اگر ما در کنگره همسفر را همانند یک آینه در نظر بگیریم و یک همسفر خودش را بهجای یک آینه قرار بدهد، مسلماً متوجه میشود که چه وظایفی بر عهدهی اوست و باید چگونه رفتار بکند.
1. آینه هم قشنگی را به ما نشان میدهد و هم زشتی را؛ یک همسفر باید آنچه را که میبیند فقط نشان بدهد، نه اینکه عکسالعمل نشان بدهد، هم خوبیها و هم بدیها را بدون کموزیاد کردن نشان بدهد و سعی بکند در آینهی مسافرش زیبا باشد.
2. آینه بیواسطه میگوید؛ آینه آنچه را که از ما میبیند بیسروصدا فقط به خودمان میگوید و تصویر ما را به دیگری نشان نمیدهد تا آنها هم ایرادهای ما را ببینند. همسفر اگر ایرادی در رفتار مسافرش میبیند و یا مشکلی با او دارد و یا خواستهای از وی دارد، فقط با مسافرش در میان بگذارد نه اینکه از دوستان، همکاران و یا خانوادهها بخواهد که مشکلشان را حل نمایند و از آنها بهعنوان واسطه استفاده بکند، زیرا علاوه بر اینکه مشکل حل نمیشود امکان دارد مشکل حلشدنی به لاینحل تبدیل بشود.
3. آینه تفکیک نمیکند؛ آینهها یک تصویر کلی از ما میدهند و زشتی و زیبایی و اجزای بدن ما را تکتک نشان نمیدهند. یک همسفر نباید تکتک رفتارهای مسافرش را زیر ذرهبین قرار بدهد، باید به او فرصت کافی را برای تغییر بدهد و یک نمای کلی از او به تصویر درآورد.
4. آینه کینه ندارد و ایراد را هم با تنفر نمیگوید؛ آینه هیچوقت تصویر و ایراد گذشته را به ما نشان نمیدهد، بلکه فقط تصویر همان لحظه را به ما نشان میدهد، البته بدون هیچ کینهای از گذشته. همسفر باید در لحظه باشد نباید درگذشته زندگی بکند، مسافر امروز را ببیند نه معتاد دیروز را، همسفر اگر دید مسافرش ایرادی دارد بدون کینه و تنفر به او بگوید. بزرگی میگوید فکر کردن به گذشته، همچون دویدن به دنبال باد است ...
5. آینه بیکموکاست میگوید؛ نگران این نیست که با نشان دادن تصویرمان ما ناراحت میشویم و یا خوشحال، چیزی از تصویر کم نمیکند و چیزی هم به آن اضافه نمیکند و همه اینها از صاف بودن و صداقت آینه است. همسفر باید این صداقت و روراست بودن را از آینه یاد بگیرد و در زندگی با مسافرش صداقت را پیشه بکند.
6. آینه به دنبال تسویهحساب با ما نیست. اگر همسفر بیکینه و بدون نفرت باشد به دنبال تسویهحساب نیست با توجه به اینکه همسفر آینه مسافرش میباشد و مسافر آینه همسفرش میباشد. اگر مسافری وقتی همسفرش را میبیند و حالش بد میشود، این آینه خراب است و اگر همسفری با دیدن مسافرش حالش بد میشود مربوط به حرکتهای خودش است که کینه دارد، صداقت ندارد و به دنبال تسویهحساب است و همهی اینها باعث شده که آینه مقابل کدر بشود، دیگر همسفر را نشان ندهد و همسفر نتواند خودش را در آینه ببیند اگر من همسفر بخواهم آینه مقابلم صاف و زلال باشد در ابتدا باید خودم را اصلاح بکنم و صاف و زلال باشم.
7. آینه زمان نمیشناسد؛ فرقی نمیکند صبح است و یا شب ما هر موقع که به آینه نگاه میکنیم تصویرمان را میبینیم؛ یعنی وقتی کسی به ما رجوع میکند و یا خواستهای از ما دارد اول به ساعت نگاه میکنیم و برایش زمان تعیین میکنیم، ولی اگر آینه باشیم نباید زمان برایمان مفهومی داشته باشد، همانطور که اگر بچههایمان در نیمهشب هم از ما چیزی بخواهند نیازشان را برآورده میکنیم در برابر مسافر نیز باید به همین صورت عمل بکنیم.
8. آینهها هیچوقت خسته نمیشوند. اگر ما در طول شبانهروز به آینه بهطور مداوم هم نگاه بکنیم تصویرمان را میبینیم، در این صورت همسفر نیز نباید هیچگاه از مسافرش و رفتارهایی که ناخودآگاه از او سر میزند خسته بشود.
9. آینه را درجایی میگذارند که به آن دسترسی داشته باشند. آینه را بر روی پشتبام و یا در زیرزمین و یا انباری نمیگذاریم بلکه آن را جایی میگذاریم که بتوانیم مدام به سراغش برویم، پس اگر من همسفر یک آینه خوب باشم در بهترین جای خانه قرار میگیرم و همه به سراغ من میآیند، نه اینکه درجایی قرا بگیرم که اصلاً دیده نشوم، من همسفر باید همه را دوست داشته باشم تا آنها هم من را دوست بدارند و اگر مشکلی برایشان پیش آمد برای حل آن به سراغ من بیایند.
10. آینه مطالب گذشته را به ما نشان نمیدهد. این خصوصیت آینه خیلی مهم است کاری به گذشته و آینده من ندارد و فقط الآن من را میبیند من همسفر نباید دائم به سراغ بحثها و مشکلات گذشته بروم و آنها را مطرح بکنم.
11. آینه شکستنی است. زمانی که زن و مرد به همدیگر یا به بچههایشان بیاحترامی میکنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آینه میشکند و یا بهتر بگویم دلها میشکنند و اولین کسی که آسیب میبیند خود شخص است، وقتی دلی را میشکنیم اولازهمه خودمان به هم میریزیم، همسفر باید به این نکته توجه بکند تا دلی شکسته نشود.
12. با قرار دادن دو آینه در روبروی هم میتوان پشت سر را هم دید. اگر همسفر و مسافر با زاویهای کنار هم قرار بگیرند میتوانند پشت سرخود را نیز ببینند که این پشت سر میتواند شامل خیلی چیزها باشد ازجمله: خانواده، کار ...
همسفر میداند پشت سر مسافر یک خانواده وجود دارد که باید به آنها احترام بگذارد و جایگاه آنها را بداند و با آنها کنار بیاید، اگر من همسفر به خانواده مسافرم احترام بگذارم البته بدون قید و شرط، مطمئناً مسافرم نیز به خانواده من احترام میگذارد.
ما همسفران نیامدهایم که کسی را تغییر بدهیم، بلکه باید خودمان را تغییر بدهیم تا از عکسالعمل تغییر ما دیگران همتغییر بکنند؛ این همان فرق نگاه است. در کنگره اولین چیزی که به ما یاد میدهند محبت کردن بیقیدوشرط است البته در حد تعادل.
هر انسانی در این دنیا چیزی را درو میکند که از قبل کاشته است. درواقع زندگی یک آینه است و ما در دیگران بازتاب چهرهی خودمان را مشاهده میکنیم، اگر با ما نامهربانی میشود، دلیل اصلی آن این است که ما با خودمان مهربان نیستیم!
اگر واقعاً به این فکر میکنی که دیگران چقدر تو را دوست دارند ابتدا به خود بنگر و ببین تو چقدر خودت را دوست داری.
پس خودت را دوست بدار تا خداوند همیشه یارو یاورت باشد.
نویسنده همسفر هدی
نگارنده: همسفر افسانه
- تعداد بازدید از این مطلب :
4686