گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی، مورخ یکم مرداد ماه سال 1395

هفتمین جلسه از دوره نهم لژیون پزشکان پارک طالقانی، با استادی آقای محمد‌علی، نگهبانی مهندس دژاکام و دبیری خانم هنگامه، با دستور جلسه " کار، تحصیل، قدرت "، در تاریخ یکم مردادماه سال 1395، رأس ساعت 8 صبح آغاز به کارکرد.

همان‌طور که دوستان مطلع هستند، عنوان دستور جلسه، کار، تحصیل، و قدرت است. مهم‌ترین جمله‌ای که استاد در سی‌دی، بیان می‌کنند این است که؛ بزرگ‌ترین معلم و الگو، خود هستی می‌باشد. تمام مطالبی که در این سی‌دی بیان می‌شود، حول محور الگوبرداری از طبیعت و هستی است. استاد در این سی‌دی به سه درس مهم از طبیعت، اشاره می‌کنند که به ترتیب در ارتباط با آن‌ها صحبت خواهیم کرد. اولین درس، این مطلب را بیان می‌کند که در طبیعت تمام رخداد‌ها و وقایع به‌طور تدریجی به وقوع می‌پیوندند. به این معنا که هر اتفاقی که خواهان افتادن باشد با یک چالش زمانی رو‌به‌رو خواهد شد. برای مثال اگر بخواهیم دانه‌ای را بکاریم و از آن برداشت نماییم، ابتدا باید یک‌زمان مشخص را بگذرانیم تا آن دانه به درختی تنومند تبدیل گردد؛ سپس می‌توان از آن برداشت نمود.

روش درمانی در کنگره، از خود طبیعت برداشته‌شده است چراکه می‌بینیم کاملاً یک روش تدریجی است و حول یک‌زمان مشخص برنامه‌ریزی می‌شود. همان‌طور که در کنگره بیان می‌شود که اگر مادری بخواهد فرزند خود را به دنیا بیاورد، ابتدا باید یک دوره زمانی را بگذراند، در کنگره هم روش درمان حداقل 10 ماه است و زودتر از آن نمی‌توان به نتیجه رسید.

درس دوم، این مطلب را بیان می‌کند که؛ هر جزئی و یا هر بخشی در طبیعت و هستی مشغول یک کاری می‌باشد. جزئی و یا بخشی از طبیعت وجود ندارد که مشغول کاری نباشد. کنگره هم به‌عنوان جزئی از هستی، همواره پویا است و در حال انجام‌ وظیفه خود می‌باشد و این سعی را می‌کند که خود به وظایف خود، با تکیه به خود عمل بکند و وابسته به‌جایی و یا جزئی دیگر نباشد. هر یک از اعضاء کنگره، مشغول به وظیفه‌ای مشخص هستند و فردی وجود ندارد که در کنگره نقشی را ایفا نکند و همه مشغول به کار هستند. حتی در پیش پا افتاده‌ترین کارها همانند آشپزی و نظافت، کنگره از افراد خود استفاده می‌کند. تمام وظایف در کنگره به شکل چرخشی بین افراد تقسیم می‌شود و هر فردی می‌تواند جایگاه‌های مختلف را تجربه و در آن خدمت کند.

در طبیعت تمام اعضاء، باید به سمت نیرومند شدن حرکت کنند چراکه در طبیعت، ضعیف پایمال می‌شود. اگر چنین باشد آن جزء، محکوم به نابودی خواهد بود. حتی در لقاح هم می‌توانیم مشاهده کنیم که قوی‌ترین و پیشرو‌ترین اسپرم، همیشه خود را به تخمک می‌رساند و وارد عمل لقاح می‌شود. اگر کسی بر حق باشد ولی دارای قدرت کافی نباشد بازهم محکوم به نابودی خواهد بود. برای رسیدن به قدرت باید دو مرحله را طی کنیم، ابتدا کار و دیگری تحصیل. به این معنا که لازمه رسیدن به قدرت، آموزش است. در طبیعت هم می‌توانیم مشاهده کنیم که حیوانات شکارچی، در طول زمان نحوه شکار و تعامل با همنوعان خود را به فرزندانشان آموزش می‌دهند. هنگامی‌که فرزندان به بلوغ می‌رسند، به‌طور مستقل به کار می‌پردازند و در این هنگام است که احساس قدرت در آن‌ها تداعی خواهد شد. داستان‌های بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد، اگر فردی مشغول به کار نباشد و یا حرفه‌ای را نیاموزد، پیشرفت نخواهد کرد. بارزترین آن‌ها داستان شاه‌عباس است که؛ به علت این‌که شغلی به‌غیراز پادشاهی نداشته است، هنگامی‌که به خواستگاری دختری می‌رود به او جواب رد می‌دهند. شاه‌عباس، بعدازآن حرفه و شغلی را می‌آموزد و هنگامی‌که مجدد به خواستگاری می‌رود به او پاسخ مثبت می‌دهند.

آقای روانشناس اردشیر:

بشر تا به امروز هر چه را به دست آورده، از طبیعت بهره گرفته است. طبیعت دارای یک نظم و مکانیزم مشخص است و دارای منطق و فلسفه مختص خود می‌باشد. هرچه ما بیشتر از طبیعت الگوبرداری بکنیم و از آن بهره ببریم، بیشتر  به نظم حاکم در آن پی خواهیم برد. جناب مهندس با یک نگرش جدید به طبیعت و نحوه عملکرد آن، یک شیوه درمانی را ابداع کرده است و آن نظم را برای ما، قابل‌لمس کرده است. یکی از مسائل مهمی که در طبیعت وجود دارد روند تدریجی عملکرد تک‌تک اعضاء آن است. جناب مهندس این روند تدریجی را در درمان اعتیاد به‌خوبی گنجانده‌اند. فردی که وارد کنگره می‌شود فاقد شکل است و به‌صورت یک مایع می‌باشد. به‌مرورزمان این مایع، تبدیل به ژله می‌شود و یک فرم نسبی را به خود می‌گیرد. بعد از گذر یک‌زمان مشخص این ژله، جامد می‌شود و شکل او استحکام می‌یابد و تغییر شکل در او مشکل خواهد شد.

این شکل‌گیری لازمه آموزش، دانش، زمان و تحصیل می‌باشد.

آقای دکتر مسعود:

این دستور جلسه بی‌نهایت عالی و گسترده است. ما میدانیم که کن‌فیکون، کار بشر نمی‌باشد و فقط به دست قدرت مطلق، الله به وقوع می‌پیوندد. آفرینش بشر به شکلی بوده است که باید مسائل خود را به‌صورت تدریجی پیش ببرد. در منطق طبیعت، همه‌چیز باید طبق گذر زمان و تدریجی انجام شود تا به تکامل برسد و بتوان از آن بهره‌برداری کرد. مشکل کشورها در درمان اعتیاد، این است که؛ منتظر معجزه هستند و فکر می‌کنند که اگر عزیز بیمار خود را به کمپ ببرند و یا سم‌زدایی بکنند، تمام مشکلات او حل می‌شود و کاملاً انسانی متعادل خواهد شد. به شکلی که دیگر نه دروغ بگوید، نه دزدی کند، ناسزا نگوید، زیرآبی نرود، روابط نامشروع نداشته باشد و دیگر از مواد مخدر استفاده نکند. درصورتی‌که چنین چیزی غیرممکن است. در شیوه درمانی کنگره طول درمان و تدریج زمانی، یکی از مهره‌های اصلی درمان است.

ما در ایران تحصیل می‌کنیم که در آخر به یک مدرک تحصیلی برسیم. خود مدرک به‌تنهایی کارایی بسیاری ندارد. در حقیقت در این مرحله فرد تنها، تحصیل‌کرده است. کاری وجود ندارد. اگر کسی مدرکی در ارتباط با درمان اعتیاد ارائه بدهد، باید با اشخاصی که به درمان رسانده است صحبت بکنیم و ببینیم آیا می‌توانیم با آن‌ها هم‌کلام و هم‌زبان بشویم؟ مشکل اینجاست که ما زبان مشترک نداریم. یکی از نکات خوبی که در کنگره وجود دارد این است که؛ زبان درمان‌جو و درمانگر مشترک است و کاملاً، همدیگر را درک می‌کنند. وقتی تحصیل انجام می‌شود، مقوله کار، خود یک مسیر آموزشی دیگر است به‌طوری‌که تحصیل بدون کار، هیچ ارزشی ندارد.

آقای دکتر علیرضا:

مهم‌ترین موضوعی که در کار و تحصیل باید به آن توجه بکنیم، تمرین و ممارست است و اگر نتوانیم به آن در طول یک‌زمان مشخص، جامه عمل بپوشانیم موفق نخواهیم شد. در تمرین و ممارست، انسان به ضعف‌ها و اشکالات خود پی خواهد برد و برطرف کردن آن‌ها، انسان را به قدرت خواهد رساند.

خانم دکتر فرشته:

اگر ما برای برطرف کردن بسیاری از مشکل‌های روزمره خود، از طبیعت الگو بگیریم بی‌شک، راه‌حلی برای آن‌ها پیدا خواهیم کرد. آفرینش طبیعت بر پایه‌یک نظم بسیار بزرگ، طراحی‌شده است و این نظم، باعث ایجاد قدرت در آن گردیده است. خورشید، ماه، ستارگان، کوه، دریا و ... همه، پابرجا هستند چراکه دارای قدرت هستند و این قدرت، از نظمی که بین آن‌ها حاکم است سرچشمه می‌گیرد. تلاش آن‌ها بی‌وقفه است.

روزی نیست که از خواب بیدار شویم و ببینیم که خورشید طلوع نکرده است و یا در هنگام شب ستارگان، خود را در آسمان نشان ندهند. در طبیعت ما هیچ‌گاه نمی‌بینیم که یک‌مهره قوی، یک‌مهره ضعیف را سپر بلای خود قرار دهد تا قدرت خود را افزایش دهد. طبیعت، این درس را به ما می‌آموزد که؛ اگر بخواهیم به قدرت برسیم باید خود، دست‌به‌کار شویم و در مسیر موفقیت، خود قدم برداریم و در این مسیر از دیگران سوءاستفاده نکنیم. همانند دوچرخه‌سواران که، در مسیر مسابقه هرکدام در لاین خود، حرکت می‌کنند و درنهایت، دوچرخه‌سواری پیروز می‌گردد که از همه قدرتمندتر باشد.

آقای دکتر محمد:

در این سی‌دی آقای مهندس باظرافت خاصی، مسئله آموزش و تدریج را به زبان بسیار ساده از نگاه طبیعت و هستی، مطرح کرده‌اند. در کلینیک‌ها، آموزش حرف اول را میزند. در درمان اعتیاد، خود درمان نقش بسیار مهمی دارد اما آموزش از آن، بسیار تا بسیار مهم‌تر می‌باشد. ما باید آموزش را از سنین پایین، به فرزندان خود انتقال بدهیم تا به اعتیاد دچار نشوند.

آقای دکتر جهانفر:

ما در طول زندگی، مدام نیاز به آموزش داریم. من به کنگره تبریک میگویم که به این مقوله، توجه بسیار زیادی کرده است.

آقای دکتر صمد:

برای رسیدن به قدرت باید، تلاش، تجربه و آموزش را سرلوحه کار خود قرار ندهیم. دانایی با قدت رابطه مستقیم دارند. باید جهالت، ترس و نا‌امیدی کنار زده شود تا دانایی حاصل گردد. اگر ما بخواهیم به اقتصاد خوبی دست پیدا کنیم، ابتدا باید از مثلث فقر عبور کنیم. مثلث فقر، کفر، طمع و قیاس است. اگر از این سه آیتم گذر کنیم به فقر چیره خواهیم شد و اقتصاد بهتری خواهیم داشت.

آقای دکتر احمد:

ابتدا از خداوند شاکر هستم که دوباره این توفیق را به من داد که در این لژیون شرکت بکنم. در کنگره بیان می‌شود که بعد از درمان، در کنار کار، دانش خود را بالا ببریم. در کنگره مثلث‌های مختلفی وجود دارد که به‌عنوان‌مثال، مثلث درمان شامل جسم، روان و جهان‌بینی می‌باشد. تمام مثلث‌هایی که در کنگره وجود دارد، تک‌تک اضلاع، دارای اهمیت یکسان هستند و به همه آن‌ها باید توجه بشود.

لازمه قدرت، کار و تحصیل است. ما چاره‌ای نداریم جز این‌که از نظام هستی تبعیت بکنیم و طبق نظم و اصول آن پیش برویم. مثلث قدرت، شکل نمی‌گیرد مگر این‌که کار و تحصیل در کنار آن باشد.

آقای دکتر رضا:

آموزش برای جامعه و فرد بسیار حائز اهمیت است. مسئله مهمی که وجود دارد این است که؛ محتوای آموزش، خود باید مفید و مثبت باشد. جناب مهندس گفتند: اگر کسی ارتفاع قله اورست را بداند، انسانی است که اطلاعات عمومی خوبی دارد اما این اطلاعات به دانایی‌فرد ارتباطی ندارد. باید آموزش‌ها مفید و کاربردی باشد. ما باید دانشی را کسب کنیم که در عمل وزندگی بتوانیم از آن، استفاده بکنیم. نقطه‌ضعفی که در جامعه وجود دارد، کمبود آموزش صحیح است و اگر آموزشی می‌دهیم، آموزشی است که در عمل کاربردی نخواهد داشت. درصورتی‌که اگر آموزش‌ها کاربردی باشد ما را روزبه‌روز به سمت پیشرفت سوق خواهد داد و ما را به قدرت واقعی خواهد رساند.

خانم دکتر آتوسا:

همان‌طور که جناب مهندس در سی‌دی بیان می‌کنند، طبیعت از یک نظم و الگوی خاصی تبعیت می‌کند. وقتی آفرینش بر پایه نظم باشد این نشانگر این است که؛ هیچ‌چیزی بر پایه بی‌نظمی نمی‌باشد و بی‌نظمی مانع حرکت بشر به سمت تکامل می‌شود. درگذشته درسی در فیزیک بود که بیان می‌کرد که همه‌چیز به سمت بی‌نظمی حرکت می‌کند؛ اما امروز میدانیم که این‌گونه نیست و همه‌چیز از یک نظم خاصی برخوردار است.

در متُد دی‌اس‌تی بیان می‌شود که درواقع، خود بدن، خود را ترمیم می‌کند و این عمل را به‌ مرور زمان و تدریجی انجام می‌دهد. همان‌طور که یک‌دانه باید یک‌زمانی را بگذراند تا بارور بشود. بدون گذر زمان مشخص، دانه توانمند نخواهد شد.

خانم دکتر پریسا:

مسئله بسیار مهمی که ما با آن در جنگ هستیم این است که؛ آموزش‌ها فقط به ما گفته‌شده است و هیچ‌وقت کاربردی نبوده است. ما فکر می‌کنیم که می‌توانیم همه‌چیز را به‌صورت سنتی درمان بکنیم و هیچ توجهی به آموزش‌ها نداریم. وقتی به ما آموزش داده می‌شود، بهتر است که با افکار و سنت‌های خودمان بجنگیم و آن مطلبی را که علمی‌تر است و می‌تواند به‌صورت کاربردی در زندگی ما، کمک‌حال باشد برداشت نماییم. هنگامی‌که تلاش‌های ما به‌صورت علمی و منطقی پیش برود، به قدرت خواهیم رسید. به‌عنوان‌مثال اگر کسی از ما پرسید که چرا امروز به بیمار، دارو نداده‌اید؟ به‌صورت علمی و دقیق بتوانیم پاسخ صحیح را به او بدهیم و او را کاملاً از قضاوت و ابهامی که در ذهن او به وجود آمده رها کنیم. اما هنگامی‌که علم آن موضوع را نداشته باشیم، دیگر نمی‌توانیم او را قانع بکنیم و مجبور می‌شویم کاری را انجام دهیم که خود او از ما می‌خواهد.

مهندس:

ما باید به مرحله‌ای برسیم که کلینیک‌ها خروجی داشته باشند. اگر خروجی باشد، دیگر توپ هم نمی‌تواند شمارا تکان بدهد. اما اگر خروجی نباشد، بسیار آسیب‌پذیر خواهید شد و هر اتفاقی که رخ بدهد، همیشه شمارا مقصر خواهند دانست. اگر به کسی میگوییم که افسرده نباش، باید خود ما بلد باشیم که چگونه افسردگی او را برطرف کنیم. اگر بخواهیم به کسی محبت بکنیم باید خود، محبت را از بر باشیم. به‌طورکلی هر چیزی را که بخواهیم آموزش بدهیم خود ما باید کاملاً به آن موضوع مشرف و آگاه باشیم. پسرم امین، برای من از دانشگاه هاروارد می‌گفت. دانشگاه هاروارد برای چه به این‌همه ابهت رسیده است؟ دانشگاه هاروارد، دانشگاهی است که تا به الآن چهل جایزه نوبل را دریافت کرده است. درحالی‌که ما در کل کشورمان، یک جایزه نوبل هم نداریم. دانشگاه هاروارد، دانشگاهی است که 36 مدال طلای المپیک را برای خودکرده است. حدود چهل میلیارد دلار، پشتوانه مالی دارد. در این دانشگاه اگر کسی دو جلسه، غیبت غیرمجاز داشته باشد به‌طور کل، از دانشگاه اخراج خواهد شد. می‌بینیم که مبنای قدرت این دانشگاه تنها، خروجی‌ و نتایج درخشانی است که دریافت می‌کند. ما نیز در کنگره باید پشتوانه مالی داشته باشیم. باید مقالات و کتاب‌های زیادی را در کنگره داشته باشیم. این چهارشنبه‌ای که گذشت، جلسه‌ای بود که 4 ساعت به طول انجامید. جمع رهایی‌های مسافران مرد، خانم و سیگار مجموعاً به 140 نفر رسید. در ابتدای کار کنگره، گاهی هفته‌ای یک رهایی، گاهی نیز بدون رهایی هفته‌ها را می‌گذراندیم؛ به‌طوری‌که با خود می‌گفتیم که اگر در یک هفته 5 نفر رهایی داشته باشیم، آن‌وقت چه‌کار کنیم؟

چهارشنبه‌ها تمام دکان‌های اطراف، کارگر اضافه استخدام می‌کنند تا بتوانند به این‌همه افرادی که از شهرستان می‌آیند سرویس بدهند. رهایی سال 94، مساوی است با تمام رهایی‌هایی که ما در 10 سال اول راه‌اندازی کنگره داشتیم. تمام افراد کنگره 60، آموزش پذیر هستند و فردی وجود ندارد که بگوید، آموزش من کامل شده است؛ حتی خود من. راهنماها، مرتب کنترل می‌شوند، مرتب از آن‌ها امتحان گرفته می‌شود. از سفر اولی‌ها یک هفته در میان امتحان گرفته می‎شود. همه در کنگره، به‌صورت مداوم در حال آموزش گرفتن هستند. در ماه، کنگره حدود شصت هزار سی‌دی به شعب مختلف کنگره ارسال می‌کند. کتاب‌هایی که در کنگره وجود دارد، چاپ‌های 5000 تایی در طول یک ماه یا دو ماه به چاپ دوم می‌رسد. آخرین کتابی که نوشته‌ام، ادموند و هلیا نام دارد که در 22‌ام مردادماه، از آن رو‌نمایی خواهم کرد.

اگر روزی برسد که بگوییم، ما دیگر نیاز به آموزش نداریم؛ دچار منیت خواهیم شد. هنگامی‌که دچار منیت بشویم به پشتوانه آن، دیگر آموزش پذیر نخواهیم بود. باید به‌جایی برسیم که خود کلینیک‌ها، خروجی‌های بسیاری بدهند و در مسیر درمانی، قدم‌های استوارتری را بردارند.

در پایان جلسه، رهایی دو مسافر را که دریکی از کلینیک‌هایی که با متد کنگره، بیماران خود را تحت درمان قراردادِ بودند؛ جشن گرفتیم. مسافران، پزشک و روانشناس کلینیک گل رهایی خود را از جناب مهندس دریافت کردند.

تهیه و تنظیم: امین مغاری