جلسه دوم از دور سی سوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60؛ نمایندگی سمنان روز های سه شنبه با استادی دیده بان محترم مسافر آقای مجید سلامی و نگهبانی مسافر آقای حمید و دبیری موقت مسافر آقای نورخدا با دستور جلسه: "بنیان کنگره 60" در تاریخ 96/09/21 راس ساعت 17:00آغاز به کارنمود.
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم امروز در خدمت شما هستم امیدوارم حال همگی شما خوب باشد جای بسی امیدواری دارد شعبه سمنان هر دفعه میآییم و برمیگردیم روند خوبی دارد طی میکند و امیدوارم همینجوری ادامه پیدا کند تا در آینده نزدیک شاهد نمایندگیهایی باشیم که از بغل نمایندگی سمنان شروع به کار بکنند خوب منم بیستمین سالگرد بنیان کنگره 60 را خدمت تمامی اعضای کنگره 60 ، جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم و امیدوارم که باشیم و مهرومومهای آینده جشن تولد کنگره را بگیریم .
خوب من اگر بخواهم در مورد بنیان کنگره صحبت کنم باید خیلی عقب بریم ؛ به زمانی که من وارد کنگره شدم در سال 1379 ، تقریباً 18 سال پیش ، این کنگرهای که الآن میبینید و خیلی راحت اینجا نشستید و بالاسرتان سقف و همهچیز محیا است ؛ بهواقع این نبوده در قدیم ، در استارت و حرکت کار به این وسعت نبوده همهچیز محیا و آماده نبوده ؛ روزی که من وارد کنگره شدم ؛ خوب شما اکثراً به نمایندگی آکادمی تشریف بردید ؛ روزی که من آمدم روز دوشنبه بود و در نمایندگی آکادمی جلسهای داشتیم که کل اعضایی که وجود داشتن نزدیک 30 نفر بود یک نمایندگی هم در میدان انقلاب داشتیم که آنجا هفتهای 3 روز داشتیم و در اینجا هفتهای یک روز ، وضعیت واقعاً به این شکلی که الآن میبینید نبوده بسیار آقای مهندس تلاش کردند قبل از بنیان کنگره ، این طراحی که الآن میبینید و این کاری که الآن دارد در کنگره 60 دارد انجام میشود در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر ، که قطعاً شما خواندهاید این کتاب مربوط به زمانی که مهندس قبل سفرش یک سری مراحل کار انجامشده یک سری پیامها را داشته یک سری پایهریزیها مثل بحث مالی اصلاً قبل از اینکه کنگره تشکیل بشود . کنگره از آن زمان ، قبل از 20 سال به نظر من پایهگذاری شده و انصافاً پایهریزی بسیار خوبی شده ، چون اگر پایهریزی خوبی نداشت قطعاً کار به اینجا نمیرسید.
خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج
این خشت اولی که در کنگره گذاشتهشده و مدیون زحمات مهندس و خانوادهشان هستیم خشت درستی بوده بسیار حسابشده و طراحی منظم ، و در میان غیر از آقای مهندس ، خوب من شاهد بودم از روز اول ، سال 1379 که من وارد کنگره شدم ؛ شاهد این مسئله بودم که آقای مهندس و خانوادهشان با تمام توانشان ، با تمام داراییشان ، هر چیز در توانشان بود تا این کنگره پا بگیرد .ما یک مثلثی برای پیشبرد اهدافمان داریم که ما یک نیروی متخصص میخواهیم و دانش میخواهیم و بحث کمکهای مالی ، هرجایی و هر موسسه و هر خانهای این سه بخش و درست طراحی کند میتواند موفق شود زمانی که آقای مهندس کنگره را راهاندازی کرد هم نیروی متخصص آن تنها خودش بود و هم علمش ما خودشان بود که هنوزم علمش مال خودشان است ، و بخش مهمش کهپایه های مالیش هم خودش بود یعنی تنها بود .
تا آنجا که من اطلاع داشتم قطعات زمینی داشتن در پیرانشهر و زاهدان ، من خودم این را شاهد بودم که ملکی را در ایرانشهر فروختن و آوردن در کنگره خرج کردن ، کنگره اینجوری نبود که هفته گلریزان داشته باشیم و نمایندگی سمنان اینقدر سرمایه داشته باشد اصلاً اینجوری نبود ما جلساتی داشتیم که مثلاً میخواستیم در آن تولد بگیریم قبل جلسه پول جمع میکردیم کیک میخریدیم گل میخریدیم تزیین میکردیم خزانهها که جمع میشد پولها را برمیگرداندیم به آنهایی که از آنها پول گرفته بودیم ؛ یعنی ازلحاظ مالی زیر صفر بودیم خوب من غیرازاینکه دبیر کنگره دیدهبانان هستم دیدهبان امور مالی هستم کارهای مالی همدست من ،و سال 1379 که من یک 3 یا 4 ماهی که آمدم به کنگره ، نمی دونم چه جوری شد که رفتم در قسمت مالی و یکسر و سامانی بدهم ، با راهکارهایی که آقای مهندس دادن شروع کردم به جمعآوری بحثهای مالی ، ما همیشه آن زمان منفی بودیم ؛ آقای مهندس مثال زدند در ماه مبارکی که الآن بهوفور اینجا غذا هست و بهراحتی و خیلی زیاد ، ما اگر میخواستیم کاری کنیم برای 20 نفر بودجه نداشتیم کاری بکنیم ، یک قالب پنیر میخریدیم ؛ به قول آقای مهندس که خودشان چهارشنبه تعریف کردن ، و یکی از پیامهای تولد 9 سالگی من هم این نوشته بودند که : مجید عزیز یادت یک قالب پنیر را با نخ قرقره ، با نخ دندان خورد میکردیم تا پرتش کم بشود ؛ ببینید تا کجای کار ، این در بحث مالیش بود در بحث علمش فقط خود آقای مهندس بود چون آن زمان کل بچهها حتی خود من وقتی وارد کنگره شدم سقوط آزاد وارد شدم ، یک نفر آقای مهندس رویشان پایلوت کرده بود اسمشان نمیدانم چی بود ولی معروف بود به مهدی تدریجی ، تنها کسی بود که تو کنگره روش تدریجی کار میکردند ، و رهجوی خود آقای مهندس بود . خوب البته خدا رحمتشان کند ایشان فوت کردند همان اوایلی که قطع مصرف شدند فوت کردند .
در بحث علمی که از اول خود آقای مهندس بود ؛ آلانم خود آقای مهندس ، آینده هم از نوشتهها و مکتوبات آقای مهندس که ما باید استفاده ک نیم ؛ پس ببینید این پایهریزی که الآن ما داریم راجع آن صحبت میکنیم تو بخشهای مختلف همه قبل از اینکه کنگره تشکیل بشود این برنامهریزیشده بوده و ما جز NGO هایی هستیم که چون با برنامه صحیح و آن خشت اول که نظم و انضباط داشته ، جز برترین NGO های سطح یک کشور هستیم در سطح یکهای کشور یک تعداد محدود هستند ما جزء برترینها هستیم حالا سطح دو و سه اصلاً هیچی دیگر ، کنگره 60 برخلاف کلیه NGOهایی که شاهد هستیم در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی و مواد مخدر فعالیت دارند تنها NGO که ، خوب من خارج از سیستم کنگره با این مسائل سروکار دارم شورای هماهنگی میروم و ستاد مبارزه با مواد مخدر میروم و NGO های دعوت میکنند وزارت کشور میرویم اینکه میخواهم بگویم مطلع هستم خیلی از NGO هایی که من میدانم فقط یک اسمی از آنها هست ؛ سال اول تأسیس میکنند چون پایه ریزیش ، پایهریزی خوبی نیست سال اول تأسیس میکنند با شور و اشتیاق و سریع تخت گاز میآیند سر سال که میشود و یا سال دوم دیگر فقط NGO اسمش هست چیزی از خود NGO نیست چون پایهریزی و اساس کارش خوب نبوده ، خوب حالا یک گروهی داریم که حرکت کاریش خارج از کشور گرفتهشده و دستور کاراش یکجوری است که آنکه بیرون از ایران کار میشود کار میکنند و دستوپاشکسته دارند کار میکنند تمام NGO هایی که آمدند با تعریف ترک اعتیاد آمدند ببینید کنگره تعریفش ترک اعتیاد نیست تو نوشتارها هم داریم شناخت انسان و مواد مخدر ، خود همین تعریف فلسفهای دارد که شناخت انسان مهرومومهای سال وقت نیاز ، سالهای بسیار باید انسان خودش را بشناسد برای ما که در کنگره 60 هستیم این قضیه خیلی آسان شده دیگران باید از پله بروند بالا ما رو پلهبرقی ایستادیم و داریم حرکت میکنیم .
گفتم در اوایل کنگره اصلاً به این شکلی که میبینید نبوده ، یکسانی کنگره را بستن ، من و آقای مهندس و آقای اشکذری و بچههای قدیمی که بودن ، همین آکادمی که تشریف میآورید بغلش داخل کوچه یک باغچهای هست که الآن سرسبزه ، یک پیکنیکی میگذاشتیم آقای مهندس یکدانه مثل بالشت میگذاشت روی جدولها مینشست مشاوره میکردیم در کنگره را بسته بودن ، مشاوره میکردیم همانجا چایی میخوردیم تا ساعت یک ، دو ، سه بعد جمع میکردیم میرفتیم پارک طالقانی ، و جلسه را آنجا برگزار میکردیم باد بود ،باران بود با سختی و مشقت بسیار و با طراحی صحیح این شد که الآن اینجا هستیم و جزء برترین NGO های کشور و نه در کشور ، فکر میکنم مقاله کنسلر را اکثر بچهها خواندن این مقاله را ، مجله کنسلر یکی از مجلههایی هست که خیلی قوی در اعتیاد و ریکاوری اعتیاد ، و تمام کارشناسهای بزرگ دنیا در این مجله فعالیت دارند و مقاله میگذارند و پخش میشود در سرتاسر دنیا ، در سال گذشته آقای ویلیام وایت که مسئول اینجا هم هستند و مسئول نشریه هم هستند مقالهای نوشته بودند تحت عنوان اینکه ایران یکی از بهترین روشها و مؤثرترین روشها در ایران در کنگره 60 انجام میشود این رشد تصاعدی که ما میبینیم همهاش حاصل برنامهریزی صحیح راجع چی : راجع شناخت اعتیاد و راجع شناخت مواد مخدر و انسان و در این راه بسیار افراد بودند که هر کی یک وظیفهای داشته ، یک موقع یک آقایی آمد در کنگره 60 خیلی پرقدرت ظاهر شد و حرکتی برای ما انجام داد و ماسالهای سال از این حرکتی که ایشان انجام داد حالا راحتتر بگوییم آمدن وقتی کنگره بسته شد از وزارت کشور کمک ما کردن ، کمک کردن و خیلی سریع مجوز گرفتیم و اولین NGO که درزمینهٔ مواد مخدر فعالیت داشت و مجوزش از سمت وزارت کشور هست کنگره 60 ، این آقا آمد یک سالی بود کارها انجام شد رفت .آنقدر کسانی آمدن در کنگره 60 و یک مأموریتی داشتن ، هرکسی که میآید در کنگره یک مأموریتی دارد یکی برای درمان اعتیاد یکی برای تأسیس یک نمایندگی یکی برای گرفتن یک مجوز ، یکی میآید برای برگزاری مسابقات ورزشی ، شاید بماند ؛ شاید نماند ؛ دیگر آن دست ما نیست طبق فرمانی که برای او صادرشده آمده و این کار را انجام بدهد و برود . و برای آقای مهندس فرمانی صادرشده و از جایی شروع کرده که پایانش دست هیچکدام از ماها نیست بنیان کنگره 60 ، این حرکت ادامهدار هست.
تا موقع که شاید به فکر من و شما نگنجد ، حرکتی آغازشده که دیگر دست ما نیست ؛ دیگر از عهده ما خارج است . روز چهارشنبه آقای مهندس دفتر روز اول کنگره را آوردن و خواندن برای بچههایی که بودن ، 5 نفر بودن ، که در کل کشور 5 نفر بودن ، جلسه را با 5 نفر شروع کردن و الآن ظرف 20 سال ، 54000 شماره کارت عضویت داریم سالانه 4000 تا 4500 تا رهایی داریم سال گذشته 3882 تا رهایی داشتیم ؛ ببینید این رقم 3882 شاید تکتک شما بگویید خوب 3000 تا است ، بهترین آمار و بهترین NGO هایی که در دنیا در حوزه مواد مخدر فعالیت دارند درصد رهایی و درمان شدنشان 4 الی 5 درصد هست ما بالغبر 40 درصد سال گذشته رهایی داشتیم . خوب خیلی جاها هستند که میگویند ما رهایی داریم رهایی را به 21 روز مصرف نکردن میدانند درصورتیکه ما این اصلاً نداریم ؛ ما رهاییهایمان چه جوری مشخص میشود اصلاً ، رهایی ما بر اساس فالو آپی که شما انجام میدهید طبق مستندات ، ما اگر حرکتی را در کنگره آقای مهندس شروع کردن و مثل همه ما که داریم به این حرکت کمک میکنیم و داریم حمایت میکنیم و ادامهاش میدهیم پایه ریزیش بر اساس علم بوده ، حالا ما میگوییم تمام رهاییهای ما بر اساس فالو آپ ، تمام جاهایی که آکادمیک کارمی کند باید فالو آپ داشته باشند . ماقبل از اینکه بخواهیم روی فالو آپ کار بکنیم آقای مهندس روی فالو آپ نظر داشتن ، آقای مهندس دژاکام بعضیاوقات که صحبت میشود مثلاً یکچیزی را میخواهد بیان کنند حالا خودمان که هستیم میگوید من این را برای الآن در نظر نگرفتم این را برای موقعی در نظر گرفتم که نه من هستم نه تو ، این حرکتی که الآن ما میکنیم آیندگان از آن استفاده میکنند . تا ماها هستیم کسایی که از قدیم بودن ، دیدبانها اکثراً در کنگره خللی ایجاد نمیشود ما اگر بخواهیم طراحی و برنامهریزی کنیم برای بعد از نبودنمان است ؛ گفت : من زمانی که اصلاً کنگره نبوده ، طراحی این کار را کردم .نقشهاش را کشیدم و راهش را مشخص کردم . یکسری از چیزهایی که آقای مهندس نوشتن هنوز اجرایی نشده ، یعنی به آن مرحله هنوز نرسیدیم که بخواهیم آن را اجرایی کنیم و الآن اگر کاری در کنگره 60 میکنیم و قوانینی را میگذاریم در کنگره 60 ، حرکتهایی است که شاید خیلیها ناراضی باشند از این قضیه ، ولی این قوانین و حرکتها برای زمانی است که ما نیستیم و هسته اولیه کنگره 60 نیست آقای مهندس نه برای حرکت بلکه برای بعد از خودش هم ، بعد از ماها دارند طراحی میکنند.
خوب من از نزدیک با آقای مهندس در ارتباط هستم و بالغبر صد دفعه در روز میروم به اتاقشان و میآیم و تنگاتنگ با ایشان در تماس هستم کمتر شده برم ببینم آقای مهندس دراز کشیده یا نشسته ، نشستن منظور نشستن بیهوده ، هر موقع رفتم یا داند میخوانند یا دارند مینویسند من فکر نمیکنم در کنگره و یا در ایران بهاندازه آقای مهندس بنویسد . وقتی برای ایشان رواننویس میخرند بکسی میخرند 144 عدد ، کاغذ نیز همینطور 10000 برگ ، خیلی کوتاه تمام میشود چون مدام در حال نوشتن هستند و خودشان هم میگویند ماسالی 52 تا دستور جلسه تو کلاسهای خانمهای مسافر داریم که آقای مهندس سیدیهایشان را میدهند بیرون ، لااقل تو 10 تا 12 سالش ، 600 تا دستور جلسه هرکدام با قبلی هم فرق میکند ؛ یا کتابها و مقالههایی که مینویسند اینها نیازش ، تلاش و برنامهریزی کنند و اگر این تلاشها و برنامهریزیها نبود ما هیچکدام اینجا نبودیم ، البته کمک خداوند و بچههای کنگره هم هست ، چون هفته بنیان کنگره هست بیشتر راجع آقای مهندس صحبت میکنم ، مهندس حرکت کردند نیروهای بعدی رسیدند و نیروهای بعدی حرکت کردند و نیروهای بعدی ، همینطور زنجیرهوار به هم وصل شدیم و حرکتمان را ادامه دادیم . امیدوارم از این به بعد هم این زنجیره مستحکم حرکت کند و همینجوری که بچههایی آمدند سمنان و یک سقفی را بالاسر شما تهیه کردند شما هم حمایت کنید ، این حمایت فقط بحث مالی آن نیست فقط ، یک قسمتش بحث مالی است مثلث را اول جلسه توضیح دادم یکی بحث مالی ، یکی ازلحاظ علمی و یکی هم نیروهای متخصص ، ما در دو ضلع این کار باید خیلی فعالیت کنیم یکی بحث پرورش نیروهای متخصص و دیگری مالی است ، منظورم از حمایتها اینجور حمایت ، دیگر کاشتند و ما خوردیم و ما میکاریم که دیگران بخورند .
امیدوارم این حرکت در شعبه سمنان بهخوبی انجام بشود و آنکسانی که نیازمند کمک هستند ، ببینید بدترین معضل اعتیاد هست من با آقای رضا که از تهران میآمدم صحبت میکردم گفتم: که آدم همه چی داشته باشد ولی اعتیادداری هیچ لذتی نمیبری ، چرا؟ اعتیاد چیست مگه؟اعتیاد فقط بحث مصرف کردن نیست که ، نهایتاً یک شخصی میخواهد 200 کیلو تا آخر عمرش مواد مخدر مصرف کند ، برای خیلیها این 200 کیلو چیزی نیست و اصلاً مبلغی نمیشود ، بحث اعتیاد بحث مادیاش نیست که میگویند زندگی را و کارها را میپاشد . بحث اینکه شما وقتی اعتیادداری افکارت ، افکار خوب و مثبتی نیست . ما در کنگره 60 در بحث درمان اعتیاد به همان سه مؤلفه ، جسم ، روان جهانبینی نگاه میکنیم و کسانی موفق میشوند که این سه حرکت را باهم انجام دهند ، جسم ، روان ، جهانبینی ، نگاه ما با نگاه خیلی از انسانها فرق میکند . دیگر کینه ،حسد و طمع نداریم ؛ همه اینها را مدیون آموزشهای کنگره هستیم بازهم من از جانب خودم و تمام بچههای کنگره 60 ، به آقای مهندس این روز عزیز را تبریک میگویم به خانواده محترمشان که ایثار کردن در حق ماها ، بچههای آقای مهندس ایثار کردند یعنی از پدرشان گذشتند تا ما ازایشان استفاده کنیم . خانم هانی از حق شوهرش گذشت تا حامی باشد نقش بسیار مهمی دارند کسانی که داند کار میکنند و فعالیت میکنند نقش خانوادهشان خیلی مهم ، خوب من یک گریزی هم به صحرای همسفر بزنم ، نقش همسفر بسیار نقش مهمی است به این توجه داشته باشید من تجربه خودم را میگویم ؛ همسفر من همسفر خوبی بوده کهمی توانم وقت بگذارم برای کنگره ، تمام جاهایی که من باید باشم و نیستم پوشش میدهد و حمایت میکند از حق خودش میگذرد بچهها از حق پدرشان میگذرند نقش همسفر در این حرکت بسیار مهم است، نه اینکه ما بگوییم که در یک خانواده بچه هیچی همسفر هیچی ، نه ، ما یک مثلث دیگر داریم کار خدمت و آموزش ما حتماً باید اینها را باهم داشته باشیم ، خانوادهمان هم هست در این بحث خانواده خیلی نقش مهمی دارد و امیدوارم از هفته آینده هر کی بگرده یک همسفر پیدا کند ؛ نمیدانید چه لذتی دارد، آخر بعضیها همسفرهایشان در کنگره نمیآیند ، من خودم همسفرهایم کمتر میآیند به کنگره ، ولی هفته همسفر میشود میروم تو خانه و به آنها کادو میدهم .
گفتم شاید کنگره نمیآیند ولی حمایتهایشان از من هست آن سختیهایی که در زمان اعتیاد از من کشیدند الآن دارند جبران میکنند. انشاالله اینکه همه شما هفته همسفر آبرومندانه از همسفرهای خود قدردانی و تقدیر و تشکر کنید . تقدیر و تشکر از بنده خدا یعنی تشکر از خود خدا ، نیاز نیست حتماً از خود خدا تشکر کنید ؛ او اصلاً نیازی به این ندارد خوبِ حمد و سپاس خداوند ، شما از بنده خدا تشکر کن یعنی از خدا تشکر کردی .متشکرم از اینکه به صحبتهای من گوش دادید .
آوای کنگره...
نگارنده ؛ مسافر علی حسنی
عکاس و تنظیم گزارش : مسافر علی عربی
نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
4104