English Version
English

از نمایش عمق تاریکی محض تا حریمی که نباید آن‌ را شکست

از نمایش عمق تاریکی محض تا حریمی که نباید آن‌ را شکست

22 مردادماه مراسم رونمایی جدیدترین اثر منتشرشده مهندس، یعنی نمایش‌نامه «ادموند و هلیا»، در پارک طالقانی می‌باشد. از ویژگی های جذاب بصری این اثر، طراحی جلد آن می باشد که خانم شانی دژاکام، فارغ‌التحصیل کارگردانی تئاتر، کار طراحی آن را را انجام داده‌اند. به همین بهانه گفتگوی کوتاهی با ایشان انجام دادیم و نظر ایشان را پیرامون این نمایش‌نامه و کاری که انجام داده‌اند، جویا شدیم.


ضمن عرض سلام و تشکر بابت وقتی که اختصاص دادید؛

خانم دژاکام، کتاب ادموند و هلیا مجوز چاپ گرفت و منتشر شد، چه حسی در این رابطه دارید؟

حس خیلی خوب، خوشحال هستم. فکر نمی‌کردم این اتفاق به این زودی بیفتد، اما از چاپ شدن آن اطمینان داشتم، حس خیلی خوبی دارم و فکر می‌کنم وقت آن بود.

 

 شما طراحی تصویر روی جلد این کتاب را انجام دادید، چه احساسی از این موضوع دارید؟

وقتی که برای اولین بار کتاب را خواندم، به‌قدری تحت تأثیر قرار گرفتم که فکر می‌کنم اگر هرکس دیگری هم آن را بارها بخواند، بازهم از شدت احساسات گریه‌اش خواهد گرفت. حس بسیار خاصی بود؛ چون به نظر من، وقتی که به انتهای کتاب رسیدن حس کردم که داستان من را به یک جای دور بُرده است.

تصویر را من طراحی نکردم. وقتی که به انتهای کتاب رسیدم تصویر موجود بود و من فقط آن را نقاشی کردم. البته فکر می‌کنم برای تمامی هنرمندان این‌گونه باشد، اگرچه من ادعای هنرمندی ندارم، اما به نظر من هر فردی که تصویری را نقاشی می‌کند، آن تصویر یکجایی حضور دارد و آن فرد تنها نقش آن تصویر را می‌کشد.

 

چه طور شد که کار این طراحی را انجام دادید، پیشنهاد آقای مهندس بود؟

سنت نقاشی کردن کتاب‌های مهندس، سنت جالبی است که من خودم جایی ندیدم و از کتاب 60 درجه شروع شد. به‌طوری‌که برای هر قانونی تصویری وجود داشت، ایده آن تصاویر توسط خانم آنی داده می‌شد و خانم شالکه آن‌ها را طراحی می‌کردند. وقتی‌که این کتاب آمد، مهندس تصمیم گرفتند که اگر تصویری در ذهن من تداعی شد آن را بکشم، من هم از این موضوع بسیار خوشحال شدم.

آیا به این هنر، یعنی طراحی روی جلد و نقاشی علاقه دارید؟

من به هنر و نقاشی بسیار علاقه دارم. تقریباً از زمانی که به دبیرستان می‌رفتم این حس را داشتم تا جایی که در کلاس به درس گوش نمی‌دادم و به نقاشی کردن مشغول می‌شدم.

 

در مورد المان‌ها و رنگ‌آمیزی این تصویر توضیحاتی را بفرمایید.

بر مبنای کتاب؛ آن درخت‌هایی که در تصویر می‌بینیم شجره خبیثِ و شجره طیبه هستند، این دو درخت به یکدیگر پیچیده‌اند. طبق داستان، انسان به این دلیل دارای قدرت انتخاب شد که مجموعه رذایل و فضایل در درونش هست، در حقیقت همان اسماء الله است که انسان به‌تدریج یاد می‌گیرد. اتفاقی که می‌افتد این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، هر دو این‌ها در وجود ما هست و آن درخت تمثیلی از چیزی است که حقیقتاً وجود دارد.

اگر عمق تصویر را مشاهده کنید، می‌بینید که من سعی کردم تاریکی محض را نشان بدهم. وقتی عزیزان این کتاب را بخوانند ارتباط بهتری می‌توانند با این تصویر برقرار کنند. اگر به تصویر نگاه کنید می‌بینید که تصویر ادموند و هلیا در یک سمتی از رودخانه نقاشی شده‌اند و در قرآن هم آمده است که خداوند برای انسان یک حریمی را مشخص کرده‌اند، حریمی که نباید آن‌ را شکست. آن فرشته‌ای که می‌بینید، فرشته مایکل، از نگهبانان مقرب پادشاه آسمانان است، فرشته‌ای که در حقیقت ادموند و هلیا را راهنمایی می‌کند.

 

لوسیفر بازندگی ما چه فاصله‌ای دارد؟

هیچ فاصله‌ای ندارد.

 

آیا بازهم علاقه‌ای به ادامه کار طراحی جلد کتاب‌ها دارید؟

من عاشق تصویر هستم و اگر چیزی را ببینم و درکش کنم، طراحی می‌کنم، چون فکر می‌کنم که هزار کلام نمی‌تواند حس یک تصویر را منتقل کند.

شخصیت و قسمت موردعلاقه شما در کتاب چیست؟

لوسیفر، چون ما آن را نمی‌بینیم اما در تمام داستان وجود آن حس می‌شود. قسمت موردعلاقه‌ام هم قسمت پایانی هست.

 

به نظر شما خواندن این کتاب چه پیش‌زمینه‌ای لازم دارد، مثلاً نوشتار یا جهان‌بینی خاصی؟

فقط علاقه به خواندن.

 

 و کلام آخر؟

امیدوارم همه از خواندن این کتاب لذت ببرند، وقتی آدم یک‌چیزی را می‌خواند بهتر است از تعصباتش یک مقدار فاصله بگیرد و فقط بخواند تا بتواند لذت ببرد. باید دست از قضاوت کردن بردارد و سعی کند که سوار بر امواج شود.

 

از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید، صمیمانه سپاسگزاریم و تبریک می‌گوییم؛ بابت طراحی این تصویر و انتشار کتاب «ادموند و هلیا».

 

مصاحبه و نگارنده: همسفر حامد خزائی‌پور
ویرایش: مسافر امین
کنگره 60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .