English Version
English

راهنما شدن دل بسیار بزرگی می‌خواهد

راهنما شدن دل بسیار بزرگی می‌خواهد

جلسه سوم از دوره اول کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60 نمایندگی زاگرس ویژه جشن راهنما با استادی ایجنت گروه خانواده همسفر نرگس، نگهبانی همسفر مهین و دبیری راهنمای تازه‌واردین همسفر آذر با دستور جلسه «هفته راهنما» در روز دوشنبه‌ ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق خدمت به من داده شد و خوشحالم که امروز در این هفته زیبا، کنار شما عزیزان هستم و در این روز پرشکوه برای گرامی‌داشت هفته راهنما جشن برگزار می‌کنیم و فرصتی داده شده است تا از راهنمای خود تشکر کنیم که در آن روزهای تلخ در کنار ما بودند و به ما آموزش دادند و طوری از آنها تشکر و قدردانی کنیم که در شأن این عزیزان باشد.

این هفته را خدمت استاد راهنمای بزرگ، آقای مهندس و خانم آنی بزرگوار، خانم آنی کماندار، خانم شانی عزیز و استاد امین که هرچه داریم از این خانواده از خود گذشته داریم و خدمت تک‌تک راهنمایان در سراسر کشور تبریک عرض می‌کنم و به ویژه خدمت راهنمایان شعبه زاگرس، راهنمایان شال نارنجی و راهنمایان تازه‌واردین سبز مغز پسته‌ای که با تمام وجود و عشق خدمت می‌کنند، تبریک عرض می‌کنم.

به راهنمای بزرگوارم خانم زهرا عزیز این هفته را تبریک می‌گویم، داشتم به این فکر می‌کردم که اگر خانم زهرا قبول زحمت نمی‌کردند و از شهرکرد تا بوئین‌میاندشت نمی‌آمدند و قسمت شعبه همسفران زاگرس برگزار نمی‌شد چه بر سر من نرگس می‌آمد! این حال خوش و آرامش را که امروز در زندگی‌ام دارم، مدیون آقای مهندس و خانم زهرا عزیز هستم و از این عزیزان سپاسگزارم و امیدوارم رهجویی بوده باشم که نیمی از زحمات راهنمایم را جبران کرده باشم.

عزیزانی که در جایگاه راهنمایی در حال خدمت هستند، کسانی هستند که یک روزی با غم و اندوه از مصرف‌مواد مسافرشان همراه او و ناامید از همه‌جا بودند، وارد کنگره ۶۰ شدند و مشق عشق را به آنها یاد دادند و باعث شدند از جهان تاریکی‌ها به طرف روشنایی‌ها حرکت کنند و خدمت کنند به کسانی که همدرد خودشان بودند تا بتوانند دردی از دردهای یک همسفر را التیام دهند و این عزیزان را با حال خوش آشنا کنند.

تمامی خدمتگزاران در کنگره ۶۰، بدون هیچ چشم‌داشتی و بدون هیچ قید و شرطی مشغول به خدمت هستند؛ چرا که به فلسفه وجودی انسان پی بردند و متوجه این قضیه شدند که من اگر بتوانم  با خدمت، عزیزی را به کسی ارائه دهم و دردی از دردهای آن را کاهش دهم به جایگاهی می‌رسم که وظیفه انسانی‌ام را انجام دهم و به آن تکاملی که مد نظر است، برسم.

راهنما شدن دل بسیار بزرگی می‌خواهد، اینکه بتوانی از وقت خود، از مال و جان خود بگذری؛ راهنمایان از عصاره جان خودشان می‌گذرند تا بتوانند یک رهجو را به رهایی برسانند. لحظه‌ای که یک رهجو به رهایی می‌رسد و آن حال خوش را تجربه می‌کند، اوج لذتی است که یک راهنما آن را درک و حس می‌کند. وارد کنگره شدن یک اتفاق بزرگی است که در زندگی ما رخ می‌دهد و ما باید قدر صندلی که در آن نشسته‌ایم را بدانیم و قدردان عزیزانی باشیم که راهنمای مشکلات ما بودند.در روزهایی که همه با تحقیر و سرزنش‌ها داشتند، نمک به زخم ما می‌زدند، تنها کسی‌که باعث شد من نرگس یک نور امیدی و جرقه‌ای در زندگی‌ام اتفاق بیفتد، راهنمای عزیزم بود.

می‌توانیم از راهنمای تازه‌واردین خود و هم راهنمای خود قدردانی کنیم و هدف از جشن‌هایی که در کنگره برگزار می‌شود، یک آموزش بزرگی است و آن قدردانی کردن است و متوجه می‌شویم که این وظیفه من است که از همه قدردانی کنم. در سی‌دی «پیوندهای نامیمون» آقای امین می‌فرمایند: «زمانی‌که دارم قدردانی می‌کنم چه در کلام و چه در عمل، پیوندهای نامیمونی که در درون من وجود دارد از بین می‌روند و پیوندهای میمون جای آن را می‌گیرند» و خوشحالم که امروز در کنار شما عزیزان هستم و در این جشن حضور دارم.

در ادامه جلسه، جشن «هفته راهنما» با حضور همسفران با شور و شوق فراوان برگزار شد.

مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر علیرضا
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی زاگرس

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .