در خدمت راهنمای محترم مسافر محمد هستیم.
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
تخریب ۱۳ سال، آخرین آنتیایکس مصرفی هروئین، شیشه و متادون. ۱۵ ماه به روش دی اس تی و داروی درمان اوتی به راهنمایی استاد عزیزم مهدی ابراهیمی سفر کردم رهایی از بند اعتیاد ۹ سال و ۱۴ ماه و در ادامه سفر درمان سیگار به راهنمایی استاد عزیزم کامران شریفیان داشتم رهایی از بند سیگار ۷ سال.
با توجه به سابقه ی چندین ساله شما در جایگاههای راهنمایی و ایجنتی خواهش میکنم در ابتدا برایمان از حس زیبای راهنما ایجنت و قرار گرفتن در این جایگاه چند جملهای بگویید.
چون جایگاهها در کنگره ۶۰ آموزشی هستند قرار گرفتن شخص در این جایگاهها نشان دهنده ی این است که یک مواردی را با موفقیت پشت سر گذاشته و باعث شده در این جایگاه قرار بگیرد. طبیعتاً خدمت کردن لذت بسیار خاصی را دارد چون فرد جواب تلاش و زحماتش را عیناً میبیند. طبیعی است که جایگاه راهنما و ایجنتی هم از این حیث مستثنا نیست و خیلی خیلی لذت بخش هستند، خصوصاً جایگاه راهنمایی که شخص با قرار گرفتن در این جایگاه اول خودشناسی را شروع میکند. یکی از مهمترین جایگاههایی که در کنگره شخص با قرار گرفتن در آن میتواند تا حدودی به خودش نزدیک شود و انسان را بهتر بشناسد قرار گرفتن در جایگاه راهنمایی است.
آیا در اوایل ورود به کنگره فکر میکردید که روزی در جایگاه راهنمایی قرار بگیرید؟!
در ابتدای سفر کمی گیج بودم و اصلاً چیزی از کنگره نمیفهمیدم. اما اگر منظور از اوایل کنگره زمانی باشد که چه چیزهایی فهمیدم که کنگره کجاست؛ از همان ایام حرکتها و برنامهریزیهای من به سمتی بود که بتوانم در جایگاه راهنمایی قرار بگیرم چون آموزش دادن و کمک کردن به دیگران را خیلی دوست داشتم و خواسته ی این را داشتم که بتوانم از تجربههای تاریکیام در روشنایی استفاده کنم و آنها را در اختیار انسانهای دیگر قرار بدهم. بله سفر خودم را به گونهای تنظیم کردم که بتوانم به این جایگاه دست پیدا کنم.
از شیرینیها و چالشهایی که در این جایگاه راهنمایی وجود دارد، برایمان بگویید.
جایگاه راهنمایی هم مستثنا از بقیه ی جایگاهها نیست و شیرینیهای خاص خودش را دارد. من در این جایگاه با خیلی از افراد که هم حس خودم بودند به هم نزدیک بودیم و در یک سطح از مدار قرار داشتیم خصوصیات و افکارمان شبیه و نزدیک به هم بود برای من خیلی شیرین بود و یک جورایی حس معلمی را داشتم. در اوایل به این جایگاه به گونهای دیگر نگاه میکردم و بیشتر از ۷۰ تا ۸۰ درصد در دو سال اول خدمت دید من به این جایگاه به گونهای بود که من آمدهام فقط آموزش بدهم و به دیگران کمک کنم. اصلاً در این تفکر نبودم که من آمدهام آموزش بگیرم؛ خوب آن موقع شیرینیهای خاص خودش را داشت چون چالشها و سختیهای زیادی داشت. انرژی زیادی میگذاشتم و برداشت کمتری داشتم افرادی را میدیدم که از چه تاریکیهایی عبور میکنند، باورش برایم سخت بود و همه ی اینها شیرینیها و چالشهایی بود که در این جایگاه وجود داشت. وقتی که شاهد موفقیت افرادی میشدی که مسیر را خودت برایشان روشن کرده و تجربیات خودت را در اختیارشان گذاشته بودی خیلی خیلی لذت بخش بود و هست. به نظر من این جایگاه یکی از بهترین جایگاههای خدمتی برای آموزش، شناخت و رشد کردن است. وقتی که شخص شاهد خروج انسانها یا بهتر است بگوییم خروج خانوادگی انسانها از ظلمت و تاریکیها است و توانسته است باعث و عاملی برای این عمل باشد بسیار لذت بخش است.
چه توصیهای برای افرادی که خواستار خدمت کردن در این جایگاه هستند دارید.
توصیه ی من به این افراد این است که جایگاه را همانطوری که هست بیان کنند. جایگاه راهنمایی جزوی از درمان و شناخت خویش است. اگر از این زاویه به جایگاه نگاه کنیم موفق خواهیم شد و لذت میبریم یعنی تمام برنامهریزیها، حرکتها و هدفمان در این جایگاه سلامتی، آموزش گرفتن و خدمت به خودم است. این باعث میشود بتوانم به دیگران هم کمک کنم در غیر این صورت فقط دارم شعار میدهم. وقتی شخص نتواند برای خودش اهمیت قائل شود طبیعتاً نمیتواند در حرکت دیگران موثر باشد. وقتی که این گونه بیان میشود که بایستی به خودم برسم باید برای خودم حرکت کنم. افرادی که در لژیون قرار میگیرند به این دیدگاه نگاه کنم که همه ی این افراد چهرههایی از خود من هستند که بتوانم خودم را در آنها پیدا کنم. این باعث میشود خودم، هم آموزش پذیر باشم و هم برای کمک به هم نوعهای خودم مفید باشم.
قرار گرفتن در جایگاههای خدمتی در سطوح بالا چه تاثیری برای شناخت خویش دارد؟
به نظر من یکی از مهمترین چیزهایی که کنگره ۶۰ دنبال میکند زاویه ی نوع دید و نگرش انسانها و شناخت اندازهها است و اینکه شخص مسئولیت پذیر باشد. این طبیعی است که من وقتی که با یک نفر روبرو باشم یک جوری آموزش میگیریم به گونهای دیگر خودم را میشناسم یعنی یک سری از لایههای پنهان خودم را پیدا میکنم.
وقتی که حیطه مسئولیت رشد میکند یک فرد سفر اولی فقط خودش است. یک فرد سفر دومی ۳ یا ۴ نفر، یک راهنما حداقل ۱۵ نفر اعضای لژیون مسئولیت آنها را بر عهده دارد، یک ایجنت مسئولیت یک نمایندگی را بر عهده دارد، یک دیدهبان مسئولیت چندین نمایندگی را عهدهدار است. وقتی که جایگاه رشد میکند و مسئولیتها بیشتر میشود طبیعی است که لایههای پنهانتری از خود را میتوان پیدا کرد. یک سری از خصوصیات و عادتهای بد که در لایههای زیرین هستند و هنوز نتوانستهایم که آنها را بشناسیم و یک سری از حقههای ضعیفی که با آنها آشنا نیستیم تا بتوانیم برایشان راه حلی پیدا بکنیم. با قرار گرفتن در سطوح بالا نکات ظریفتری از خود را خواهیم شناخت آنگاه میتوانیم برای حل آنها اقدام کنیم، چون مرحله ی اول تزکیه و پالایش، شناخت خویش است. اول باید آلودگیها را در وجود خود پیدا کنیم که در ادامه بتوانیم درصدد تمیز کردن و یا از بین بردن آن آلودگی اقدام نماییم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم و شما را به خداوند میسپارم.
تهیه مصاحبه و نگارنده: مسافر سجاد لژیون دوم
ویراستار: مسافر رضا لژیون سوم
تنظیم: مسافر سعید لژیون چهارم
ارسال: مرزبان خبری مسافر جعفر
- تعداد بازدید از این مطلب :
298