دل نوشته ایی از مسافر بابک در باب هفته راهنما

به نام قدرت مطلق اللله؛

سلام دوستان بابک هستم یک مسافر؛

پیشکش به راهنمای عزیزم آقای محسن درودیان
سال ها آسمان زندگی ام تیره و تلخ بود...تیرگی مثل فرورفتن در مرداب بیشتر و بیشتر من را به سوی خود می کشید. نه قادر بودم پایم را بیرون بکشم و نه غرور جوانی اجازه می داد فریادی برآرم....
پروردگار مطلق اما بنده اش را تنها نگذاشت، روزنه ای در زندگی ام گشوده شد. در کنار انسان نازنینی قرار گرفتم که چون برادری دلسوز دستم را گرفت و پا به پای خودش کشاند تا از جهان تیرگی رهایی پیدا کنم. به لطف پشتیبانی آقا محسن، روزهای ابری و مه آلود را گذراندم تا دوباره گرمای آفتاب را در زندگی ام احساس کنم. این سفر سخت، بدون‌ راهنمایی و هدایت ایشان ممکن نبود.
هیچ کلامی نمی تواند به درستی گویای کار با ارزش و گرانبهای یاورانی مثل راهنمایان کنگره 60 باشد که از آسودگی خود می گذرند، رنج به جان می خرند  تا رنجی را کاهش دهند و آسودگی ببخشند.
قدرت مطللق حافظ آن ها باشد... تن درست و پایدار

هفته راهنما بر تمامی این عزیزان بزرگوار مبارک باد

 با سپاس مسافر بابک

  عکس و تنظیم: مسافر حامد