نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که چهره برداشت سکندری داند
هزار نکته باریک ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گدا صفتی کیمیاگری داند
ابتدا هفته راهنما را به اولین راهنمای کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام و خانم آنی بزرگ، خانم آنی کماندار، خانم شانی و استاد امین و تمام پیشکسوتان و راهنمایان کنگره ۶۰ بخصوص راهنمایان شعبه ابنسینا بخش همسفران و مسافران تبریک و شادباش عرض مینمایم. کنگره ۶۰ بر اساس اصل پذیرفته شده کمک یک فرد رها شده از دام اعتیاد به فرد در حال مصرف مواد مخدر فعالیت مینماید. امروزه در تمام دنیا دو گروه بعنوان صاحبنظر در مقوله اعتیاد به رسمیت شناخته میشوند؛ گروه اول پزشکان، روانپزشکان و یا متخصصین که دورههای تخصصی اعتیاد را گذرانده باشند و گروه دوم افرادی که تجربه مصرف مواد مخدر، اعتیاد و رهایی از آن را دارا میباشند.
راهنمایان کنگره ۶۰ از گروه دوم هستند. سیستم اجرایی در کنگره ۶۰ بر مبنای رعایت قوانین و احترام به آنها میباشد. در فرایند درمان بخشها و مراحل مختلفی وجود دارد که هر کدام نقش و جایگاه مخصوص خود را دارند، یکی از این جایگاهها راهنمای تازهواردین است که اولین مرحله فرایند درمان محسوب میشود. هر شخصی که وارد کنگره میشود ابتدا بایستی سه جلسه بعنوان میهمان در کنار راهنمای تازهواردین بنشیند تا بتواند بهتر با محیط کنگره و فضای حاکم بر آن آشنا شود. قطعا نقش راهنمای تازهواردین در این مرحله بسیار پر رنگ و حائز اهمیت میباشد و بایستی با مهارت، تصویر رهایی فرد را برایش تصویرسازی نماید.
پس از طی این سه جلسه رهجو وارد لژیون میشود و فرایند درمان و آموزش فرد، با راهنمایی که با حس خود انتخاب نموده است آغاز میشود؛ این مرحله نیز بسیار مهم است؛ زیرا اگر رهجو با حس خود نتواند راهنما انتخاب نماید در ادامه فرایند آموزش و درمان دچار مشکل میگردد. کنگره ۶۰ صرفا به موضوع تجربه مصرف مواد مخدر، اعتیاد و رهایی از آن اکتفا نمیکند. به واقع داشتن این تجربه، فندانسیون راهنمایی در کنگره ۶۰ میباشد؛ اما برای راهنما شدن در کنگره ۶۰ این موضوع به تنهایی کفایت نمیکند و بایستی مراحل دیگری نیز طی شود. راهنما فردی آموزشدیده در کنگره ۶۰ میباشد که در بدو ورود بعنوان مسافر یا همسفر وارد کنگره شده است؛ پس از پایان سفر اول و درمان اعتیاد با متد DST و به تعادل رسیدن شهر وجودی که شامل جسم، روان و جهانبینی است و با گذراندن مراحل یادگیری آموزش و قبولی در امتحان فنی و جهانبینی، کسب نمره خدمت، کسب نمره انضباط از مرزبانان، کسب تأییدیه از تربیتبدنی کنگره برای اثبات فعالیت او در یکی از رشتههای ورزشی تعیینشده، مصاحبه با نگهبان کنگره ۶۰ و یا دیدهبانان و در نهایت با انجام پیمان راهنمایی و امضاء پیماننامه موفق به دریافت شال نارنجی راهنمایی میگردد.
واژه راهنما در کنگره ۶۰ منحصر به فرد است.
راهنما یعنی کسی که راهی را نشان میدهد که خودش آن را پیموده است. کسانی میتوانند بیماری اعتیاد را درمان کنند که علاوهبر تجربه در این زمینه، آموزشهای لازم و تخصصی در زمینه اعتیاد را فرا گرفته باشند تا بتوانند در پروسه درمان و رهایی نقش خود را به خوبی ایفا کنند. تجربه و تخصص دو مورد مهم در تکمیل پروسه درمان به شمار میرود. راهنما باید با سیستمایکس و عوامل آنتیایکس و چگونگی راهاندازی سیستمایکس آشنا باشد، صور پنهان و آشکار انسان را در رابطه با مقوله اعتیاد بشناسد، با انواع آنتیایکسها و اثراتی که روی سیستم تولیدکننده مخدرهای طبیعی بدن میگذارند آشنایی کامل داشته باشد، به روش درمان DST و نحوه استفاده از شربت اپیوم تینکچر شناخت و آگاهی کامل داشته باشد. نقش راهنما انتقال اطلاعات، دانش، آگاهی و تجربیات خود، همراه با اصول اخلاقی به رهجو است. روش کار او بر اساس محبت، عشق و ایمان است که هم به خود و هم به رهجو انگیزه تلاش بیشتری میدهد. راهنمایی یعنی تدریس علم، اخلاق، معرفت، صبر، استقامت، عشق، عقل و ایمان. راهنمایی یعنی پرورش انسان سالم، صالح و متعادل! راهنمایی خود بخشی از پروسه درمان و بخش تکمیلی جهت انسان شدن است. در کنگره ۶۰ مفهوم راهنمایی چیزی فراتر از معلم و استاد است. آموزشها بر اساس سیدیهای آموزشی، تدریس جهانبینی، مقالات، کتابها و همچنین نوشتارهای کنگره ۶۰ است و البته دستورجلسات هم جزء موارد آموزشی محسوب میشوند.
راهنما با توجه به علم، دانش و آگاهی خودش لژیون را رهبری و کنترل میکند. وظیفه اصلی راهنما، آموزش است. راهنما با تشکیل لژیون و جذب رهجو به امر آموزش میپردازد. نقش راهنما در سفر اول بسیار مهم است و بدون راهنما و حضور مستمر رهجو در لژیون موفقیت در سفر اول امکانپذیر نیست. راهنما باید مرتب و بدون تأخیر در لژیون حضور داشته باشد تا رهجو بتواند با خیال راحت و اعتماد کامل آموزشها را دریافت کند. راهنما باید ظاهری آراسته، مرتب و تمیز داشته باشد و مرتب و منظم بودن یکی از اصول خوب رهجو میباشد. راهنما باید شنونده خوبی برای رهجو باشد تا با مشارکت او پی به اندیشه و درون او برده و بتواند او را راهنمایی کند. موضوع اصلی، درمان اعتیاد است و همه بحث و مشارکتها در لژیون باید حول این محور باشد. راهنما باید به رهجو آموزش بدهد که نیاز او در دل نیاز هملژیونی او میباشد و حس تعامل با دیگران و همفکری را در او بوجود بیاورد و گاهی اوقات برای آموزش رهجو لازم است که اداره لژیون بر عهده رهجو گذاشته شود؛ اگر زمانی راهنما غیبت داشته باشد لژیون به کار خود ادامه دهد؛ چرا که لژیون موفق تنها به راهنما متکی نیست.
زمانیکه راهنما خالصانه و عاشقانه آموزش دهد و رهجو با فرمانبرداری کامل اطاعت کند رشتهای از علاقه و محبت بین آنها پدید میآید که پایه و اساس الگوبرداری رهجو از راهنما میشود. روابط راهنما و رهجو بر اساس عشق و محبت است و عشق و ایمان مانند زنجیری است، مقاوم و شکستناپذیر که بین آنها وجود دارد؛ اگر این رابطه بر اساس رفاقت باشد، رهجو مقام و شأن استاد و راهنمای خود را پایین آورده است. راهنمایان قوی و موفق معمولا با گذشت زمان، عشق و وابستگی رهجو به خودشان را به کنگره منتقل میکنند؛ یعنی با آموزشهای خود، رهجو را عاشق کنگره مینمایند، به نحوی که اگر راهنما بنا به دلایلی در کنگره حضور نداشته باشد، رهجو احساس غریبگی نکند و بدون حضور راهنما نیز بتواند به مسیر خود ادامه بدهد.
راهنما میتواند بر اساس رفتار رهجو برخوردهای متناسب با او را داشته باشد تا بتواند به او آگاهی و دانش را انتقال بدهد. تصمیمگیرنده اصلی راهنما است که رهجو را با تلنگرهای دلسوزانه به جاده اصلی آموزش برگرداند و حد و مرز رفتار او را مشخص کند؛ چون اگر خلاف این باشد از هدف تعیینشده منحرف میشود و هیچ بار مفیدی منتقل نمیشود. مفهوم راهنمایی به دوش کشیدن رهجو نیست، مواظبت لحظه به لحظه از رهجو نیست؛ بلکه رهجو چگونه حرکت کردن با توان و نیروی خود و همچنین مواظبت از خود و حرکت در مسیر صحیح را از راهنما میآموزد؛ زمانیکه یک فرد درگیر بیماری اعتیاد میشود در واقع غرق در تاریکیها و ناامیدیها شده است؛ وقتیکه در کنگره به درمان میرسد و آرزوی دیرینه خود را برآورده میبیند خود را ملزم به جبران این عمل عظیم میداند و عزم خود را جزم کرده تا بتواند سهم کوچکی در رهایی افراد بیمار داشته باشد.
مهمترین ویژگی یک راهنما، خدمت خالصانه و بدون چشمداشت است. این خدمت خالصانه همراه با تلاشهای پیوسته خود میتواند یکی از اعجازهای کنگره ۶۰ باشد. کسانی که از دور شاهد فعالیت راهنمایان کنگره ۶۰ میباشند باور این موضوع برایشان سخت است؛ مگر میتوان بدون دریافت هیچگونه مزد مالی، ساعتها، روزها، ماهها و سالها خدمت کرد؟ آری با دید حسابگرانه این عمل دیوانگی است و مفهومی ندارد؛ اما با دید عاشقانه این حرکت مفهومی دیگر دارد. راهنمایی در کنگره ۶۰ به معنی عاشق بودن، عاشق خدمت بودن و عاشق کمک به همنوع خویش بودن است. راهنما توقع هیچ اجر و مزدی در مقابل آموزشهای ارائهشده ندارد؛ زیرا او معتقد است اجر و پاداش او، همان رهایی رهجو است و البته برکتی که در زندگی او جاری میشود از نشانههای خدمت کردن میباشد. از دیدگاه دیگر، راهنمایی در کنگره ۶۰ پرداخت زکات رهایی است. درمان اعتیاد تنها در کنگره ۶۰ با روش DST با موفقیت صورت میگیرد و این یک معجزه تکرار نشدنی است؛ اما وجود راهنما برای رسیدن به درمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
در کنگره ۶۰ با هدف پویا نگه داشتن چرخه آموزش و تعلیم، هر راهنما میتواند ۴ سال خدمت کند و در این مدت رهجویان خدمتگزار و فرمانبردار پرورش دهد؛ انسانهای توانایی که قادر باشند به دیگران کمک کنند و اطلاعات و دانش کنگره را گسترش دهند. قدردانی از تلاش و خدمت راهنما کار سادهای نیست. یکی از موضوعاتی که در آموزشهای کنگره ۶۰ اهمیت بسزایی دارد موضوع فرا گرفتن قدردانی و تشکر از مخلوقین خداوند است که به هر نوع و شکلی به ما کمک رسانده و میرسانند. ما باید تشکر کردن از انسانها را بلد باشیم و معنا و مفهوم آن، این است که تشکر از خداوند را فرا گرفتیم؛ زیرا خداوند از طریق انسانها به ما کمک میکند. حق شکرگزاری خداوند این است از کسی که نعمت بر دست او جاری شده است تشکر کنیم. برای همه راهنمایان دلسوز و مهربان کنگره ۶۰ آرزوی سلامتی و سعادت دارم.
نویسنده: راهنما همسفر نرگس (لژیون ششم)
تایپ: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم)
عکاس خبری و ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
209