وادی اول؛ با تفکر ساختارها آغاز میشود، بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود.
تفکر باعث فهم و برداشت از موضوع است و برداشت مؤثر از مفاهیم هست که در ادامه موجب نظریات تازهای خواهد شد و از نیستی به هستی و پدید آمدن معلومات شده و همینطور باعث رشد یافتن میشود و خیلی موضوعات برای انسان آشکار و گشوده خواهد شد. تفکر یک کنش است در قبال پرسشها و افکار و اندیشهها به وجود میآید. پس پرسش را باید با شکیبایی شنید تا گشایش حاصل شود، گشایشی که با تفکر درباره خود پرسش به دست میآید. تفکر با خود ایده به همراه داشته و تصویرسازی میکند و پیشنهادهایی را مطرح میکند تا باور شکل بگیرد.
در پرتو نگرش و اندیشیدن، تمام معانی و مفاهیم در هستی دیده خواهد شد؛ بنابراین تفکر در ساخت هستی شکلگرفته است و میان هستی و تفکر ارتباط نزدیکی وجود دارد و چنانچه به یکی از آنها بی اندیشیم با دیگری روبرو میشویم و جزء لاینفک یکدیگر هستند. اگر تفکر و اندیشه نباشد و جهانبینی کار نکنیم در بینشمان آشفتگی به وجود میآید ولی در نقطه مقابل چیزی که باعث میشود مصرفکننده و انسانها خود را کنترل کنند و در مسیر قرار دهند همین تفکر است که قالب انسان و بهنوعی تشکیلات و ترکیب جسم، روان و جهانبینی را میسازد و با تغییر نگاه و نگرش مثبت و قرار گرفتن در صراط مستقیم از سه حرف "گ"ج"ن" میتوان گنج استخراج کرد ولی با تفکر و ساختار کدر، منفی و ضد ارزشها میتواند برای خود جنگ به وجود آورد که باعث قتلعام و جنایت شود و خون و خونریزی در پی داشته باشد و یا بهنوعی نسلکشی کند؛ که به گفته جناب آقای مهندس تفاوت انسانها در تفکر و ساختار ذهنی آنها است.
تفکر یک موهبت الهی است که بهعنوان خلاقیت و مهارت محسوب میگردد و زیربنای فکری و ذهنی همه امور انسانی اعم از مسائل عمومی و حرفهای را تحت تأثیر قرار میدهد. تفکر انسان را به تحلیل استدلالها و روشنگریها درباره مزایای موضوعات فکری هدایت میکند بنابراین با استفاده از تواناییهای تفکر، انسان میتواند درباره موضوعات مختلف به عقاید و باورهای مهمی دست یابد و میتواند کمک کند به رسیدن نتیجه مطلوب که در ادامه به آن اطمینان کند و حتی خود را قانع سازد که بد اندیشیدن، انسان را به دردسر میاندازد و عدم اطمینان به تفکر صحیح و سالم میتواند به حسهای منفی مانند اضطراب، ترس، ناامیدی، منیت و ... منجر شود.
انسان میتواند با بهکارگیری شیوههای مناسب زمینهی رشد خلاقیت فکری را فراهم کند و برای مسائل مجهول راهحلهای جدید پیدا کند تا به حقایق و اصول تازه دست یابد تا موقعیتهای جدید شکل گیرد. تفکر باعث این میشود که انسان به آنچه برایش مجهول مانده است، بپردازد و ناشناختههای مجهول را بررسی کند همچنین جستجوگر و کاوشگر شکافها شود. سؤالهای محرک انسان را به درک عمیق مطالب و صورتمسئله مطرحشده سوق میدهد که منجر به تفسیر، تعریف، اکتشاف، تجزیهوتحلیل میشود.
صورتمسئله اعتیاد فرصتهایی را برای رهجویان، مسافران و همسفران و کلیه عزیزانی که در حوزه اعتیاد فعالیت میکنند (حتی پزشکان) فراهم کرد تا رازهای پنهان و حلقههای مفقوده اعتیاد را جستجو کنند و حتی افراد را به مطالب زندگی و خلاقیت تشویق و تحریک کند و ایجاد فرصتی شد، برای همهی عزیزان مذکور تا با اطلاعاتی که کسب میکنند به آنها کمک کند و فرصت بدهد تا بتوانند با استفاده از علم و دانش و آگاهی و شناخت حقایق و واقعیتهای موجودی که آموختهاند را تجربه کنند و تجربیاتشان را به دیگران انتقال دهند. اگر هر کاری با تفکر شروع شود نتیجهی آن کار ثابت و جاویدان و همچنین پایدار و بیعیب و نقص است و بالعکس اگر تفکری نباشد یعنی هر آنچه کاشته از بین رفتنی است و نابودی و فنا در پی دارد و چیزی جز نیستی و جدایی به همراه ندارد.
مصرفکننده مواد مخدر اگر بخواهد درمان شود و بهنوعی به زندگی خانواده و از همه مهمتر به جامعه برگردد، باید این 14 وادی و 14 قانون و 52 دستور جلسه را مثل واحدهای دانشگاهی طی 11 ماه به روش DST (تدریجی) پاس کند تا وارد مرحله جدید زندگی و سلامتی جسم، روان و جهانبینی شود که اولین وادی و قانون با تفکر آغاز میشود و استارت خواهد خورد.
بیماری اعتیاد بهوسیله یک سری قوانین هستی یا قوانین طبیعت درمان میشود که شفای اصلی آن به گفته جناب آقای مهندس در جهانبینی است. چنانچه من مصرفکننده احوال بههمریختهای داشته باشم، چطور میخواهم خودم وزندگیام، خانواده و کسبوکارم را اداره کنم؟ مگر میشود کوری عصا کش کور دیگری باشد. اگر خواستار دستیابی موفقیت درمان هستم بنای این موفقیت و توفیق در درمان، پایه و اساس آن در تفکر و اندیشه است. اساس کار کنگره و راهنمایان محترم بر این است که افکار و اندیشه و جهانبینی فرد مصرفکننده را اصلاح کند و تحت آموزش قرار گیرد که چگونه فکر کند، چطور با دیگران کنار بیاید تا نگرش و برداشت صحیح و سالم از زندگی داشته باشد و این مسئله در دنیای فیزیکی بسیار مهم و حائز اهمیت است.
آرامشی که در کنگره بین مسافران و همسفران محترم قابلرؤیت است و اینکه جدای بینش آنها نیست و صفات ارزشی بین اعضاء کنگره موج میزند و به یکدیگر خدمت صادقانه و بدون چشمداشت اهداء میکنند. اینکه عاشقانه همدیگر را در آغوش میگیرند و پیوند اجتماعی را انتقال میدهند، در اثر تفکر و اندیشه سالم و پاک است که در هیچ گروه و ان جی اوئی دیده نمیشود و در تفکر و اندیشه آنها نمیگنجد. اینکه در تمام نمایندگیها در صلح و آرامش و امنیت کامل جلسات برگزار میشود و هیچگونه جدال و اهانتی صورت نمیگیرد، در پرتو همین تفکر و اندیشه درست است که خمیرمایه اعضای کنگره از آن شکل میگیرد و از دیگران متمایز میسازد و این شاهکار کنگره 60 است.
مسافر مسعود مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2110