English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ دوازدهم آذر ماه سال 1395

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ دوازدهم آذر ماه سال 1395

 هشتمین جلسه از دور دوازدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی آقای نادر ، نگهبانی آقای مهندس و دبیری خانم غزل با دستور جلسه "چگونه شکر گزاری کنیم،OT" در تاریخ 1395/09/12 رأس ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.

 

استاد نادر

کلاس‌هایی که ما در کلینیک تشکیل می‌دادیم در ابتدا منظم نبود، ولی بعد از یک سال تداوم و ممارست کلاس‌ها منظم تشکیل می‌شود و سرشار از انرژی مثبت می‌باشد. این اواخر هم در کلینیک یک کانال تلگرام برای بیماران تشکیل دادیم و بیماران جدید را به کانال متصل کردیم و مطالبی که در طول هفته موردبحث است را در کانال قرار می‌دهیم تا بیماران به اطلاعات دسترسی داشته باشند که خیلی خوب هم جواب داد. خود من از متادون برای بیماران استفاده نمی‌کردم، الآن بسیاری از بیماران را به روش DST و ترجیحاً با خود اپیوم درمان می‌کنم حتی مراجعینی که عضو کنگره 60 نیستند.

بحث امروز در مورد شکرگزاری است، شیخ اجل می‌گوید: منت خدای را عزوجل / که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت/ هر نفسی که فرو می‌رود ممد حیات و چون برمی‌آید مفرح ذات/ در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب/ از دست و زبان که برآید که از عهده‌ی شکرش به درآید.

واقعاً اگر بخواهیم از همه‌ی نعمت‌هایی که خداوند به ما داده شکرگزاری کنیم به‌هیچ‌وجه توانایی آن را نداریم. از طرفی خدا می‌فرماید: «من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق» یعنی کسی که نعمت دهنده از مخلوقات را شکرگزار نباشد، شکرگزار خداوند هم نخواهد بود. ما باید لااقل از کسانی که به ما خدمت می‌کنند، در حد و اندازه خودمان تشکر کنیم این شکرگزاری باعث افزون نعمت‌های ما می‌شود و ما از چیزهایی که داریم به نحو احسن استفاده می‌کنیم. مهندس در شعر چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار می‌گویند: تا یکی از عضوهای ما درد نکند ما متوجه نمی‌شویم درد مربوط به کدام قسمت از بدن است.

از نعمت‌هایی که در کنگره در اختیار ما قرار داده‌شده؛ جلسات، استاد، لژیون‌ها می‌باشد، اگر ره‌جو، نگهبان، مرزبان یا پزشک قدر این نعمت‌ها را نداند از این امکانات نمی‌تواند به‌خوبی استفاده کند. ولی اگر شکرگزار باشند ناخودآگاه در سمت تعالی و ترقی پیش می‌روند و کنگره هم به اهدافش می‌رسد. روحیه مصرف‌کنندگان با استفاده از نعمت‌های موجود در کنگره نسبت به زمان مصرف ازلحاظ جسمی، روانی و تعامل با اجتماع تغییر می‌کند. اگر بخواهیم امکانات کنگره را با سایر مراکز مقایسه کنیم متوجه می‌شویم که؛ کنگره با آن‌ها خیلی متفاوت است حتی نحوه‌ی درمان در بخش‌های آکادمیک، در بخش‌های آکادمیک شما موظف هستی که کاری را انجام بدهی به فرض ما گروه‌درمانی، کاردرمانی و ورزش داریم ولی بسیاری از این‌ها به دلیل فضای نامناسب عملاً مؤثر نیستند. زمانی که من به این مکان می‌آیم در مسیر اینجا مددجویانی که در طول هفته به کلینیک آمدند یا برای فالوآپ به کلینیک آمدند را می‌بینم، برای یک هفته شارژ می‌شوم چون تغییر وضعیت در ظاهر و چهره آن‌ها را مشاهده می‌کنم. این‌ها نعمت‌هایی است که به ما داده‌شده است، من خدا را شکر می‌کنم که با کنگره آشنا شدم و در این مسیر قرار گرفتم. از خدا می‌خواهم به بیان گزار و دست‌اندرکاران کنگره عمر روزافزون عنایت بفرماید.

دکتریوسف

انسان غالباً قدر امنیت، سلامتی و نعمت‌هایی که خداوند به او داده را نمی‌داند، اما وقتی مشکلات و مسائلی برای او به وجود بیاید آن موقع می‌فهمد که خداوند چه نعمت‌هایی به او داده است. انسان‌هایی هستند که شکرگزاری نعمت‌های خداوند نیستند انسان باید نسبت به تمام نعمت‌های خداوند، از خداوند و بنده‌های او تشکر کند. کنگره 60 یکی از نعمت‌هایی است که در کشور ما به وجود آمده، جا دارد از جناب مهندس و کلیه افرادی که به مدد جویان کمک و همیاری می‌رسانند تشکر و قدردانی شود.

دکترمحسن

دستور جلسه‌ی این هفته شکرگزاری کنیم. برای من بحث چگونه شکرگزاری می‌کنم در وحله ی دوم قرار داشت، وحله ی اول این بود که؛ از چه چیزی باید شکرگزاری کنم.

در زندگی هر مشکل و سختی که برای من به وجود می‌آمد، می‌گفتم: چرا این مشکلی برای من به وجود آمده است؟ با آموزش‌هایی که در کنگره فراگرفتم به این نتیجه رسیدم که؛ هر سختی یک نکته مثبت و آموزشی برای من به همراه دارد. ما علاوه بااینکه باید مشکلات را شکرگزاری کنیم بقیه چیزهایی که همیشه در دسترس ما هست و به آن‌ها دقت نمی‌کنیم جای خود را دارد.

وقتی من کار مهمی دارم و مجبور هستم به خاطر آن صبح زود بیدار شوم باید از آن‌هم شکرگزاری کنم، چون اگر این مسئله برای من پیش نیاید مجبور می‌شوم تا ساعت ده بخوابم. من بحث چگونه شکرگزاری کنیم را به پندار، گفتار و کردار ربط دادم، یعنی؛ در ابتدا باید در ذهن خود قانع شویم که باید شکرگزاری کنیم، سپس با گفتار از خداوند و مخلوقات خداوند شکرگزاری کنیم و در آخر باید عملاً با کردار خود شکرگزاری را نشان دهیم.

 

دکترمحمد

در جهان‌بینی اعتیاد گونه معتاد تمام قصرها را گردن اطرافیان می‌اندازد و هیچ مسئولیتی را قبول نمی‌کند و کاملاً برعکس جهان‌بینی کنگره است. در سی دی گفته شد: ما باید از اوتی شکرگزاری کنیم.

آقای مهندس زحمات بسیاری کشیدند تا اوتی را به ثبت برسانند تا در مرکز مواد مخدر یا ستاد، اجرایی شود. مسائلی که مهندس مطرح کردند خلاف تصورات ما بود، ما برای درمان شیشه روش ماتریکس را اجرا کردیم ولی هیچ فایده‌ای نداشت تا اینکه اوتی را جایگزین کردیم و نتیجه‌ی خیلی خوبی هم گرفتیم. جا دارد که ما شکرگزاری کنیم از اوتی و پایه‌گذار کنگره 60 جناب مهندس که این روش را ابداع کردند.

دکترمحمد

ما عادت داریم که همیشه نق بزنیم و ایراد بگیریم و مسائل مثبت خیلی به چشم مانی‌اید چون دیدن مسائل مثبت نیاز به شکرگزاری دارد؛ اما چه نیازی به شکرگزاری است؟ دید مثبت داشتن و همیشه نیمه‌پر لیوان را دیدن و موهبات موجود را دیدن و بعد از دیدن استفاده کردن همه‌ی این موارد نیاز به شکرگزاری دارد. مطمئناً وقتی ما از اطلاعاتی برخوردار شویم می‌توانم از آن‌ها بهره‌مند شویم و نهایتاً نسبت به کسانی که آن را در اختیار ما قراردادند شکرگزار باشیم.

شکرگزاری باعث می‌شود شخصی که از موهبت استفاده کرده به مرحله‌ی بالاتر صعود کند و شخصی که آن موهبت را ایجاد کرده تشویق شود و برای ادامه کار انرژی بیشتری بگیرد. در اینجا باید تشکر کرد از مؤسس کنگره که با مناعت طبع، حوصله، انرژی و نیروی خود باعث شده مجموعه‌ای شکل بگیرد و افراد بسیاری از آن بهره‌مند شوند و از ذلت به اوج برسند.

دکتراعظم

هیچ پزشکی نیست که نخواهد بیمارش درمان نشود، حسی که از بهبودی حال بیمار حاصل می‌شود در همه‌ی پزشکان مشترک است. در این دو سالی که گذشت ما توانستم درمجموع 7 تا 8 رهایی داشته باشیم، از این تعداد حدود 60 درصد وارد سفر دوم شدند، این مسئله شاید به نظر شما مهم نباشد ولی خیلی اهمیت دارد؛ چون سفر دومی یک مربی است و می‌تواند تازه واردین را آموزش دهد و باری از دوش پزشکان کم شود. ما همیشه با مشکل آموزش به بیماران مواجه بودیم، ولی سفر دومی‌ها نقش آموزش گر را ایفا کرده و الفبای اعتیاد را به بیماران تازه‌وارد می‌آموزند.

این حرف مهندس که از رها یافته‌ها برای درمان خودشان استفاده می‌کنیم حرف بزرگ و مقدسی بود که اجرایی هم شد. من صمیمانه از مهندس تشکر می‌کنم از کنگره 60 و از راهنمایان بسیار دلسوز که در این راه به ما کمک کردند سپاسگزار هستم.

 

دکترشیوا

بحث این جلسه که اهمیت زیادی دارد شکرگزاری است. یکی از ضلع‌های درمان در بیماران جهان‌بینی است که؛ جهان‌بینی آن‌ها معتاد گونه می‌شود و بر جسم و روان آن‌ها تأثیر می‌گذارد. همان‌طور که دوستان می‌دانند؛ جسم، روان و جهان‌بینی سه ضلع مثلث درمان را تشکیل داده و روی‌هم تأثیرمی گذارند. در طول درمان که در کنگره به‌خوبی انجام می‌شود با سی‌دی‌ها و آموزش‌هایی که وجود دارد، مثلث درمان با مثلث دانایی که تفکر و تجربه و آموزش است تلفیق پیدا می‌کند و جهان‌بینی به تعادل می‌رسد و جسم آن‌ها را تغییرمی دهد. همانطوریکه می‌دانیم در جسم ما مرفین ترشح می‌شود و اگر مرفین داخلی خوب ترشح نشود، بر روی روان و تفکر ما تأثیر می‌گذارد. در مسیر درمان مصرف‌کننده‌ای که روحیه طلبکاری داشته و به‌جز خودش همه را گناهکار می‌دانست از طلبکاری به شکرگزاری می‌رسد و سعی می‌کند تمام مشکلاتی را که برای خود و اطرافیان به وجود آورده جبران کند و از شربت اوتی که در کنگره در اختیار او قرار داده‌شده تا به درمان برسد شکرگزاری می‌کند. من از بنیان گزار کنگره 60 تشکر می‌کنم و از این‌که در مسیری قرار گرفتم که با کنگره 60 آشنا بشوم و بتوانم بیماران را به‌خوبی درمان کنم خدا را شکر می‌کنم.

احسان

من در زندگی همیشه حسرت چیزهایی را که نداشتم می‌خوردم و خوشبخت نبودنم را گردن نداشته ها می‌انداختم و سعی می‌کردم به چیزهای که نداشتم برسم. وقتی به خواسته‌هایم رسیدم، متوجه شدم داشتن یا نداشتن هیچ فرقی باهم ندارد و هر دومی تواند در زندگی مشکل‌ساز شود. چون وقتی‌که نداشتم حسرت آن‌ها را می‌خوردم، وقتی هم داشتم ترس از دست دادن آن‌ها را داشتم.

مطلبی که در کنگره 60 یاد گرفتم این بود که؛ من شکرگزار نبودم. فهمیدم شکرگزاری در عمل است البته کلام جای خودش را دارد ولی مرحله اصلی عمل کردن است. به قول استاد تمام طبیعت بدون هیچ منتی در حال خدمت است و فقط انسان است که؛ تخریب ایجاد می‌کند و تخریب فقط مختص مصرف کنند ها نیست. باید من انسان یاد بگیرم که شکرگزاری باشم و با طبیعت هم‌جهت شوم و فایده داشته باشم. وقتی انسان بتواند در زندگی مفید باشد، حال خوش و خوبی خواهد داشت، من این حال خوب را در کنگره تجربه کرده و به دست آوردم.

 دکتر نادر

من وقتی اولین بار سی دی شکرگزاری را گوش کردم به نظرم آمد که این سی دی فقط سؤال و جواب است و مهندس موضوع را خیلی باز نکرده است. برای بار دوم که گوش کردم، دیدم با ظرفیت خاص، مناعت طبع و صعه ی صدر از تشکر از خود طفره رفته‌اند، درواقع باید از جناب مهندس تشکر می‌شد. من از این‌که با جناب مهندس و این جمع آشنا شدم خیلی خوشحال هستم.

نقطه مقابل شکر کفر است. شکرگزاری کردن، شکر کردن درواقع پرزنتیشین نعمتی است که؛ عامل و شامل آن هستیم و اگر این را بپوشانیم می‌شود کفر. خداوند در قرآن می‌فرماید: آن دو مرد دو باغ داشتند، دو باغی که شکور بودند و کفر نمی‌ورزیدند، یعنی؛ از نعمت‌هایی که به آن‌ها داده‌شده بود به نحو احسن استفاده می‌کردند و محصول خوبی می‌دادند. باید عملی شکرگزاری کرد به حرف شکر فایده ندارد. باید ببینیم این نعمتی که داریم برای ما و دیگران تأثیر داشته، مفید بوده یا نبوده

دکترمسعود

این بحث خیلی گسترده است، من برای خودم این تعبیر را گذشته‌ام که؛ شکر از چه چیزی؟ بنابراین باید از طبیعت، خداوند، اتمسفری که در آن نفس می‌کشیم و از آبی که عجیب و معجزه‌آسا است و تمام مولکول‌های آب دنیا با یک فرمول H2H صد و چهار درجه تشکیل‌شده‌اند که باعث می‌شود زمین مثل مریخ یخ نزند و یخ‌ها سبک‌تر از آب شوند و روی آب قرار بگیرند و نعمت‌های زیادی که بیشتر اوقات به آن‌ها اهمیت نمی‌دهیم. حالا چگونه شکرگزاری کنیم؟ ابتدا نعمت‌ها را ببینیم و بعد آن‌ها را حفظ کنیم. ما در محیط‌زیست جز آلودگی و تولید زباله کار دیگری انجام نمی‌دهیم که هیچ‌کدام نماد شکر نیست بلکه نماد کفر و ناشکری است که ما انجام می‌دهیم. من امیدوارم تعالیم این جلسات باعث شود ما در رفتار خود نسبت به طبیعت بازنگری کنیم.

در رده بعد خودمان هستیم، همه‌ی ما شاهکار خلقت هستیم یک تموی ساز سلولی و ارگانیک در بدن ما وجود دارد که ما را زنده نگه می‌دارد و اگر کوچک‌ترین اختلالی در آن به وجود بیاید مساوی با بیمار و مرگ است.

ما می‌بینیم که به‌صورت خودکار مکانیزم هایی در بدن ما گذاشته‌شده که؛ ما را در مقابل آلودگی، باکتری، صدمه و میکروب مصون نگه می‌دارد و جای شکر دارد. شکر اول این است که؛ نعمت را بشناسیم و نسبت به آن آگاهی پیدا کنیم، شکر دوم ا ین است که؛ سلامتی را حفظ کنیم و به سمت ضد ارزش‌ها نرویم و بالاتر از همه‌ی این‌ها اگر خداوند به ما توان جسمانی داده است آن را برعلیه انسان‌های ضعیف و ناتوان استفاده نکنیم این کمترین شکر است. به قول پوریای ولی «گر دست فتاده گیری مردی» رده سوم اجتماع است، ما روابط اجتماعی داریم و موجودی تک و منفرد نیستم. اطرافیان برای ما خیلی زحمت‌کشیده‌اند، آیا واقعاً از خانواده و اطرافیان تشکر و سپاسگزاری کردیم؟ من همیشه در جلسات کنگره می‌گویم: فرق جوانمرد و ناجوانمرد در یک‌چیز ساده است ناجوانمرد حاضر است به خاطر خوشی خودش همه را ناراحت کند ولی جوانمرد حاضر است به خود سختی بدهد ولی دیگران را ناراحت نکند. نهایت تعامل اجتماعی ما زمانی می‌شود که؛ به مدرسه می‌رویم و معلمین و دوستانی پیدا می‌کنیم. من به‌شخصه خیلی خدا را شکر می‌کنم، نمی‌دانم چه تقدیری بود که؛ از اولین روزی که به مدرسه رفتم معلمین و استادان خوبی داشتم که همه برای پیشرفت من زحمات فراوانی کشیدند؛ اما افتخار من در زندگی خصوصاً دوازده سال اخیر این است که؛ با کنگره و آقای مهندس دژاکام و افکار ایشان آشنا شدم. من درمان گر اعتیاد نیستم کار من چیز دیگری است، ولی در این مدت مطالبی را آموختم و مسائلی برای من پیش‌آمده که من از عهده‌ی شکر آن‌ها بر‌نمی‌آیم.

وقتی آدم بداخلاق و متکبری چون من تبدیل به یک آدم قابل‌تحمل شود چطور باید شکر آن را به‌جا آورد. تعالیم خوبی به من داده شد تا امروز بتوانم در جمع برای عده‌ای راهنما شوم. جناب مهندس تغییری در من به وجود آورد که؛ من هیچ‌وقت نمی‌توانم از عهده‌ی شکر آن به درآیم. امیدوارم همه‌ی ما چشم‌های خود را بشوریم چون خاصیت شکرگزاری چشم این است که زیبا ببینیم، خاصیت شکرگزاری زبان این است قشنگ بگوییم و خاصیت شکرگزاری فکر این است که زیبا فکر کنیم و برای دیگران خیر و خوشبختی بخواهیم. آرزو می‌کنم روزی کنگره 60 جهانی‌تر شود و خدمات خود را به همه‌ی مردم دنیا ارائه بدهد و این کار با ابداع آقای مهندس و کمک جمع به انجام برسد.

دکترمحمدعلی

من وقتی سی‌دی‌ها را گوش می‌کردم وقتی به بخش سؤال و جواب می‌رسید زیاد به آن‌ها دقت نمی‌کردم. در مورد سی دی شکرگزاری در بخش سؤال و جواب نوع پاسخ‌گویی مهندس برای من خیلی جالب بود. یکی از سؤال‌های خیلی جالب این بود که شخص پرسید: حس و حال و انرژی من کم است چه باید بکنم؟ یک‌لحظه خودم را به‌جای شخصی که می‌خواهد این سؤال را پاسخ بدهد گذاشتم. سؤالی که از خود ما هم می‌شود و بیمار می‌گوید: حال‌ندارم، انرژی ندارمِ، انگیزه ندارم، نمی‌دانم باید چه‌کار کنم؟ ما دنبال یک روش خوب و تکنیک خوب می‌گردیم مثلاً می‌گوییم: بیابرو ماتریکس انجام بده یا اینکه می‌گوییم صبر کن خوب می‌شوی یک مقدار که جلو برویم اندورفین که خوب ترشح شود حالت بهتر می‌شود. ولی آقای مهندس پاسخی که به ایشان دادند این بود که؛ سعی کن از خودت تشکر کنی. درواقع شکرگزاری را در تعامل با خود مطرح می‌کنند همان رفتاردرمانی ساده‌ای که ما اگر بخواهیم انجام بدهیم باید در میتینگ خاصی باشد.

تشویقی که به‌صورت ذره‌ذره و پیوسته هر شخص نسبت به کارهای مثبتی که انجام می‌دهد بزرگ‌ترین گنجی است که؛ هر انسانی در درون خودش دارد و می‌تواند به آن دسترسی پیدا کند ولی معمولاً ما از آن غافل هستیم. همان بحث «گوهری که از صدف کون و مکان بیرون است، طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد».

مهندس

یکی از اساتید می‌گفت: بچه‌هایی که در فرنگ متولد می‌شوند، سه کلمه؛ تشکر، لطفاً و معذرت‌خواهی را به آن‌ها می‌آموزند. من روز چهارشنبه در کلاس گفتم که؛ آدم هر چیزی که می‌خواهد به کسی بدهد باید خودش داشته باشد. اگر بخواهم به کسی پول بدهم باید پول درجیبم باشد، اگر بخواهم خرما بدهم باید خرما داشته باشم، اگر بخواهم عسل بدهم باید عسل داشته باشم، اگر بخواهم مهربانی بدهم باید مهربانی را داشته باشم، اگر بخواهم به کسی نفرت بورزم باید نفرت را در وجود خودم داشته باشم بعد به او بدهم، اگر بخواهم به کسی کینه بورزم، اول باید کینه در وجود خودم تولید بشود بعد کینه را به کس دیگری بدهم. پس باید حالت کسالت در وجودم به وجود بیاید و بعد آن را به شخص دیگر منتقل کنم. کسانی که کینه می‌ورزند، نفرت دارند، حسادت می‌کنند، تشکر نمی‌کنند، قدردانی نمی‌کنند به دلیل این‌که؛ مجبورند آن‌ها را در خود تولید کنند همیشه حالشان خراب است. وقتی ما از کسی تشکر می‌کنیم، خوبی و نیکی را در خود تولید می‌کنیم و حال خودمان خوب می‌شود. ما سعی می‌کنیم در کنگره 60 این را کاملاً انجام بدهیم. در کره زمین همه‌چیز وجود دارد مثلاً: نفت هست، طلا هست و باید استخراج شوند. گروه مصرف‌کنندگان مواد مخدر یا معتادان هم همین‌طور، در آن‌ها همه‌چیز هست؛ طلا هست، پول هست، علم هست، شخصیت هست، مقام هست، پولی که در بین مصرف‌کنندگان مواد مخدر هست فکر نمی‌کنم دست هیچ‌کسی باشد. چون شما، مصرف‌کنندگان را همان کارتن‌خواب‌های میدان شوش و بغل پیاده‌روها می‌دانید. اگر ما درمان و راه‌کنار آمدن و راه ‌کارکردن با فرد معتاد را بیاموزیم می‌توانیم از آن منابع استفاده کنیم. اگر ما نتوانیم آن‌ها را به نتیجه‌ی مطلوب برسانیم نمی‌توانم هیچ‌وقت از آن نعمت ما استفاده کنیم. الآن کاری که خانم اعظم در مشارکتش گفت و انجام داده، آمده سفر دومی را مسئول سفر اولی‌ها کرده  یعنی؛ کسانی که در کلینیک خودش به درمان رسیده‌اند را حفظ کرده است. معمولاً در کلینیک‌های دیگر هرکسی درمان می‌شود خداحافظی کرده و می‌رود؛ اما با طرحی که او به وجود آورده‌، افراد درمان شده و سفر دومی در کلینیک می‌مانند و الگوی خوب و مناسبی می‌شوند برای تازه واردین و کسانی که سفر می‌کنند.

ما به الگو نیاز داریم، یکی از نقاط ضعف کشور ما نداشتن الگو است. متأسفانه الگو خیلی خیلی کم داریم، امروز الگوی فوتبال است، فردا قاچاقچی می‌شود. امروز مقام برجسته است، فردا یک‌چیز دیگر می‌شود. امروز ورزشکار است، فردا می‌شود فاسد. امروز رتبه‌ی خیلی بالایی دارد، فردا می‌شود دزد؛ بنابراین اگر بتوانم در کلینیک‌ها الگوی مناسب را به وجود بیاوریم به‌جای اینکه آقای دکتر یا خانم دکتر بنشیند یک ساعت با بیمار صحبت کند، البته ایرادی نیست انرژی هم دارد ولی آن‌ها وقت کافی ندارند. شصت‌تا مریض است نمی‌توانیم با هرکدام، یک ساعت صحبت کنیم چون شصت ساعت وقت می‌برد. ولی اگر چهارتا سفر دومی که به درمان رسید باشند به‌عنوان مشاور، کمکی و راهنما از آن‌ها استفاده شود این سیستم به وجود می‌آید. توصیه من این است که؛ این را در قسمت‌های متعدد تقویت کنید و از خودمصرف کننده در قسمت‌های مختلف استفاده کنید. یکی مسئول جایی شود، یکی مسئول شیرینی شود، یکی مسئول نوشتن اسم خوش‌اخلاق‌ها و بداخلاق‌ها شود. وقتی کاری به آن‌ها داده شود آن‌ها کلینیک را از خودشان می‌دانند، وقتی از خودشان بدانند در آنجا به نتایج خوبی می‌رسیم و این طرح موفق می‌شود.

 

تهیه و تنظیم : علیرضا نیکروش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .