English Version
English

راهنما پلی بین دنیای تاریکی و دنیای روشنایی

راهنما پلی بین دنیای تاریکی و دنیای روشنایی

دومین جلسه از دور دوازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بیرجند ویژه مسافران با استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر ابوالفضل و دبیری مسافر حبیب با دستور جلسه "هفته راهنما" روز یکشنبه مورخ 9 اردیبهشت ماه سال 1403 ساعت 16 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد.

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
این هفته را به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمامی راهنماهای جمعیت احیاء انسانی کنگره ۶۰ در ایران و در نمایندگی بیرجند حامد آقا،  آقا قدرت، سعید آقا و جواد آقا تبریک میگم. انشالله موفق باشند و بازتاب این عمل عظیم به زندگی شان برگردد.

پیام هفته راهنما را می خوانم که دوستان با این پیام آشنا شوند.

بسم الله الرحمن الرحیم
ما همه راهنمایان همه باهم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهادیم و سجده ای آغاز نمودیم برای شکر گذاری از این عمل عظیم، که همانا خروج از جهان ظلمت بوده و پیوستن به جهان نور و روشنایی و هم اکنون ما هم آموزش دیده ایم تا بتوانیم به انسانهای در بند خدمت کنیم زیرا خودت گفتی اگر فردی را احیاء کنی تمامی ساکنین زمین را احیاء کرده ای و اگر فردی را نابود کنی گویی همه را نابود کرده ای پس یاری مان ده تا خدمتگزار درد مندان باشیم نه آقا و سرور آنها. و اما ما رهجویان برهمه ی ما واجب و ضروری است که به بهترین شکل ممکن از راهنمای خود سپاس گذاری و قدر دانی نماییم .
(نگهبان کنگره ۶۰ )

خیلی ممنون تشکر می کنم هفته ی بسیار عزیزی است دوستان مقام راهنما مقامی است بسیار بلند. من ابتدا از خودم صحبت می کنم.

من مسیر تاریکی هارا چند سال که بعبارتی ۲۰ سال مسیر تاریکی هارا تمام کرده ام در مسیر تاریکی ها سرشار بودم از ترس اضطراب حقارت نگرانی و حتی بی احترامی اطرافیان در این دنیا زندگی می کردم و در این دنیا از خدای خودم می خواستم که خدایا راهی نیست ، و راهی نبود و به تعابیری مختلف رفتم پیش روانشناس متخصص باور کنید چند سال پیش حدود دوازده سال پیش رفتم مشاوره و خانواده من بسیار پیگیر این موضوع بودند که حال من خیلی بد بود تا حال من خوب شود و دنبال من راه افتادند و من را به دکترهای مختلف روانشناس و  اعصاب و روان  بردند.  مدتی می رفتم به نتیجه خاصی نرسیدم سپس گفتند باید بروی دکتر مغز و اعصاب و آنجا هم به نتیجه مطلوب نرسیدم و سپس گفتند سیستم جسمی بدن مشکل دار است باید بروید مشکل اضافه وزن و کاهش وزن و این داستان ها خلاصه از کانال های مختلفی برای بهبودی من تلاش می کردند. تا اینکه خداروشکر با کنگره ۶۰ آشنا شدم و دیدم کل پروسه درمان اعصاب و روان و جسم بنده در این سیستم نهفته شده است. اوایل که وارد شدم با خودم گفتم چند وقتی را نمی روم یکی دو هفته ای را میرم دوباره بر می گردمتصور می کردم اینجا هم مثل سایر انجمن هاست ولی در ادامه هرچقدر جلو آمدم طبق تصاویر کنگره ۶۰ یخ که بیشتر باز می شود می دیدم که کنگره بسیار متفاوت است در این جا جرقه هایی بود که وصل من را به سیستم بیشتر می کرد بهرحال بنده مسیر را طی کردم ، مسیر بسیار روشن بود ، فردی که مسیر را طی کرده  بود به من کمک کرد تا از این مسیرگذر کنم.

ما در تعریف راهنما می گوییم راهنما فردی است که خودش سابقه ی مصرف مواد مخدر داشته و تمام تاریکی ها را تجربه کرده و با کمک فردی درمان شده و طی امتحانات فردی و جهان بینی و مصاحبه ی ورودی نمره قبولی را دریافت کرده و توانسته شال نارنجی را از دست بنیان کنگره ۶۰ دریافت کند.
پس اینجا من مسیر را رفته ام و کل مسیر برایم آشناست و اینجاست که وقتی می آیم میبینم رهجوی من حالش خوب نیست یا خوابش خوب نیست دوستان می گویند از کجا متوجه میشوی ؟ چون من خودم قبلا این مسیر را پیموده ام.

راهنما پلی است بین دنیای تاریکی و دنیای روشنایی.

راهنما فردی است که شخص را هدایت می کند به دنیای روشنایی که در دنیای روشنایی درمان توسط خود شخص انجام می شود. دنیای روشنایی راهنما انگشت اشاره است و فقط راه را نشان می دهد و بنده باید دنباله رو راهنما باشم و تمام دستورات و فرامین راهنما را تک به تک اجرا کنم و زمانی که این موارد را انجام دهم قطعا به رهایی خواهم رسید.

در مورد این موضوع هیچ کدام از راهنماها پولی از کسی دریافت نمی کنند و دنبالش هم نیستند و یاد گرفتیم در این زمان هیچ کدام پاکت را نگاه نمی کنیم و به دلنوشته بسنده می کنیم چرا که راهنمایان می دانند که ظرف رهجوها را با یکدیگر مقایسه می کنیم و نیازی نیست بدانیم درون ظرف ها چیست چون مشخص است ولی این مکان کارگاه آموزشی است مانند ماه رمضان مگر نمی توان در ماه رمضان در منزل غذا خورد ؟ چرا می شود ، در ماه رمضان می آییم اینجا که صور پنهان قضیه را ببینیم و در جشن هفته ی راهنما هم همینطور است صور پنهان قضیه را می بینیم ، ما اینجا ظرفها را میخواهیم لب ریز کنیم چون ظرفهای خالی و تهی خارج از محبت هستند و ظرفی می تواند محبت داشته باشد که پر و لبریز باشد.
خیلی متشکرم از اینکه به حرف های من گوش دادید.

تایپ : مسافر مهران لژیون سوم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون سوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .