در مقابل راهنمایم در هر جایگاهی رهجو هستم

سیزدهمین جلسه از دوره بیست و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه مسافران آقا کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی؛ با استادی راهنمای محترم مسافر ایمان، نگهبانی موقت مسافر قاسم و دبیری موقت مسافر مرتضی با دستور جلسه "هفته راهنما" روز دوشنبه 10 اردیبهشت ماه 1403، ساعت 17 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را سپاس که این فرصت را به من داد تا در این جایگاه در خدمت شما عزیزان باشم، این هفته جشن راهنما است خدا را شکر که این فرصت به من داده شد تا بتوانم در مورد این دستور جلسه صحبت کنم.
رجوع می‌کنم به درون خودم و اتفاقاتی که برای خودم رخ داد این که کنگره را من از کجا شناختم و چگونه سر راه من قرار گرفت، فکر می‌کنم بزرگترین راهنمایی که از طرف خداوند و سیستم هستی  به من شد این بود که شرایط به گونه‌ای بشود که من وارد کنگره شوم یعنی آن کسی که من را راهنمایی کرد تا در این مسیر قرار بگیرم باید سپاسگزارش باشم و این فقط بخاطر وجود خداوند است چون خداوند وصل‌ها را انجام می‌دهد.
هیچ کدام از ما بیرون از اینجا همدیگر را ندیده بودیم و نمی‌شناختیم ولی امروز دور هم جمع شده‌ایم، یک اجتماع و سیستمی را بوجود آورده‌ایم بنام کنگره‌60 که در آن سیستم جایگاهایی قرار گرفته است که برایش تعریف‌هایی وجود دارد. هفته راهنما جایگاهی است که در کنگره تعریفی دارد، من ایمان سالیان سال دنبال راهی بودم که از اعتیاد نجات پیدا کنم ولی نمی‌توانستم تا اینکه همه هستی دست به کار شدند و مرا به کنگره آوردند، امروز بایستی سپاسگزار خداوندی باشم که کنگره‌60 را به من نشان داد. زمانی که من وارد کنگره شدم هیچ چهره‌ای جز چهره راهنمایم برای من قابل مشاهده نبود، ماندنم در کنگره سخت بود ولی ماندم و راهنمایم راه را به من نشان داد و به من گفت صبر کن و با خودت آشتی کن و خودت را ببخش، امروز رسیدم به اینجا که 15 سال در کنگره حضور دارم و به این موضوع فکر می‌کنم که در این سال‌ها 15 بار به من فرصت داده شد تا از راهنمایم تشکر کنم و در طول یک سال فقط یک بار من این فرصت را دارم، فکر نمی‌کنم به این راحتی و فقط با کلام بتوانم بگویم سپاسگزارم برای سپاسگزاری باید از آن چیز‌هایی که در اختیار من قرار داده شده است درست استفاده کنم، از آن صندلی که در اختیار من قرار داده شده است درست استفاده کنم و به موقع بیایم و به موقع برم و یک سفر خوبی را انجام بدهم و بعد از سفرم باید خدمتگزار باشم برای کسی که رها می‌شود دو سفر الزامی است کسی که بعد از رهایی از کنگره می‌رود شدیداً ضرر می‌کند امروز در هر شرایطی که قرار دارم باید قدردان و سپاسگزار راهنمایم و تمام انسان‌هایی که به من کمک کرده‌اند تا من به این جایگاه برسم باشم.
من راهنما موظف هستم راهنمایم را در هر کجایی که هست پیدا کنم و از ایشان تشکر و قدر‌دانی کنم حتی اگر دوباره مصرف‌کننده شده باشد، چون آنقدر توانمند بوده که توانسته من را به رهایی برساند راهنما نیازی ندارد، این من هستم که نیازمند این قدر‌دانی هستم، من همیشه این کار را انجام می‌دهم و راهنمایم را در هر کجا که هست پیدایش‌ می‌کنم و هر مناسبتی که باشد از او تشکر و قدر‌دانی می‌کنم اگر انسانهایی که به درمان می‌رسند نمی‌ماندند و میرفتند الان هیچ شعبه‌ای در کنگره به وجود نمی‌آمد، اگر راهنمایان نمی‌ایستادند و سختی ها را تحمل نمی‌کردند شرایط امروز اینگونه نبود. خیلی از راهنماها زمانی که چهار سال خدمتشان تمام می‌شود در جایگاه‌های دیگر خدمت می‌کنند و یا اینکه از کنگره می‌روند تا جا برای راهنماهای دیگر برای خدمت کردن باز شود. وظیفه من این است که اگر دیده‌بان هم شدم راهنمای خودم را پیدا کنم و از او قدردانی نمایم، شاید او هنوز هم در جایگاه راهنمایی باشد  او به من الفبای کنگره را آموخته است، در هر جایگاهی که باشم در مقابل راهنمایم هنوز یک رهجو هستم و این را باید همیشه یادم باشد چون کنگره همیشه به روز است. در آخر این هفته را به تمامی راهنماهای کنگره60 تبریک عرض می‌کنم و باید با پاکت دادن از راهنماهای خود تشکر و قدردانی کنیم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه حسنانی