اولین جلسه از دور دوازدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی آقای دکتر مسعود، نگهبانی آقای مهندس دژاکام و دبیری آقای دکتر مجید با دستور جلسه "الهام از رمضان و سی دی پردازش" در تاریخ 1396/02/29 رأس ساعت 8 صبح در پارک طالقانی آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
دکتر مسعود
ماه رمضان برای جناب مهندس نقطه عطفی بوده در پیدا کردن روش DST یعنی ایشان تصمیم گرفت در ماه رمضان روزه بگیرد و همزمان با روزه گرفتن، مواد هم مصرف کرد و با خودش گفت: خداوند حتماً روزهام را قبول میکند. ایشان با الهام از رمضان توانست به مواد مصرفی و مقدار آن نظم بدهد و بهتدریج تعداد دفعات را کم کرده و به سه وعده، دو وعده و یک وعده برساند و با سازگاری که در بدن به وجود میآید در مدت حدود 10 الی 11 ماه این ماجرا تمام شود و به رهایی برسد.
میدانیم که روزه فقط مخصوص مسلمانان نیست و همهی ادیان روزهدارند. مثلاً هندوها در سال پنجاهودو روز روزه میگیرند ولی هفتهای یک روز، یهودیها هم روزه را در دین خودشان دارند. ماه رمضان ماه نزول قرآن است و ماهی است که جناب مهندس توانست روش DST را کشف کند. ایشان خیلی به این ماه اعتقاددارند و در طی سالهایی که من در کنگره هستم، میدانم که شبهای ماه رمضان در کنگره افطاری داده میشود و بیشتر مواقع خود مهندس کارها را انجام میدهند.
اما چرا ایشان در ماه رمضان به این نتیجه رسیدند؟ برای اینکه بنیانگذار این روش همهچیز را از سه دیدگاه میبیند؛ دیدگاه جسمانی، روانی و جهانبینی در دیدگاه جسمانی همه ما میدانیم که جسم استراحت میکند، از دیدگاه روانی همینکه بر یک مشکل غلبه میکنیم، جلوی نفس خودمان را میگیریم، در اوج تشنگی آب نمیخوریم و صبر میکنیم تا لحظه موعود فرابرسد، همهی این موارد بعداً به انسان نشاط میدهد. حضرت مولانا میفرماید: وقتی انسانها خطایی میکنند، بعداً خیلی پشیمان میشوند، چون در اختیار خودشان بود که این خطا را انجام بدهند یا انجام ندهند.
گر نبودی اختیار، این شرم چیست؟ ---------- وین دریغ و خجلت و آزرم چیست؟
مثلاً اگر ما روزه باشیم و وسط آن آب بیاشامیم، بعدازآن احساس ناراحتی و پشیمانی شدیدی میکنیم، پس ازنظر روانی خواص روزه مشخص است اما جناب مهندس خواص جهانبینی را در نظر میگیرد، اینکه انسانها دارای بینش و تفکری شوند و بدانند چه دستوراتی را رعایت کنند و به چه اصولی پایبند باشند، حتی ایشان توصیه میکنند که اگر مصرفکنندهای نتواند ماه رمضان را کامل روزه بگیرد، این حق و اختیار را دارد، به همین دلیل گفتهشده که بچههای کنگره مخصوصاً افرادی که در سفر اول هستند و باید روزی سه نوبت شربت مصرف کنند، قطعاً یک یا دو نوبت آنها در ساعات ماه رمضان خواهد بود، برای اینکه هدف، هدف مقدستری است. خداوند هیچ نیازی به گرسنگی و تشنگی ما ندارد ولی اگر ما با استفاده از این اسلوب، این خودداری و نگهداری بتوانیم به درمان برسیم و کمک کنیم به درمان کسی، این خیلی مقدستر و مهمتر است.
و اما در سی دی پردازش یکی دو نکته خیلی عجیب و جالب است، یکی اینکه میگوید: ما اصلاً ربات هوشمند نداریم، همهی ما میشنویم که میگویند: ربات هوشمند، هوش مصنوعی که غلط رایجی است. این ما انسانها هستیم که هوشمند هستیم و به ربات فکر میدهیم، ربات از خودش فکری ندارد. تفاوت انسان با ربات یا هر دستگاه ظاهراً پیچیده در دنیا این است که ما حق پردازش داریم. ربات اطلاعاتی را میگیرد، پردازشی که میکند در حولوحوش دستوراتی است که به آن دادهشده است، پاسخی هم که داده میشود، همانی است که پردازششده است اما ما اینطور نیستیم و میتوانیم در زندگی در مقابل خیلی از عملها، عکسالعملهای متفاوتی نشان دهیم، میتوانیم پردازشهای عجیبوغریب بکنیم، به همین دلیل ما قابلمقایسه با ربات نیستیم. ربات نمیتواند مشکل خودش را حل کند و اصلاً نمیفهمد که مشکل چی هست ولی ما میفهمیم و این فهم بر مبنای یک مثلث است؛ مثلث جسم، روان و جهانبینی.
در مورد جسم همه آگاهی داریم، درروان هم جناب مهندس معتقد است که روان یعنی خلقوخو و ما خلقوخو را با دارو نمیتوانیم تغییر دهیم، ممکن است علامتها را کاهش بدهیم. مثلاً با یک داروی مناسب یک مقدار افسردگی را کم کنیم و آماده کنیم برای معالجه بعدی، نه اینکه بگوییم: معالجه شد، چون آن مکانیزم شناختی که موجب افسردگی، پرخاشگری و اضطراب من میشود وجود دارد و در نهاد من است؛ یعنی تصویری که دنیا در ذهن من گذاشته است، من را مضطرب یا افسرده میکند. جهانبینی من است که من را افسرده میکند و خلقوخوی من را عوض میکند.
میدانیم همکاری علمی که در بعضی بیماریها مثل کولیت، MS و بیماریهای دیگر بین کنگره 60 و مرکز تحقیقات علوم پزشکی تهران در بیمارستان امام اتفاق میافتد، تأثیری است که این روش بر جسم ما میگذارد و میتواند خیلی مفید باشد اما مهمتر از جسم و حالات خلقوخوی روانی ما، مهمتر جهانبینی ما است. آیا ما میتوانیم جهانبینی خودمان را تغییر دهیم؟ آیا این روش در جهانبینی ما نقش دارد؟ آیا جهانبینی میتواند به من کمک کند تا مشکلات درونی خودم را حل کنم یا اینکه باید منتظر باشم، دیگران به من کمک کنند، ضمن احترام به همهی کمکهایی که به انسان میشود ولی به قول قدیمیها تا چشمه از خودش نجوشد، هیچوقت با شیلنگ پر آب نمیشود، باید این چشمه در درون خودش بجوشد، باید ما خودمان بخواهیم تا به درمان برسیم.
در ورزش ما فوتبالیستی که چهار میلیارد پول میگیرد، بابت یکفصل بازی و به رمال و جادوگر پناه میبرد یا تیمهای قدر ما به دنبال رمال و جادوگر پناه میبرند، این نشانه انحطاط است. این چه قهرمانی است که وابسته به چنین چیزهایی است. مهندس در سی دی میفرمایند: باید از این خرافات و جادو دوریکنیم و خودمان به فکر خودمان باشیم و خودمان را درمان کنیم. باز به شعر زیبایی از مولانا میرسیم که میگوید:
ای آیینه جمال شاهی که تویی -------------- ای زبده اسرار الهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست ----------- از خود بطلب هر آنچه خواهی تویی
ما از خدا کمک میخواهیم، از بندگان خدا کمک میخواهیم، از نیروهای مثبت و کائنات کمک میخواهیم اما خودمان باید مشکلمان را حل کنیم. این چیزی است که انسان و جهانبینی را با موجودات دیگر متفاوت میکند؛ یعنی اگر ما اشرف مخلوقات هستیم، یکی از دلایل اشرف بودن ما این است که خودمان باید مشکلات خودمان را حل کنیم، همانطور که میتوانیم خودمان را به انحطاط برسانیم؛ یعنی هر دودست خودمان است و در اختیار ما است. این اختیار از روز الست به انسان دادهشده و بستگی به جهانبینی ما دارد که از این اختیار و قدرتی که خداوند به ما داده، چگونه استفاده کنیم.
دکتر فرشته
به مفهوم کلمه رمضان که نگاه میکنیم و شرایطی که در آن اجرا میکنیم، لذتی را در ما به وجود میآورد. ما 11 ماه در کل سال هرزمانی که خواستیم، چیزی را خوردیم که همهی اینها به بدن ما آسیب رسانده است و اگر بخواهیم یک ماهی جسم را پاکسازی کنیم، رمضان به ما میگوید: نظم را در خود ایجاد کنید. امساکی که در روزهداری میکنیم در بدن پاکسازی اتفاق میافتد و لذت خوردن را برای ما بیشتر میکند.
خداوند هیچ نیازی به خوردن و آشامیدن ما ندارد و برای او مهم نیست که ما بخوریم یا نخوریم ولی برای او همه است که ما دروغ نگوییم یا تهمت نزنیم، اگر برای اینها روزهبگیریم، برای خداوند بیشتر ارزش دارد، چون خداوند حقالله را میبخشد ولی حقالناس را نمیبخشد.
دکتر ندا
قرآن در ماه رمضان برای راهنمایی انسانها نازلشده و روش DST هم از ماه رمضان الهام گرفتهشده است که نظم و ترتیبی در ساعات خوردن دارو و روزهداری وجود دارد.
جناب مهندس اشاره کردند که یک فرد مصرفکننده علاوه بر جسم یا فیزیولوژی، روان و جهانبینی او نیز معتاد است یعنی هر سه ضلع او معتاد است. پس میتوانیم به این فرد معتاد بگوییم که روزه بگیرد و به روش DST در سه نوبت داروی خودش را مصرف کند درواقع مثل فتوایی میماند که راه را باز گذاشته تا افرادی که در سفر هستند، روزه هم بگیرند.
دکتر آتوسا
ماه رمضان برای ما اعضای کنگره 60 اهمیت دوچندانی دارد، در دین ما که مسلمان هستیم وظایف زیادی بر عهده مال گذاشتهشده که علاوه بر منع خوردن و آشامیدن از یک سری کارهای دیگر هم منع میشویم. نخوردن و انجام ندادن بعضی از امور باعث میشود، ما نفس خود را تربیت کنیم و اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنیم.
در کنگره 60 در مسئله درمان اعتیاد، کمک زیادی به رهجو میشود که اعتمادبهنفس آنها بالا میرود و احساس میکنند، هم میتوانند روزهبگیرند و هم درمان شوند. همهی ما میدانیم که روش DST در ماه رمضان به جناب مهندس الهام شد، پس اهمیت زیادی برای ما دارد. علاوه بر آن در این ماه در شعبات مختلف افراد برای تهیه افطاری باهم همیاری و همکاری میکنند که جذابیت قضیه را بیشتر میکند.
دکتر شیوا
ماه رمضان یکی از بهترین و مبارکترین ماهها برای جناب مهندس بوده، چون ایشان در ماه رمضان روش DST را به دست آوردند و با این روش توانستند، درمان شوند، ابتدا در سه وعده، دو وعده و یک وعده در پلههای 21 روزه توانستند به درمان برسند و این روش برای درمان اصولی تمام بیماران قرار بدهند.
همانطور که جناب مهندس گفتند؛ ما مصرفکنندهها را بهصورت آدمی در نظر نمیگیریم که باید سه وعده را باهم مصرف کنند و یا اصلاً مصرف نکنند و روزه کامل بگیرند، چون اصول کنگره 60 بر این اساس است که فرد بیمار وسوسه ندارد؛ بلکه بیماراست و نیاز به این ماده دارد؛ یعنی تا زمانی که بیمار نیاز به این ماده دارد، ما نمیتوانیم این ماده را که جایگزین آن شربت OT است، از او بگیریم.
دکتر بهنام
در قسمت فیزیولوژی که مسائل خوردن و آشامیدن است، برای خودم و اطرافیان این سؤال پیش میآید که فلسفه اینکه 16 ساعت آب نخوریم چی هست، آیا درست است یا درست نیست؟ واقعیت این است که خود من هم جواب درستی برای آن ندارم و به نظرم اینها فرضیات قضیه است و خیلی مهم نیست و آن چیزی که میخواهیم به دست بیاوریم متفاوتتر از این قضیه است.
کسانی که تجربه روزهداری داشتند بهواقع اول ماه و آخر ماه ازنظر روحی و شاید اراده تفاوتهایی داشتند. اینکه انسان بتواند در ساعتهایی از روزبه خودش بگوید: نه و علا رقم اینکه میتواند کاری را انجام بدهد ولی انجام ندهد.
آن چیزی که در بحث اعتیاد زیر سؤال قرارگرفته و افرا د مصرفکننده با آن مشکل پیدا کردند، این است که نه را خیلی سخت میتوانند، بگویند، پس تقویت نه گفتن بزرگترین فواید ماه رمضان میتواند باشد، علاوه بر خواص دیگر، بحث لذت را برای ما ریفرِش (Refresh) میکند. خیلی از اوقات ما لذتهای یومیه زندگی را فراموش میکنیم، مثل ماهی که همیشه در آب است و اصلاً نمیداند آب چیست، وقتی یکلحظه آن را از آب بیرون بیاوریم، به تکاپو میافتد و دستوپا میزند ولی وقتی به درون آببرمی گردد، احساس آرامش میکند.
دکتر روحالله
مهمترین و برجستهترین عنوانی که برای این جلسه میتوان گذاشت، بحث جهانبینی است. جهانبینی ابزار اصلی درمان بهویژه در انجیوهایی که به این شکل برگزار میشود، است. اتفاقی که در کلینیکها بهندرت میافتد، این است که در جهانبینی، نگرش و عقاید یا باور بیماران عملاً تغییری ایجاد نمیشود. جناب مهندس خیلی جدی به این مسئله پرداخته، اینکه جهانبینی چقدر میتواند روی کنترل فرد نقش داشته باشد و فرد بتواند با شرایط بهبودی و درمان خودش کنار بیاید.
جهانبینی فقط خاص افراد مصرفکننده نیست، ما با نگرش، باور و جهانبینی خودمان زندگی میکنیم و مستقیم روی روح و روان ما تأثیر میگذارد. وقتی از افرادی که در جلسات مشارکت میکنند، سؤال میکنیم که دلیل پاکی شما چیست؟ میگویند: اتصال به جلسات، چون جلسات نگرش و جهانبینی آنها را تغییر میدهد.
در درمان اعتیاد یک فرد مصرفکننده، برای رسیدن به چیزهایی که میخواهد، باید وقت بگذارد و سختیهای زیادی را تحمل کند، وقتی به خواستههای خود میرسد، برای او لذتبخش است و باعث میشود فرد تشویق شده و به وضعیت پاکی خود ادامه بدهد.
دکتر محسن
روزه در تمام ادیان الهی و فرهنگهای دیگر جای دارد، درست است که تمام جزئیات روزه در ادیان دیگر به این شکلی که در اسلام برگزار میشود، نیست و شکلهای متفاوتی دارد، البته بحث شکل ظاهر قضیه است و هدف پایهریزی و زمینهای است برای رسیدن به هدف ماهُوی است.
در بحث الهام از رمضان، غذا نخوردن و مصرف نکردن مواد یا دارو باعث تقویت اراده شخص میشود. یک پله عقبتر هم، انسانهایی که در ابتدای راه هستند، ممکن است مصرف مواد خود را به تأخیر بی اندازند؛ یعنی شخص به این موضوع برسد که من میتوانم، مرتفع کردن نیازم را به تأخیر بی اندازم و بهتدریج به سمت رهایی و پاکی بروم.
دکتر صمد
کنگره 60 مکانی برای درمان اعتیاد است، پس در رمضان چه اتفاقی افتاد که ما از آن الهام میگیریم؟ شروع رمضان ممکن است، برای انسانها سخت باشد؛ نخوردن، غیبت نکردن، ضد ارزشها را انجام ندادن اما وقتی آخر ماه رمضان میشود، قدرتی در انسان به وجود میآید و نخوردن و نیاشامیدن یکچیز سادهای میشود، اگر انسان شروطی که در ماه رمضان قیدشده را رعایت کند، آدم خودساختهای میشود و ظرفیت و تحمل او بالا میرود.
در داستان اعتیاد هم جسم، روان و جهانبینی باید به تعادل برسد، آنهم در طی 11 ماه، همراه با آموزش و تحت نظر راهنما، شهر وجودی که بههمریخته است، باید به نظم کشیده شود. در طی رمضان این تمرین ادامه پیدا میکند و گفته میشود که ذکر گفته شود، ذکر خداوند به دلها آرامش میدهد. ما هم در درمان اعتیاد به دنبال آرامش هستیم.
مهندس
از استاد جلسه تشکر میکنم که مباحث موردنظر که سی دی پردازش و الهام از رمضان بود، هر دو را گوش کرده بودند. دستور جلسه الهام از رمضان است، ما میخواهیم از رمضان الگو بگیریم که ماه رمضان به چه درد ما میخورد. ماه رمضان بهعنوان یک وسیله و ابزار است، ماه رمضان هدف نیست، وسیلهای است که شمارا به یک نقطه تعیینشده میرساند. الآن منظور ما این نیست که در این جمع در مورد مسائل عبادی ماه رمضان صحبت کنیم، اصلاً در تخصص و کار ما نیست. همهی ما یک برداشت ذهنی از ماه رمضان داریم، هر کس هم از ما بپرسد، بدون مقدمه شروع میکنیم به صحبت کردن ولی منظور ما این نیست.
همهی ما صبح جمعه میآییم اینجا تا در مورد آن چیزی که موردبحث است، صحبت کنیم که مبحث ما سی دی پردازش بود، باید گوش کرد و راجع به آن صحبت کرد. راجع به ماه رمضان، ما باید به کُنه قضیه برویم، صحبتها بهجز یکی دو مورد، تکراری و ملالآور بود، خوب اینهمه شمارا خسته میکند. این جلسه استاد ندارد، استاد فقط یک هماهنگکننده است، ده دقیقه، یک ربع صحبت میکند، جلسه را شروع میکند، بقیه باید آموزش بدهند و آموزش بگیرند، اطلاعات و تجربه خودشان را در مورد این قضیه مطرح کنند، هدف این است.
از روزی که کنگره 60 را شروع کردیم، هیچ برنامهریزی در کار نبود که بگوییم: این مسئله جاری و خوبی است، پس انجام بدهیم. سال 78 که ما شروع کردیم، در میدان انقلاب بودیم، کوچه مهدی زاده (کارگر جنوبی) آنجا من روزه میگرفتم، وقتی افطار میشد، تقریباً همزمان با جلسه بود، موقع افطار به بچهها میگفتم: بیایید باهم افطار کنیم. من همیشه میگفتم: روزه گرفتن مستحب است ولی افطاری خوردن جز واجبات است. این بود که ما یک پولی میگذاشتیم و چند کاسه آش میخریدیم و میخوردیم، بعد ما دیدیم خوردن این غذا توسط 25 نفر مصرفکننده، چقدر ما را به هم نزدیکتر میکند، چقدر ما را باهم صمیمیتر میکند، چقدر ما را باهم دوستتر میکند، چقدر ما را هدفمندتر میکند، حتی کسانی که روزه نمیگرفتند؛ بنابراین این قضیه ازاینجا شروع شد، حتی وقتی میخواستیم، افطاری تهیه کنیم، پولش را نداشتیم ولی دیدیم یک سری لذتهایی به ما داد، بعد بچهها میگفتند: ما سفر اول هستیم و تریاک مصرف میکنیم، چون آن موقع شربت تریاک نبود، با خود تریاک سفر میکردند. گفتم: عیبی ندارد، تریاک مصرف کنید ولی کمتر غذا بخورید و آن بهجایی کشیده شد که الآن در تمام شعبات کنگره 60 افطاری برقرار است. برای افطاری دادن هم آشپز از بیرون نمیآوریم، افطاری را خود بچهها درست میکنند، خیلی تشریفاتی هم نیست، افطاری یکشب لوبیا است، یکشب عدسی است، یکشب خورش قیمه است، یکشب خورش سبزی است، یکشب مرغ است، یکشب آش رشته است.
سی روز ماه رمضان در تمام شعبات کنگره 60 باید افطاری داده شود، خوب خیلی از افراد هستند که نمیتوانند در ماه غذا بخورند ولی در ماه رمضان از غذاهای متنوع استفاده میکنند، پولش را هم خود بچهها میدهند. آخر ماه رمضان هم که میشود، میبینیم هر شعبهای سه میلیون، چهار میلیون، پنج میلیون، سیزده میلیون تومان پول اضافه آورد؛ یعنی ماه رمضان برای ما فقط یک حرکت عبادی نیست، تمام بچهها در ماه رمضان سرگرم میشوند. میگویند: به نفس کار بده تا مشغول باشد یا تو نفس را سَرِکار بگذار یا نفس تو را سَرِکار میگذارد. تمام بچهها در ماه رمضان التماس و درخواست میکنند که بیایند و در آشپزخانه کار کنند، یکی پول میدهد، یکی برنج میآورد، دو نفر آشپزی میکنند، چهار نفر ایستادند و از خدایشان است که آنها را صدا کنیم برای صاف کردن برنج و جابهجا کردن آبکشها، بعد التماس میکنند که ظرفها را بشویند، یک سری هم افطاری را تقسیم میکنند. رمضان ماهی است که هیجان و کار عظیمی در کنگره 60 انجام میشود، بچهها به همدیگر خیلی نزدیک میشوند و بعد این الهامی که از رمضان میگیریم، ما روزه میگیریم، DST روزه است، روزه مواد است. 6 صبح بخور، 3 بعدازظهر بخور، 10 شب بخور، خوب این روزه است، روزه مواد است. روزه فقط روزه غذا نیست، ما روزه سکوت داریم، روزه خامخواری داریم، روزه گیاهخواری داریم همه رقم روزهداریم. شما وقتیکه روزه میگیرید، سحر و افطار هر چه خواستید، میتوانید بخورید ولی روزه مواد که میگیرید، صبح باید دُز مشخصی بخورید، ظهر هم دُز مشخصی بخورید، بعد روزه برای مصرفکننده مثل غول بسمالله است. مصرفکنندهای که صبح تا شب هروئین میکشد، روزی دو پاکت سیگار میکشد، شیره میخورد، این فرد اصلاً اهل روزه نیست، اصلاً از هر چی روزه و ماه رمضان است، متنفر است، چنین فردی را چطور میخواهید به راه بیاورید.
این است که ما میگوییم: بسیار خوب، شما موادتان را بخورید، روزه هم بگیرید. موضوع دیگر این است که اگر ما این کار را نکنیم، اکثر آنها در ماه رمضان سفرشان را خراب میکنند. خوب، ما در کنگره همه نوع آدم داریم؛ یکی است که تعصب شدید به ماه رمضان دارد و میگوید: من باید روزه را کامل بگیرم، من هم به او میگویم: بنده شیخ روزهبگیران نیستم، کسانی که روزه استاندارد و کامل میگیرند، من شیخ آنها نیستم، اصلاً در تخصص من نیست. من شیخ کسانی هستم که روزه نمیگیرند، من به آنها میگویم که چهکار کنند و چهکار نکنند؛ بنابراین ما برای آنها برنامهریزی کردیم و گفتیم: شما روزهات را بگیر، موادت را هم بخور. بعضی میگویند: ما مواد نمیخوریم، میخواهیم روزهبگیریم، وعدهی ظهرشان را برمیدارند و میگویند: ما وعدهی ظهر را یا افطار میخوریم یا سحر میخوریم که با این کار تمام سفرشان را خراب میکنند. مثلاً فردی که 2 سیسی صبح میخورد، 2 سیسی ظهر میخورد و 2 سیسی شب، شش، هفت ماه همسفر کرده، اگر این رِنج را ادامه بدهد به درمان میرسد، میگوید: نه من روزانه 6 سیسی هستم، ظهر را حذف میکنم، ظهر که 2 سیسی است، یک سیسی آن را میگذارم صبح و یک سیسی آن را میگذارم برای شب، صبح 3 سیسی میخورم، شب هم 3 سیسی میخورم. دو سه روز این کار را انجام میدهد و بعد با مشکل مواجه میشود. روز سوم به او فشار میآید، صبح که 3 سیسی خورده، میگوید: مهندس گفته ظهر هم میشود، خورد، بعد ظهر هم 2 سیسی میخورد و وعدهی شب را هم میخورد، تمام سفرش خراب میشود و به هم میریزد که ما گفتیم: شما باید حتماً دارویتان را ظهر مورداستفاده قرار بدهید.
چون در کنگره افطاری میدهیم به آنها گفتیم: بعضی از شما سیگار میکشید و به خاطر مصرف سیگار میخواهید روزه نگیرید، چون تزکیه نفس است، شما که چهل نخ سیگار میکشی، چهل نخ سیگار نکش، روزهبگیر، چهارتا سیگار هم بکش، لااقل سیوشش تانکش. فردی میگوید: من کلیههایم درد میکند، دکتر گفته باید آب بخوری! میگویم: تو روزهبگیر، چهارتا لیوان آب هم بخور، بهتر از این است که روزه نگیری؛ یعنی کنگره سیاهوسفید نمیبیند یا باید اصلاً روزه نگیری یا باید حتماً روزهبگیری که اگر گردوخاک هم بود، روزهات باطل است، سَرَت هم زیرآب برود، روزهات باطل است، این دو تا سیاهوسفید است. میگوییم: تو که میخواهی چهل نخ سیگار بکشی، اگر از چهل نخ سیگار فقط چهارنخ بکشی، سیوشش تای آن استفاده است، میخواهی کلی غذا بخوری، اگر کم کنی، کلی استفاده است.
برای کنگره 60 ماه رمضان مثل این است که بعضی از شما که در خانه یخچال و فریزر دارید، یک خورده رب که مال سه ماه پیش است، ته یخچال گذاشتید که یک موقع به درد میخورد. مثلاً لواشک گذاشتید که یک سال دیگر به درد میخورد، یک خورده کره محلی مال شش ماه پیش است که یک موقع به درد میخورد، انواع و اقسام غذاهایی که مانده در گوشه یخچال ذخیره کردید یا کلی خِرتوپِرت در خانه ذخیره کردید. ماه رمضان برای ما حکم این را دارد که در تمام ِ جسممان کلی چربی و چیزهای دیگر ذخیرهشده است، ماه رمضان فرصت خوبی است که چیزهای اضافه را بیرون بریزیم و از جسم خارج کنیم.
پس نگاهی که ما به کنگره 60 داریم، دارو را سر ساعت مشخص مصرف کردن، یک نوع روزه گرفتن است، سیگار را سر ساعت مشخص مصرف کردن، یک نوع روزه گرفتن است و خیلی مسائل دیگر، اگر بخواهیم نتیجه بگیریم، نتیجه این میشود که در کنگره 60 از روزه بهعنوان یک اهرم، بهعنوان یک وسیله، بهعنوان آشتی بعضی انسانها باخدا و آشتی انسانها با خودشان بهعنوان یک ابزار و وسیله به بهترین وجه ممکن انجام میگیرد.
شما هیچ کجا نمیتوانید هر شب افطاری بدهید ولی در تمام شعب کنگره 60 این برنامه برقرار است و بهعنوان یک ابزار برای ما سودآور است، چون آخر ماه رمضان هیچی نباشد، صد تومان، دویست تومان، سیصد تومان برای ما منافع مالی میآورد که برای ما بسیار ارزشمند است. در افطاری دادن، همغذا میخورند، هم هیجان است، هم سرگرمی است، هم کار است و هم افراد به هم نزدیکتر میشوند. این است که کنگره 60 ماه رمضان را با این دیدگاه و با این ابزار نگاه میکند و بسیار سودمند است.
در ماه رمضان تمامکارهای من تعطیل است، حتی لژیون پزشکان هم در ماه رمضان تعطیل است؛ یعنی آخرین جلسهی ما هفتهی دیگر است. تمام کلاسها و تدریس من تعطیل است و فقط مشغول آشپزی در ماه رمضان هستم. این است که از شما خواهش میکنم، شما که میآیید اینجا حتماً سی دی را گوش کنید، چون باید در موردش صحبت کنید. یک سری اطلاعات عمومی و همگانی را همهی ما میدانیم، آنها کافی نیست همه آن را بلد هستند، شما عمق و ریشه قضیه را پیدا کنید.
حضور غیاب پزشکان:
گزارش تصویری جلسات فنی پزشکان :
تهیه وتنظیم: مسافر علیرضا نیکروش
- تعداد بازدید از این مطلب :
7634