English Version
English

هفته راهنما بر همه راهنمایان و رهجویان مبارک

هفته راهنما بر همه راهنمایان و رهجویان مبارک

چهاردهمین جلسه از دوره هشتاد و پنجم از کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم مسافر سجاد و نگهبانی مسافرامیر و دبیری مسافر عیسی با دستور جلسه  «هفته راهنما » در روز دوشنبه مورخه 10 اردیبهشت 1403 رأس ساعت 17:00 شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:


صحبت های خودم را با پیام  آقای مهندس دژاکام آغاز می کنم:
بسم الله الرحمن الرحیم
هفته راهنما بر همه راهنمایان و رهجویان مبارک،
ما همه راهنمایان، همه با هم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهادیم و سجده‌ای آغاز نمودیم،
برای شکرگزاری از انجام این عمل عظیم، که همانا خروج از جهان ظلمت بود و پیوستن به جهان نور و روشنایی، و هم‌اکنون ماهم آموزش دیده‌ایم،
تا بتوانیم به انسانهای دربند خدمت کنیم، زیرا خودت گفتی که اگر فردی را احیا کنیم، گویی تمامی ساکنین زمین را احیا کرده‌ایم و اگر فردی را نابود کنیم،
گویی همه را نابود کرده‌ایم، پس یاریمان ده تا خدمتگذار دردمندان باشیم، نه آقا و سرور آنها.
و اما، ما رهجویان، بر همه ما واجب و ضروری است که به بهترین شکل ممکن از راهنمایان خود سپاسگزاری و قدردانی کنیم. 


  نگهبان کنگره۶۰
اردیبهشت ماه ۱۴۰۳

سلام دوستان سجادهستم مسافر.

با خواندن بند آخر این پیام، آقای مهندس تکلیف را برای همه ما رهجویان، راهنمایان، ایجنت‌ها و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ مشخص کرده است و همه ما باید در این هفته از راهنمای عزیز خود به‌خوبی تقدیر و تشکر نماییم . در دستور جلسه تقدیر کردن ما یاد گرفتیم که قدردانی به سه صورت می‌باشد اول به‌صورت زبانی بعد به‌صورت دلی و در مرحله بالاتر قدردانی باید در رفتار و کردار ما نمایان باشد. در اینجا سؤالی که پیش می‌آید این است که اصلاً ما برای چه باید قدردانی کنیم ؟ دلیل آن این می‌باشد که ما فرهنگ قدردانی را یاد بگیریم،مثل بحث سی دی نوشتن ‌ سفر اولی‌ها، سفر دومی‌ ها، راهنماها و همه اعضای کنگره که باید آن را انجام دهند تا به‌صورت فرهنگ درآید. وقتی‌به ورود خودم در کنگره فکر می‌کنم متوجه می‌شوم که در ابتدای امر فقط قصدم قطع مصرف بود ،وقتی بیشتر با خودم فکر کردم که چه چیزی باعث شد که هم‌اکنون در جایگاه راهنمایی قرار بگیرم به این نتیجه رسیدم که بیشتر این پروسه را مدیون راهنمای خودم می‌باشم، مثلاً وقتی یک سفر اولی باحال خراب وارد کنگره می‌شود مانند یک زمین سفت ولم یزرع می‌باشد که باید در آن بذر پاشیده شود، قطعاً این زمین باید نرم و آماده ی کشت شود ، برای خود من به این صورت بود که رفتار و کردار راهنما باعث شد که من جذب کنگره شوم و با آموزش دیدن بتوانم در کسوت راهنمایی خدمت کنم .
بحثی به نام کشش و چشش داریم که مضمون آن به این صورت است که اگرانسان تمایل و کشش نسبت به مسئله‌ای را داشته باشد خودبه‌خود به سمت آن جذب می‌شود و به سمت‌وسوی آن هدف کشیده می‌شود و همین موضوع دلیل اصلی کشش و تمایل راهنماها برای خدمت کردن در این جایگاه می‌باشد. البته در سایر جایگاه‌های خدمتی کنگره نیز این موضوع مصداق دارد .
در آخر لازم می‌دانم که از شما خواهش کنم حتماً در این هفته از راهنماهای تازه واردین نیز تقدیر و تشکر کنید. اولین آغوشی که برای یک تازه‌وارد باز می‌شود توسط این عزیزان صورت می‌گیرد.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.


تایپ، ارسال عکس: واحد سایت نمایندگی شادآباد

لژیون خدمتگزار: لژیون پنجم
مرزبان کشیک: مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .