در پیام نگهبان آمده است «بر همه ما واجب و ضروری است که به بهترین شکل ممکن از راهنمای خود شکرگزاری و قدردانی کنیم» من به پاس قدردانی از تو، از قلم کمک میگیرم.
من مثل موجی سرگردان بودم که هجوم مشکلات، خشم، نگرانی و اضطراب مرا به صخرههای سنگی میکوبید، بین عقل روشنبین و نفس نافرمان حیران و عمری از عشق دور بودم.
طنین صدا و کلام تو، همان ندا روح بود که من را از سرگردانی و حیرانی نجات داد و آنگاه عشق را با تو یافتم. دل من که همواره چون غروب پاییز تاریک بود، انوار وجودت و صدای همیشه بهاری تو وجودم را روشن، گرم و دلانگیز کرد. صبر، تلاش و امیدواری را با تو آموختم، گمشده خود را پیدا کردم و اکنون شوق پر کشیدن و آواز خواندن دارم؛ آزاد آزادم
من خدا را هم با تو دیدم و شناختم؛ او همان بود که دست خویش را بر زمین به یاری من فرستاد و من، کلید قفل بسته روح و زندگیام را در دستان تو دیدم و اکنون شوق پرکشیدن و آواز خواندن دارم؛ آزاد آزادم
از خداوند بزرگ که تمام وجود من و زندگیام لبریز از رحمت و محبت او میباشد،سپاسگزارم زیرا به من اجازه بیداری، دانستن و فهم را داد و راهنما را در مسیر راه من قرار داد که یاریگر و هدایتگر من باشد تا سلامت به مقصد و هدف خود برسم.
از خداوند بهترینها را برای راهنمای خود تنما دارم و خواسته من رسیدن خانم معصومه عزیزم به تمام خواستههای قلبیاش میباشد و همیشه برای ایشان تنی سالم، دلخوش همراه با آرامش آرزو میکنم.
نویسنده: همسفر بهار رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دهم)
ویراستار: همسفر زهرا خدمتگزار سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
182