در باب دستور جلسه هفتگی:از فرمانبرداری تا فرماندهی
این دستور جلسه نیز مانند بقیه مباحث جهانبینی ،دارای صور آشکار و پنهان است.همهی انسانها در خواستههای خود، دوست دارند که در جایگاه فرماندهی قرار بگیرند و این خواسته از کودکی در انسان وجود دارد و هر چه انسان رشد میکند این خواسته قویتر میشود.ولی معقول بودن و درست اجراشدن این خواسته در صور پنهان و آشکار مستلزم این است که انسان اول در جایگاه فرمانبرداری قرار بگیرد و هر چه این جایگاه را بینقصتر به انجام برساند در آینده ،فرمانده لایقتری خواهد بود.هرگونه نقض فرمان که در زمان فرمانبرداری انجام دهیم، آسیب جدی به فرماندهی ما وارد خواهد کرد.
البته در اینجا باید توجه داشت که فرمانبرداری ما، از چه نیروهایی باید باشد.چهبسا فرمانبرداری از نیروهای منفی نهتنها ما را به فرماندهی نمیرساند،بلکه اختیار خود را نیز دودستی به آنها تحویل میدهیم و در صور آشکار شاید فکر کنید که در جایگاه فرماندهی قرار دارید ولی آن فرمانده کسی نیست جز نیروهای اهریمنی.
پدر و مادری که تازه دارای فرزند شدهاند، همانطور که در تربیت دینی ما هم اشارهشده است در مرحله اول تربیت بااینکه زمینه تقاضاهای نامطلوب را باید از بین ببریم ،باید به فرموده حضرت علی در 7 سال اول زندگی کودک آزاد گذاشته شود، تا فرماندهی کامل بدن خود را پیدا کند، ما باید او را همراهی کنیم و در شادی فرمانده شدن او با فرمانبرداری مطلق اما سنجیده،خود را شریک کنیم.در این 7 سال نباید به خواستههای کودک حالت تدافعی و مخالفت مستقیم نشان دهیم او فطرتاً خود را آقا و امیر میداند و هر درخواستی دارد والدین موظف به انجام آن اوامر میباشند و بعد از 7 سال این پدر و مادر هستند که فرماندهی را برای تربیت در مرحله دوم کودک به دست میگیرند.
مثال بعدی خود انسان است ما باید برای داشتن بدن سالم شناخت از خود پیداکرده و شروع کنیم برای دانستن اینکه چهکارها و چه تغذیهای برای سالم نگهداشتن این جسم باارزش در جهان ماده مفید است.ما باید بدانیم مثلاً برای کبد،قلب،ریه،استخوانها و همه اعضا و جوارح بدن چهکارهایی نباید و چهکارهایی باید انجام دهیم.از مسواک زدن گرفته، تا چه کفشی بپوشم که پا آسیب نبیند و یا چه هوایی تنفس کنیم که برای ریهها آسیبپذیر نباشد و اینکه بدانیم این دستوپاها اهرم و یا وسیله انتقال و جابجایی وسایل سنگین، نیستند. هر چه ما استفاده نامطلوب از جسم خود انجام دهیم در دوره میانسالی که زمان فرماندهی ما بر جسم است این جایگاه از ما گرفته میشود و این ما هستیم که مانند یک وزیر، ببینیم جسم چه فرمانی میدهد تا اجرا کنیم.
و در اینجاست که این موضوع اهمیت پیدا میکند که هر چه ما در فرمانبرداری از جسم خود، بهفرمان عقل رسیده باشیم، آرایش جسم خود را چه در صور پنهان و چه در صور آشکار به بهترین شکل انجام خواهیم داد،چراکه نفس و جسم از هم جداناپذیر هستند.بهعنوانمثال سوءتغذیه و رژیمدرمانی غیراصولی باعث تغییر فرمان ژنها در بدن میشود.این افراد حتی اگر از سوءتغذیه جان سالم به درببرند فرزندانی که از آنها به دنیا میآیند ناتوان خواهند بود و سیستم ایکس نامتعادلی خواهند داشت و آن موقع ما به عدالت خداوند به هدیه دادن چنین نوزادی شک میکنیم.
مثال آخر و مهمترین مثال که ما را با این موضوع بیشتر آشنا میکند و واجب بودن این امر را تأکید میکند موضوع فرمانبرداری مطلق و بینقص 124 هزارنفری است که از فرامین الهی انجام دادند.پیامبران ما، مانند ما انسانهای عادی بودند که با فرمانبرداری از قوانین و فرمانهای الهی توانستند فرماندهی نفس خود را به دست بگیرند و انتخاب شوند، برای الگو بودن انسانهای دیگر و پیامآور فرمانهای قدرت مطلق برای ما باشند همانطور که خداوند در نماز به ما میگوید"محمد عبده و رسوله" یعنی حضرت محمد اول عبد و فرمانبردار بود و بعد رسول و پیامآور شد.
انسان در هر جایگاهی قرار میگیرد ،فرزند،پدر،مادر،مسافر،همسفر،معلم،پزشک،کارمند،همسر و ....باید قوانین جایگاه خود را یاد بگیرد و درزمینهٔ خوب انجام دادن قوانین و فرمانها کوشا باشد تا در همان جایگاه لذت فرماندهی را کسب کند.
ما با فرمانبرداری واقعی میتوانیم عقاب درون خود را به پرواز درآوریم که بر آسمانها و زمین تسلط داشته و در بلندترین مکانها زندگی کند.
با احترام کمک راهنما همسفر فاطمه خادم الحسینی
نگارش متن :همسفر زهره
ویرایش: وب نمایندگی شیخ بهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2582