جلسه چهارم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با دستور جلسه «هفته راهنما» با استادی راهنما همسفر مژگان، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فرشته در روز دوشنبه ۱٠ اردیبهشتماه ۱۴٠۳ در ساعت ۱۵:۰۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را بسیار تا بسیار سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم. خیلی تشکر میکنم از نگهبان، دبیر و اعضای کنگره ۶۰ که من را برای استادی در این جایگاه انتخاب کردند؛ اما در مورد دستور جلسه که هفته راهنما است؛ چقدر این دستور جلسه زیبا و اما درعینحال سخت است که در مورد راهنمایی سخن بگوییم که تمام زندگی خود را گذاشت تا من رهجو را به رهایی برساند.
خیلی سخت است که در این جایگاه قرار بگیری و در مورد راهنما که سراسر خوبی و خیر است سخن بگویی. راهنما؛ یعنی الگو، یعنی راهگشا، یعنی نشاندهنده راه. وقتیکه شال راهنمایی را به دوش فردی میاندازند، جناب مهندس پیمانی را میخوانند و راهنمایان عزیز این پیمان را زمزمه میکنند. زمانی که در این جایگاه قرار داری انگار که فرشتهها و ملائک تو را به سمت آسمان میبرند و از آن زمان به بعد وقتیکه در جایگاه راهنمایی قرار میگیری نه زبان، نه گفتار و نه پندارت از خودت نیست، بلکه از الهامات الهی است.
۱۱ سال پیش، زمانی که من وارد کنگره شدم وقتی از همهچیز خسته شده بودم و گویی تمام درهای دنیا به روی من بستهشده بود، تنها راهکار کنگره 60 بود. وقتی هیچکس حاضر نبود با من صحبت کند و حتی اگر با من صحبت میکردند بیشتر من را به سمت ناامیدی میکشیدند وارد کنگره شدم. آنجا باراهنمای خوبم مواجه شدم که من را با آغوش گرم پذیرفت و دوباره به زندگی برگرداند.
صحبتها، نگاههای گرم و حتی نوازش دستانش را هیچگاه فراموش نمیکنم. وقتیکه من غرق در تاریکی بودم و بغض گلوی مرا میفشرد، تنها جایی که مرا آرام میکرد آغوش گرم راهنمای من بود. گاهی خداوند کسی را سر راه تو قرار میدهد که با دستانش تو را از طرف تاریکی به روشنایی میکشاند. گاهی خداوند یک نفر را سر راه تو قرار میدهد تا با کلامش به تو آرامش دهد و گاهی با کلامش زندگیها را دوباره برگرداند.
امروز روز راهنما است؛ روزی که من میتوانم با تمام وجودم از راهنمای خودم قدردانی کنم. راهنمایانی که درگذشته خدمت میکردند و یا حتی راهنمایانی که در آینده خدمت خواهند کرد. جناب مهندس همیشه میفرمایند: «خداوند اجازه خدمت را به همهکس نمیدهد.» اگر اجازه خدمت راهنمایی یا راهنمایی تازه واردین به شما دادهشده است پس قطعاً چیزهایی در وجود شما بوده است و شما نشانی از خداوند میشوید و قطرهای از وادی چهاردهم یا همان محبت و عشق میشوید.
من همیشه راهنما را نمونهای بارز از وادی چهاردهم میدانم. راهنمایی که همه وجود خودش را میگذارد تا یک رهجو به رهایی برسد. گاهی شما سالهای زیادی برای راهنما شدن انتظار کشیدهاید. وقتیکه یک رهجو وارد لژیون شما میشود شما با تمام وجود انتظار لحظه رهایی او را میکشید و لحظهشماری میکنید تا او به آرامش برسد. وقتی یک خانواده را که امانت جناب آقای مهندس در دستان شما بوده است به تهران میبرید و بهسلامت به دست او میرسانید، گویی دنیا را به شما دادهاند.
راهنما بودن خوبیهایی دارد که قابل وصف نیست که من بتوانم در ۵ دقیقه برای شما توصیف کنم. استاد امین میگویند:«همه انسانها در زندگی خود رب و مربیهایی دارند». در کنگره ۶۰ خیلی از ما بهجای یک راهنما چندین راهنما داریم. امام علی میفرمایند: «هرگاه کسی چیزی به من آموخت من را بنده خودش کرده است».
در کنگره ۶۰ ما چندین راهنما داریم؛ راهنمای جونز یا همان تغذیه سالم، راهنمای نیکوتین یا حتی ورزشبانهای پارک هم جز راهنمایان ما قرار میگیرند چون آنها نیز به ما آموزش میدهند. راهنمای تازه واردین که با تمام وجود به آنها خدا قوت میگویم. راهنمایان تازه واردین باید خیلی هنرمند باشند و عشق و محبت زیادی در وجود خودشان داشته باشند. وقتی یک نفر باحال بد وارد کنگره میشود، راهنمای تازه واردین با عشق و محبت باحال خوش او را وارد لژیون میکنند.
من از وقتیکه شال راهنمایی گرفتهام هیچگاه ندیدهام که کسی باحال بد وارد لژیون من شود چون او قبلاً باراهنمای تازهواردین صحبت کرده و گریههایش را کرده است و بعد پخته و با حال خوب وارد لژیون من میشود. خیلی تشکر میکنم از راهنماهای تازه واردین و امیدوارم که همیشه آرامش به سمت زندگیهایشان روان باشد. راهنمایان شال نارنجی که واقعاً سراسر عشق و محبت هستند و یک سال تمام رهجو را ازنظر جهانبینی آموزش میدهند تا او را به رهایی برسانند.
بعد از اینکه یک سال تمام میشود کار راهنما هنوز تمام نشده است و با تمام وجودش دعا میکند که خداوند اجازه خدمت را به رهجو بدهد. حسی که در راهنما بودن وجود دارد را در هیچ کجای دنیا و در هیچ جایگاهی نمیتوان پیدا کرد. لذتی که یک راهنما میبرد در هیچ کجای دنیا قابل تجربه نیست. چنین الهاماتی که از جانب خداوند به یک راهنما میشود را در هیچ کجای دنیا نمیتوان پیدا کرد. متأسفانه وقت من تمام شد و من خیلی صحبتهای ناگفته برای شما داشتم. امیدوارم از این جشن لذت ببرید و بتوانیم جشن مفصل و پرباری برای قدردانی از راهنمایان عزیز برگزار کنیم.
در ادامه جلسه، از راهنمایان گروه خانواده باارائه لوح، قدردانی شد.
مرزبانان کشیک: همسفر عزت و مسافر محمود
تایپ: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
عکس: مرزبان خبری، همسفر آرزو
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
1239