English Version
English

هدایت‌کننده

هدایت‌کننده

مشارکت همسفر مریم:

هفته راهنما را به آقای مهندس، خانواده بزرگ کنگره ۶۰ و همچنین راهنما خوبم تبریک می‌گویم؛ راهنما یعنی هدایت‌کننده از تاریکی به سمت روشنایی، از نفرت به عشق، راه رسیدن به آرامش و نجات از جهنم درون. راهنمای عزیزم خانم شادی، شما من را از جهنمی که سال‌ها در درونم بود نجات دادید هزاران بار از خدا پرسیده بودم چرا کسی نیست که راه و رسم زندگی کردن را به من بیاموزد و همیشه برایم جای سؤال بود اما آن روز رسید و خداوند برای نجات من از تاریکی‌ها، شما را بر سر راه من قرار داد.

راهنمای عزیزم چگونه از شما بنویسم شمایی که با مهربانی و آرامش آغوشت را بی‌منت برای من باز می‌کنی و آغوش شما آرامشی خاص به من می‌دهد که تا به امروز چنین آرامشی را تجربه نکرده بودم و شک ندارم که حضور خداوند در زندگیتان باعث این حجم از آرامش در وجود شما است. واژه سپاس در برابر ایثار و از خودگذشتگی شما ناچیز است تنها دارایی من برای شما دعای خیر و عاقبت بخیری است خدا را شکر می‌کنم به خاطر وجود کنگره و حضور شما همچنین از جناب مهندس بابت وجود چنین بستری که فراهم کردند تشکر می‌کنم تا من همسفر در زندگی‌ام به آرامش برسم.

مشارکت همسفر زهرا:

جلسه‌ی سوم بود که به کنگره دیر رسیدم، جلسه‌ی عمومی تمام شده بود و لژیون‌ها تشکیل شده بودند به حضور خانم فرخنده راهنمای تازه واردین رفتم و‌ایشان به من گفتند: بلندشو نگاهی بیانداز و یک راهنما را انتخاب کن زیرا انتخاب راهنما دلی است و هر کدام که به دلت نشست می‌توانی آن را انتخاب کنی. من از همان بدو ورود که آمدم راهنمایی را دیدم که روی صندلی تنها نشسته بود، انتخابش کردم هم در ذهنم و هم در دلم، نشستم سر لژیون و اولین رهجوی خانم شادی شدم.

روز‌های اول خیلی حال خوبی نداشتم و بیشتر از چشم‌هایم اشک می‌آمد تا اینکه حرف بزنم اما کم کم به حرف آمدم البته بعضی وقت‌ها زیادی حرف میزدم که خانم شادی می‌گفت: دلیلی ندارد همه‌ی چیز‌های زندگی‌ات را بقیه بدانند خوشحالی‌ات را در دلت نگه دار، من همیشه این را آویزه گوشم کردم. اکنون حس و حال خوبی دارم، خنده‌ها و حرف زدن‌های خانم شادی خودش انرژی است و همیشه به ما می‌گویند که بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه. در آخر می‌خواهم از‌ایشان تشکر کنم که در شرایط خاص با بچه کوچک سر کلاس حضور دارند و این حال خوب خودشان را به ما انتقال می‌دهند، انشاالله بتوانم رهجوی خوبی برای‌ایشان باشم و صحبت‌هایشان را در زندگی‌ام عملی کنم و استفاده لازم را ببرم. از جناب آقای مهندس تشکر می‌کنم بابت چنین بستری که فراهم کردند برای این انتخاب راهنمایم بسیار خوشحال هستم. این هفته‌ی راهنما را به همه‌ی راهنمایان عزیز مخصوصاً خانم شادی تبریک می‌گویم.

مشارکت همسفر مریم:

هفته‌ی راهنما را به جناب مهندس بنیانگذار کنگره ۶۰، خانواده محترمشان و تمامی راهنمایان عزیز مخصوصاً راهنمایان شعبه‌ایمان و راهنمای عزیز خودم تبریک عرض می‌کنم. بار‌ها از زمانی که وارد کنگره شده‌ام گفته بودم که قبل از ورود به کنگره حالم بسیار خراب بود همیشه عصبانی و ناراحت بودم و هیچ چیز حالم را خوب نمی‌کرد حتی زمانی که فکر می‌کردم با ضد ارزش‌ها حال خودم را خوب خواهم کرد. این حال خرابم روز به روز بدتر می‌شد که بهتر نمی‌شد، نه این که من به خاطر مسافرم دچار این ضد ارزش‌ها شده باشم بلکه به خاطر تاریکی‌هایی که در وجود خودم بود حالم بدتر می‌شد.

با ورود به کنگره و آشنایی با آن و همین طور آشنایی با راهنمای عزیزم خانم شادی توانستم مقداری از آن ضد ارزش‌ها را کنار بگذارم و حال خوب شامل حال من هم بشود حتی در تصمیم‌گیری‌هایی که باید برای زندگی‌ام انجام می‌دادم با کمک راهنمایم موفق‌تر شدم. از شما بابت همه‌ی زحمت‌هایی که در این چند ماه برای من کشیدید بسیار تا بسیار سپاسگزارم، هر چند که با این کلمات نمی‌توانم قدردان زحمت‌های شما راهنمای عزیز باشم‌. ‌

نویسنده: همسفر مریم، همسفر زهرا، همسفر مریم رهجویان راهنما همسفر شادی(لژیون سوم)

ویرایش: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)

ویراستار و ارسال: همسفر حانیه رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم)

همسفران نمایندگی‌ایمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .