English Version
English

گروه خانواده - هدایت همسفر از ناامیدی‌ به سمت امید با آگاهی

گروه خانواده - هدایت همسفر از ناامیدی‌ به سمت امید با آگاهی

جلسه دوم از دوره اول کارگاه‌های آموزش مجازی همسفران کنگره ۶۰ لژیون الیگودرز به استادی راهنما همسفر شبنم با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» در روز شنبه 1 ارديبهشت‌ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

با کشف روش درمان تدریجی اعتیاد بر اساس متد DST توسط آقای مهندس حسین دژاکام، شاه کلیدی برای گشایش قفل‌های بسیار پیدا شد که در قالب وادی‌های کتاب عشق مطرح گردید. در هر وادی می‌توانیم کلیدهای زیادی را برای حل مشکلات و قفل‌هایی که در زندگی‌مان وجود دارد پیدا کنیم.

پیش‌نیاز ۱۳ وادی، وادی اول است؛ زیرا اگر تفکر نکنیم همه‌چیز را از دست خواهیم داد. در وادی اول با استفاده از قدرت تفکر نقشه حمله خود را برای برطرف کردن مشکلات و حل مسائل ترسیم می‌کنیم؛ نقشه‌ای که قابل‌اجرا باشد.

من همسفر به‌جای اینکه دنبال علت به وجود آمدن مشکلات زندگی‌ام باشم باید به دنبال راه‌حلی باشم که از مشکلات خارج شوم؛ چرا‌که علت بسیاری از مسائل، درست فکر نکردن من بوده است. من در وادی اول به این ایمان می‌رسم که اگر در مسیر ارزش‌ها قرار بگیرم نیروهای مافوق را حس خواهم کرد، پس تأثیری که وادی دوم روی من گذاشت این بود که برایم اهمیت ندارد که مسافر من چرا و چگونه مصرف‌کننده شده است، بلکه دنبال این موضوع می‌گردم که چگونه می‌توانم این مسئله را برطرف کنم؟ چگونه می‌توانم ترکش‌های زیادی که از جانب اعتیاد به زندگی‌ام وارد شده را برطرف کنم و این موضوع، سطحی بازسازی نمی‌شود؛ باید فوت‌وفن آن را یاد بگیرم که در کنگره ۶۰ این کار امکان‌پذیر است؛ به دلیل اینکه آموزش، ضلع قدرتمندی است که می‌تواند به من همسفر در رشد مثلث دانایی کمک کند.

به‌محض اینکه از وادی اول عبور کنیم، سدی به نام ناامیدی جلوی ما را می‌گیرد و ممکن است به‌جای تفکر و پیدا کردن راه‌حل، ذهن ما دچار سردرگمی و درگیر افکار و اندیشه‌های منفی شود  و احساس پوچی به انسان دست دهد؛ اما وادی دوم به‌موقع وارد صحنه می‌شود و می‌گوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد»، پس باز اهمیت تفکر را به من نشان می‌دهد. خیلی مهم است که تفکرات من چگونه باشد! شاید همسفر دچار این ذهنیت شود که آمدن من و مسافرم به کنگره فایده‌ای ندارد و مسافر من درمان نمی‌شود؛ زیرا او نمی‌داند که چه مسئولیت‌های بزرگی را باید به انجام برساند.

در «سی‌دی حس» استاد امین فرمودند: «نیروهای بازدارنده در ابتدای ورود ما به کنگره اعتقاددارند که آمدن ما به کنگره یک شوخی است و آن‌ها باور دارند که کنگره هم مثل بقیه مکان‌ها است و روش DST هم نمی‌تواند ما را از منجلاب اعتیاد خارج کند؛ زیرا فرد را باور نمی‌کنند». وقتی دو ماه از رفت‌وآمد مسافر و همسفر می‌گذرد نیروهای بازدارنده کار خود را شروع می‌کنند و از حقه‌های زیادی استفاده می‌کنند که آن‌ها دیگر وارد کنگره نشوند، در این مدت اعضا باید آگاه شوند و مراقب باشند که نیروی بازدارنده با حقه‌های پنهانش پیروز نشود. یکی از ابزاری که این نیروها به‌راحتی می‌توانند فرد را از ادامه حرکت بازدارند همان ناامیدی است.

باید بدانیم کنگره، یک‌روزه به این نتیجه نرسیده است. نیاز است همسفر یا مسافر در کنگره حضور مستمر داشته باشند و ظرف خود را برای پذیرش آموزش‌های جدید خالی کنند. در ابتدا نیروهای مثبت از من آزمون می‌گیرند؛ اگر از این آزمون‌ها در اوایل سفر خود پیروز بیرون بیایم آن‌وقت می‌توانم به مسیر خود برای رسیدن به حال خوش و رهایی ادامه دهم؛ در غیر این صورت اسیر نیروهای منفی می‌شوم. اگر من همسفر تصور کنم که در زندگی نقشی ندارم یک توجیه است که بیشتر در ناامیدی و تاریکی‌ها فروبروم؛ زیرا کنگره این وعده را به من می‌دهد که همسفر می‌تواند در خروج از مشکلات نقش مؤثری داشته باشد و احیای خانواده در کنگره ۶۰ خیلی اهمیت دارد.

اگر همسفر نقش خود را به‌خوبی پیدا نکند و وارد کنگره نشود می‌توان گفت به همان اندازه که حضورش می‌تواند مؤثر باشد نبودش هم می‌تواند در سفر مسافر خلل ایجاد کند. همسفر در این مسیر به این آگاهی می‌رسد که با دستان خود وارد تاریکی‌ها شده است و باید بهای انتخاب‌های غلط خود را بدهد و  باید از گذرگاه‌های سخت عبور کند و این آگاهی، همسفر را از ناامیدی به سمت امید هدایت می‌کند؛ زیرا اگر پیروز شود انسانی رها و آزاد خواهد شد،‌‌ انسانی که همیشه در صلح و آرامش خواهد بود.

من برای اینکه بتوانم از آزمایش نیروهای مثبت پیروز بیرون بیایم باید از ضد ارزش‌ها دوری‌کنم و تمرین کنم و روزانه از تعداد دروغ گفتن‌‌ها، غیبت کردن‌‌ها و تجسس کردن‌های خود کم کنم. این تمرینات می‌تواند باعث شود خودم را پیدا کنم و به خودشناسی بپردازم.

همان‌طور که در «سی‌دی صلح» آقای مهندس فرمودند: «کسانی عمل صالح انجام می‌دهند که در صلح و آرامش باشند». زمانی می‌توانیم به صلح و آرامش برسیم که تزکیه و پالایش کنیم و فرامین خداوند را به‌خوبی اجرا کنیم. وقتی فرامین اجرا شوند کم‌کم آن حس آرامش را لمس می‌کنیم و در ادامه با دیگران و همین‌طور با خودمان و با طبیعت در صلح هستیم.


رابط خبری: راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه‌واردین، همسفر فاطمه
همسفران لژیون الیگودرز

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .