرتان چه رابطهای بین جهانبینی و ورزش وجود دارد؟ نقش ورزش در تعادل و حال خوب یک همسفر چگونه است؟
از قدیم شنیدهایم که عقل سالم در بدن سالم است. شاید عقل سالم همان استعاره از جهانبینی باشد و همینطور بدن سالم روی جهانبینی نیز تأثیر دارد. جهانبینی همروی جسم من تأثیر دارد و مثلث درمان که شامل جسم، روان جهانبینی میباشد همین را به من میگوید.
مرز عشق و محبت یک راهنما نسبت به رهجو چه قدر است؟ آیا میتواند در مسائل و مشکلات شخصی رهجو ورود کند؟
به نظرم ازآنجاییکه راهنما وظیفهاش نشان دادن راه به رهجو است تا جایی میتواند عشق و محبت را افزایش بدهد و از تعادل خارج نشود که راهنما به ضد خودش تبدیل نشود؛ یعنی هدف در این قسمت گم نشود. در مورد قسمت بعدی فکر میکنم به همان وظیفه نشان دادن راه اشاره دارد که اگر توسط راهنما بهدرستی این وظیفه انجام شود ربط داشته باشد وقتیکه راهنما میآید خانه وجودی یا شهر وجودی رهجو را با آموزشهای ناب الهی کنگره نور میبخشد این نور که در وجود رهجو روشن شود باعث میشود که رهجو کوچکترین مسائل و بزرگترین مسائل شخصی خودش را بتواند بهراحتی برای آن راهحل پیدا کند و نیازی نباشد که راهنما بخواهد برای مسائل شخصی او راهحلی پیدا کند.
رابط خبری: همسفر نرگس، مرزبان خبری بوستان ولایت
طراح سؤالات: همسفر عاطفه، رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) نمایندگی شادآباد در بوستان ولایت (رشته ورزشی بسکتبال)
ویراستاری و ارسال: گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
180