English Version
English

عرصه راهنمایی، عرصه عمل است

عرصه راهنمایی، عرصه عمل است

جلسه نهم از دوره اول کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره 60 همسفران نمایندگی وحید با استادی راهنما همسفر شکوفه، نگهبانی راهنما همسفر ناهید و دبیری راهنمای تازه‌واردین همسفر فرشته با دستور جلسه «هفته راهنما» در روز سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه 1403 ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

موضوعی که می‌خواهیم امروز در مورد آن صحبت کنیم، مختصر توضیحی راجع به منزلت و ارزش جایگاه راهنما است. برای بیان این موضوع دو هدف را در نظر گرفته‌ام؛ اولین هدف آن است که به من راهنما یادآور می‌شود که در چه جایگاهی خدمت می‌کنم و دومین هدف شامل عزیزانی است که برای آزمون، خود را آماده می‌کنند. امیدوارم این توضیحات، شوق بیشتری را در آن‌ها ایجاد کند و بدانند که برای چه چیزی در این جایگاه تلاش می‌کنند.

حال اینجا یک سؤال پیش می‌آید و جواب تک کلمه این سؤال گویای ارزش و منزلت جایگاه راهنما است و شاید احتیاج به توضیح هم نداشته باشد. آن سؤال این است که اولین معلم ما انسان‌ها چه کسی است؟ در پاسخ باید بگویم: خداوند اولین معلم ما است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وقتی ما شما را از یک نطفه ناچیز خلق کردیم، به شما یاد دادیم آنچه را که نمی‌دانستید»؛ یعنی خداوند خودش را در جایگاه یک معلم و یک تعلیم‌دهنده معرفی می‌کند. جالب اینجا است که خداوند این جایگاه را برای پیچیده‌ترین خلقتش یعنی انسان نیز قرار می‌دهد. بعد از خداوند این وظیفه راهنمایی به عهده پیامبران دینی ما است که درواقع آن‌ها راهنمایان و هادی ما انسان‌ها هستند. راهنمایان راه عشق، محبت و همچنین راه خدمت به بندگان هستند که در این راه هیچ‌گونه چشم‌داشتی و انتظاری نداشتند و درواقع حساب آن‌ها با عشق به خداوند بوده و معنی کلمات، عشق، محبت و عشق بلاعوض را فقط به نظر من در یک جایگاه به‌خصوص می‌توان درک کرد که یکی از این جایگاه‌ها، جایگاه راهنمایی در کنگره 60 است. شاید یک معلم مدرسه هم بتواند این موضوع را درک کند؛ اما چون پای حساب‌وکتاب و همچنین حقوق در میان است به‌صورت عمیق نمی‌تواند آن را درک کند.

در قرآن در جای دیگری اشاره‌شده است: «کسی که یک‌نفس را زنده کند گویی مانند کسی است که تمام جهانیان را زنده کرده است.» وقتی یک رهجویی با حال خراب وارد لژیون می‌شود و پر از ناامیدی است، در طول آموزش راهنما متوجه تغییرات او می‌شود و شاهد برگشت امید در رهجو است. درواقع رهجو به زندگی امیدوار شده است و راهنما این امیدواری را می‌بیند. در اینجا مصداق همان جمله‌ای‌ است که تمام جهانیان را زندگی بخشیده و برای راهنما این لحظه شکرگزاری در برابر خداوند است. اگر تمام دنیا و مادیات را به او بدهند با لحظه‌ای که امید را در چهره رهجوی خود می‌بیند برابری نمی‌کند.

اگر از من بپرسند که جایگاه راهنمایی را چگونه توصیف می‌کنید باید بگویم: راهنمایی یک عرصه‌ای است که وقتی در آن جایگاه قرار می‌گیری یکسری پرده و حجاب داریم که به‌طور ناخودآگاه کنار می‌رود و چرا این اتفاق می‌افتد درصورتی‌که قبلاً خیلی تلاش می‌کردیم ولی موفق نمی‌شدیم و قادر نبودیم؟ در پاسخ باید گفت: زیرا عرصه راهنمایی، عرصه عمل است و تا وارد عمل نشویم نمی‌توانیم به رهجو آموزش مناسب دهیم. آنچه من در جایگاه راهنمایی تجربه کردم، درک و لمس دعای کنگره است؛ وقتی در این جایگاه قرار بگیریم با واقعیت‌ها بیشتر آشنا می‌شویم. همه ما می‌دانیم که ما هیچ اطلاعی از حل  مشکلات هرچند کوچک خود نداریم و در این لحظه از خداوند می‌خواهم ذره‌ای از علم بیکرانش را به ما بدهد تا طعم آن را بچشیم.

راهنمایی فضای عارفانه خیلی زیادی دارد و اگر در مسیر درست باشیم می‌توانیم خداوند را در زندگی خود درک کنیم. برای آنکه تازه‌واردینی که به‌تازگی وارد کنگره شده‌اند نیز بهره‌ای از این صحبت‌ها ببرند و بدانند که راهنما چه جایگاهی دارد، باید بگویم یک رهجو وقتی وارد کنگره می‌شود مثل کسی است که می‌خواهد قله‌ای را فتح کند و آن قله درمان اعتیاد مسافر است و برای پیموده راه به یک راهنما نیاز دارد تا چشمانش را باز کند و پستی‌وبلندی‌ها را ببیند؛ اگر در طول مسیر چشمانش را ببندد و تمام مسئولیت را بر دوش راهنما بگذارد و توقع داشته باشد که راهنما دست‌هایش را بگیرد و او را به قله برساند حتی اگر در این صورت به رهایی برسد، با کسی که خود بار مسئولیتش را به دوش می‌کشد زمین تا آسمان فرق دارد.

در اینجا یک سؤال مطرح می‌شود؛ آیا می‌خواهیم تا ابد در بالای قله بمانیم؟ به‌طورقطع پائین آمدنی هم وجود دارد. باید در نظر داشت تمام زندگی من در خوشی سپری نمی‌شود و همچنین تمام زندگی من در اعتیاد مسافرم نیز خلاصه نمی‌شود؛ اما کسی که بار مسئولیت بر عهده خودش است و راهنما او را هدایت می‌کند مسلماً وقتی از قله پایین می‌آید حال خوش را تجربه می‌کند. راهنما به‌واسطه تاریکی‌هایی که تجربه کرده نوری در دلش روشن می‌شود با این تفاوت که در یک راهنما این نور بیشتر و در راهنمای دیگر نور کمتری است. رهجو باید از این نور استفاده کند، این نور را باید در کلام راهنما، در سی‌دی‌ها و سخنان آقای مهندس جستجو کند و  جستجوگر باشد و مسائل خویش را حل کند. امیدوارم تمام عزیزانی که تلاش می‌کنند تا این جایگاه را تجربه می‌کنند نتیجه تلاششان را ببینند و با قرار گرفتن در این جایگاه، این نعمت را درک کنند.

بازدید دفاتر راهنمایان توسط اسیسانت رابط نمایندگی وحید همسفر ندا

گزارش تصویری از مراسم جشن راهنما

مرزبانان کشیک: همسفر سلیمه و مسافر مختار
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر حدیث (لژیون ششم) و همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
عکس: همسفر اعظم، مرزبان خبری
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی وحید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .