English Version
English

مطيع و تسليم راهنما بودن؛ سومين سالروز رهايي كمك راهنما مهدي حبيبي

مطيع و تسليم راهنما بودن؛ سومين سالروز رهايي كمك راهنما مهدي حبيبي

پنجمین جلسه از دوره نوزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی عمان سامانی ،به نگهبانی مسافر فرهاد، دبیری مسافر هوشنگ و استادی مسافر مجید با دو دستور جلسه  کار، تحصیل و قدرت و سومین سال تولد مسافر مهدی حبيبي ، روز پنجشنبه 31 تیرماه 95 رأس ساعت 17 برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

در خصوص دستور جلسه این هفته که عنوانش کار، تحصیل، قدرت است مهم‌ترین عامل برای رسیدن به ارتباط گسترده تحصیل است و تحصیل از حصول می‌آید یعنی اینکه یک نفر دنبال چیزی برود و آن را به دست بیاورد. این تحصیل می‌تواند تحصیل علم، دانش و آگاهی باشد.

 ما در کنگره، تخصصی در مورد دانایی صحبت می‌کنیم و آقای امین دژاکام مثلثی در این خصوص رسم نموده‌اند، ما در خصوص دانایی می‌گوییم: ریشه تمام مشکلاتِ انسان از دانش‌های کشف نشده، جهل و ناآگاهی انسان است یعنی اگر این ناآگاهی‌ها به آگاهی تبدیل شود و نسبت به این علم احاطه پیدا کنیم، می‌توانیم بگوییم دیگر انسان در درد و رنج نخواهد بود، کما اینکه مهم‌ترین دلیلی که یک فرد، مصرف‌کننده می‌شود جهل و ناآگاهی اوست.

ما در کنگره 60 سفر اولی بیکار نباید داشته باشیم یعنی همه سفر اولی‌ها باید شاغل باشند حتی اگر قبل از آمدن به کنگره بیکار بوده‌اند، به تشخیص راهنما باید سرکار برود و طبق فرموده آقای مهندس: گاوی که نان گدایی بخورد، شخم نمی‌زند؛ در خصوص قدرت، زمانی که ما بتوانیم شاغل باشیم و درراه کسب علم و دانش تلاش کنیم مطمئناً انسان قدرتمندی می‌شویم، چراکه قدرت هم در علم وهم در ثروت نهفته است؛

و اما سومین تولد مسافر مهدی:

دسترسی مهدی به اصفهان راحت‌تر از شهرکرد بود به همین دلیل برای درمان اعتیاد به اصفهان مراجعه کرد، او سر ساعت و حتی زودتر از تایم جلسه در کنگره حضور داشت، او در اواخر سفر بهترین نمرات امتحانی را از امتحانات لژیونی می‌گرفت و این عوامل باعث شد به درمان برسد.

او مطیع و تسلیم راهنما در مسائل مربوط به درمان اعتیاد بود و اولین فردی بود که در لژیون ما وارد درمان با داروی OT شد؛ و عامل مهم‌تر اینکه شمه‌ای از خواست و توان یک انسان را می‌توان در آقای مهدی دید، او از بیت خود به بیت‌های دیگر سر می‌زند تا به افرادی که نیازمندند کمک کند. به آقای مهدی و همسفر محترمشان و آقازاده‌هایشان، جناب مهندس دژاکام، خانم مرجان راهنمای هم‌سفرشان و افرادی که در لژیون آقای مهدی هستند تبریک عرض می‌کنم.

اعلام سفر مسافر مهدی:

مدت تخریب: 10 سال، آنتی ایکس مصرفی: شیره، تریاک، مدت سفر: 11 ماه، نام راهنما: آقای مجید اعتباریان، روش درمان DST با داروی OTمدت رهایی: 3 سال و 3 ماه و چند روز، 
مدت سفر نیکوتین: 10 ماه و 10 روز، نام راهنما: آقای کامران شریفیان، روش درمان: DST با آدامس نیکولایف، رهایی: 18 ماه و 20 روز

 

آرزوی مسافر مهدی:

آرزو می‌کنم هیچ خانواده‌ای بخاطر اعتیاد از همدیگر نپاشد.

آرزوی همسفر نرگس:

آرزو می‌کنم به‌زودی شعبه‌ای از کنگره 60 در شهرستان ما تشکیل شود.

آرزوی همسفر امیرمحمد:

آرزو می‌کنم آقای مهندس، پدر و مادرم همیشه سالم باشند.

 

صحبت‌های مسافر مهدی:

من آب می‌آورم  تو آن‌قدر بنوش که سیراب شوی اما نه زیرآب من بلندم، به بلندای قله‌هایی که نتوان تسخیر نمود اما تو بر بام من، مسلح بیا تا عظمت را ببینی من می‌رویانم آن‌قدر که زمین و آسمان را شب و ظلمت فراگیرد اما تو از میان سبزه‌ها، نور را بیاب وبر بال آن بنشین و به‌سوی من پرواز کن تا آنچه به باورت نمی‌گنجد، ببینی تو می‌توانی همه آنچه هست با نیروی عقل خویش تبدیل به بهترین کنی و به‌سوی نقطه‌ای بیایی که آغاز نمودی در فصل بهار و اردیبهشت‌ماه وقتی می‌خواستم موادم را مصرف کنم با خود گفتم: خدایا تا کی باید مواد مخدر مصرف کنم؟ تا کی باید این مشکل را از خانواده‌ام پنهان کنم؟ تا کی باید دير به خانه بروم؟ تا کی باید دروغ بگویم؟ با ناامیدی تمام آقای احمد را دیدم ایشان مرا با کنگره آشنا کردند یک جلسه مشاوره تازه‌وارد ین در نمایندگی استاد معین تهران شرکت کردم و تازه فهمیدم کجا هستم؟ مشکلم کجاست؟ و چه قسمت‌هایی در بدنم تخریب‌شده و چه‌کاری باید انجام دهم تا مشکلم حل شود.

 آدرس نمایندگی سلمان فارسی را گرفتم و به آنجا مراجعه کردم و آقای مجید را به‌عنوان راهنمایم انتخاب کردم، ایشان گفتند: من راهنمای سختگیری هستم، امتحان می‌گیرم، باید سروقت بیایی و... من پذیرفتم و این قدرت خداوند است که به مسافر کمک می‌کند که اگر خواست قوی داشته باشد به رهایی برسد.

 من یاد گرفتم اعتیاد مربوط به خود انسان نیست بلکه همنوع انسان هم گرفتار می‌شود از خداوند خواستم بتوانم به همنوعانم کمک کنم تا از اعتیاد خارج شوند خدا را شکر اجازه خدمت به من داده شد. از خداوند، آقای مهندس، راهنمای عزیزم، خانم مرجان راهنمای همسفرم، هم‌سفرانم و همه عزیزانی که حضور دارند تشکر می‌کنم. از خدا می‌خواهم نیرویی دهد تا در صراط مستقیم و مسیر درست حرکت کنم.

صحبت‌های خانم مرجان راهنمای همسفر نرگس:

خدا را شکر که سعادت داشتم در این جشن تولد زیبا حضورداشته باشم خدمت آقای مهندس دژاکام، سرکار خانم آنی عزیز، استاد امین دژاکام تبریک می‌گویم همچنین خدمت آقای مجید اعتباریان تبریک می‌گویم ایشان جزء چهره‌های ماندنی برایم هستند به این دلیل که رهایی ایشان و مسافرم در یک روز اتفاق افتاد و از این بابت آن روز را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم و برایشان سلامتی و سعادتمندی آرزو می‌کنم، خدمت آقای مهدی که از خدمتگزاران بسیار شایسته نمایندگی عمان سامانی هستند تبریک می‌گویم و برایشان آرزو می‌کنم لژیون بسیار قوی داشته باشند و ان‌شاءالله ره‌جوهای بسیار خوبی را تربیت کنند.

 من خیلی کوتاه در خدمت خانم نرگس بودم ایشان همسری بسیار فداکار و صبور هستند که شاید می‌بایست همه همسفران از ایشان درس بگیرند، به جهت ایمانی که به کنگره 60 وایمانی که به مسافرشان داشتند ایستادند، به ایشان تبریک می‌گویم و در ادامه در آرزویشان فرمودند که شعبه‌ای در شهرستان خودشان داشته باشند لازم است که آموزش‌های خود را تکمیل و به درجه کمک راهنمایی برسند تا بتوانند در بخش خانواده خدمت کنند و به همه شما عزیزان هم تبریک می‌گویم.

صحبت‌های همسفر نرگس:

امروز خوشحالم که در این روز در کنار شما عزیزان هستم و از همه شما ممنونم که در این شادی با ما شریک شدید، اگر من و مسافرم امروز شادیم و از زندگی کردن لذت می‌بریم این شادی و لذت را مدیون کنگره 60، آقای مهندس و خانواده ایشان، راهنمایان بزرگوارمان آقای مجید و خانم مرجان هستیم.

خدا را شکر از زمانی که مسافرم سفرش را شروع کرد و طی این 3 سال معنی زندگی مشترک و معنی آرامش را فهمیدم الآن هم در زندگی ما مشکلاتی هست چراکه مشکلات زندگی هیچ‌گاه تمامی ندارد ولی با آموزش‌هایی که تاکنون از کنگره گرفته‌ام یاد گرفتم با مشکلات کنار بیایم و از داشته‌هایم لذت ببرم.

این روز را به آقای مهندس تبریک می‌گویم و از ایشان ممنونم بخاطر کار بزرگی که انجام دادند و می‌دانم با هیچ کاری نمی‌توانم زحمات ایشان را جبران کنم ولی از خداوند می‌خواهم با خدمت کردن در کنگره، دِینم را ادا کنم وزندگی خوبی داشته باشم این روز را به آقای مجید راهنمای مسافرم و خانم مرجان راهنمای خوبم تبریک می‌گویم، خانم مرجان با صحبت‌هایشان به من انرژی و آرامش دادند؛ و تبریک ویژه به مسافرم می‌گویم و برای ايشان خوشحالم که مجبور نیست بقیه عمرش را با اعتیاد سر کند.

تهیه گزارش و نویسنده: همسفر آرزو، لژیون: خانم باران
نمایندگی: عمان سامانی شهرکرد
تاریخ:95/5/1
عکاس: مسافر کاظم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .