English Version
English

بستر را مهیا بکنیم تا بتوانیم یک محصول در آن کشت کنیم.

بستر را مهیا بکنیم تا بتوانیم یک محصول در آن کشت کنیم.

امروز دوازدهمین جلسه از دوره چهلم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60؛ ویژه مسافران و همسفران؛ نمایندگی ابوریحان با استادی راهنمای محترم مسافر پیمان، نگهبانی مسافر مهدی  و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه"وادی دوم و تاثیر آن روی من " در روز شنبه 1 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 17:00آغاز به کار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگذارم، که به واسطه تولد یکی از اعضای نمایندگی در این جایگاه قرار گرفته ام تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.

دستور جلسه امروز وادی دوم و تاثیر آن روی من ،که می گوید؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
در ابتدای وادی آقای مهندس با یک جمله شروع می کنند، که می فرمایند؛ خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه می دهید، که این جنگ را به جنگ افکار و اندیشه تعبیر می کنند. خیلی از اتفاق های که برای ما انسان ها می افتد، نشئت گرفته از همین افکار و اندیشه می باشد. وقتی وادی ها شروع می شوند از وادی اول که با تفکر ساختارها آغاز می شود، مثل یک زمینی می ماند که این زمین دایره است، ما می خواهیم یک محصول را در آن بکاریم، یا تبدیلش کنیم به یک باغ، داخل زمینی که دایره است نمی توانیم محصولی بکاریم، قبل از آن یک سری فرایند را باید انجام بدهیم، بستر را مهیا بکنیم تا بتوانیم یک محصول در آن کشت کنیم.

زندگی هم به همین شکل است، اگر من الان مصرف کنند مواد مخدر شده ام، چه با تفکر چه بدون تفکر این بستر را خودم فرآهم کرده ام، روز اولی که مواد مصرف کردم شروع به شخم زدن این زمین کردم، هم اکنون یک درخت تنومند به نام اعتیاد، که در حال حاضر زندگی من را تحت تاثیر قرار داده است. این وادی شامل زندگی و خانواده هم می شود، خیلی ها می گویند؛ این وادی ناامیدی است ولی در اصل این وادی امیدواری است، این وادی انسان را آموزش می دهد که انسان را از بزگترین دشمن که ناامیدی است نجات می دهد.

همه ی انسانها توانایی و پتانسیل درمان اعتیاد را دارند، که در صلح و آرامش زندگی کنند این بستگی به من دارد که چطور از این شرایط استفاده کنم و به چه چیزهای تفکر می کنم، وقتی به شکست های گذشته فکر می کنیم دقیقا در همان موقعیت قرار می گیرم که شکست خورده ام ،وقتی بهش فکر می کنم بعد از چند دقیقه تخلیه انرژی می شوم . در این وادی هم گفته شده که تمام مطالب در درون و برون ما است، این بر می گردد به خود من، به درون من، که آتشفشان را بیدارش می کنم، همه توانایی راهنما شدن دارند، همه توانایی خدمتگذار شدن دارند، این بستگی به خود من دارد که به چه چیزهای تفکر می کنم.

 

در قسمت دوم دستور جلسه تولد پنچ سال رهای مسافر پیمان را به خودش، خانواده اش و تمام اعضای کنگره 60 تبریک می گویم. پیمان در اوایل که وارد لژیون شد کمی دیر به جلسات می رسید، این بخاطردور بودن محل کارش بود، یک روز من با پیمان صحبت کردم که باید منظم باشی تا بتوانی به رهایی برسی، از جلسه بعد پیمان منظم در جلسات حضور داشت و حتی یک غیبت نداشت، امیدوارم که همیشه در کنگره خدمتگذار باشد.

خلاصه سخنان مسافر پیمان:

خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفته ام و از لطف تمام عزیزان که از بنده تعریف کردند، سپاسگذارم. به قول جناب مهندس که می فرمایند؛ تمام جشن های که در کنگره وجود دارند چه جشن تولد، چه جشن هفته راهنما و....، اینها همه مختص به تمام افراد کنگره می باشد، چه کسانی که تازه وارد کنگره شده اند و چه خدمتگذاران، چون وقتی از مسیر ضد ارزش ها بر می گردیم و به مسیر ارزشها وارد می شویم، یک موفقعیت و یک جشن به حساب می آید.

دستور جلسه این را می خواهد به من بگوید، که دنبال هدف در زندگی ام باشم، یک هدف برای خودم تعیین کنم، باید هدف اصلی را چه در زندگی چه در کار پیدا نمایم، اگر من در کنگره به این هدف پی نبرم که برای چه کاری به اینجا آمده ام، نمی توانم درمان بشوم، باید بدانم برای چه آمده ام، برای چه به من شال راهنمایی داده اند، پس باید هدف اصلی را بیایم.

از جناب مهندس، خانواده محترمشان و تمامی اعضای کنگره 60 متشکرم.

 

مرزبان کشیک: مسافر محسن

عکاس: مسافر: مسافر اصغر

تنظیم و ارسال گزارش:مسافر سبحان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .